آفتاب

انتفاضه فلسطین و چاقوی دو لبه مواضع اروپایی

انتفاضه فلسطین و چاقوی دو لبه مواضع اروپایی

«سوئد اولین کشور اروپایی بود که ماه گذشته "کشور فلسطین" (که هنوز به علت تداوم اشغالگری تشکیل نشده است) را به رسمیت شناخت، این اقدام در شرایطی بسیار مهم انجام شد که فلسطینی‌ها آماده عزیمت به سازمان ملل برای تعیین مدت دو سال جهت پایان دادن به اشغالگری اسرائیلی‌ها در اراضی فلسطینی بودند. اقدام مشابهی نیز از سوی مجلس عوام انگلیس، پارلمان فنلاند، اسپانیا و ایرلند صورت گرفت و برخی پارلمان‌های دیگر همچون پارلمان فرانسه و پرتغال اعلام کرده‌اند که در آینده نزدیک مساله شناسایی فلسطین را به رای می گذارند. این موسسات اروپایی فلسطین را به عنوان کشوری رسمی به پایتختی قدس به رسمیت شناختند تا موج تازه‌ای از این روند در میان کشورهای اروپایی شکل بگیرد.»

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،‌ مرکز اطلاع رسانی فلسطین در گزارشی نوشته است: «طبیعی است که چنین اقدامی از سوی دولت آمریکا و کابینه رژیم صهیونیستی با انتقاد شدید مواجه شود، تل‌آویو با ابراز خشم از این تصمیم استکهلم آن را ضربه‌ای سخت به خود و تهدید کننده روند سازش ‌دانست. آمریکایی‌ها نیز که علاقه دارند هر تصمیمی برای دولت فلسطین از کانال این کشور عبور کند، مدعی هستند که اعلام دولت مستقل فلسطین نه به صورت یک‌جانبه بلکه باید بر اساس مذاکرات صورت گیرد.

کشور فلسطینی مدنظر جامعه جهانی منطقه‌ای شامل کرانه باختری و نوار غزه و قدس شرقی است که به علت سیاست‌های رژیم صهیونیستی ارتباط این مناطق کاملا قطع است و از لحاظ جغرافیایی چندپاره شده‌اند و عملا تشکیل کشور فلسطین در این بخش از سرزمین تاریخی فلسطین را هم غیر ممکن ساخته است.

آنچه برخی دولتهای اروپایی در قبال آرمان فلسطین انجام داده گرچه اقدامی مثبت تلقی می‌شود و بازخورد تنفر افکار عمومی از رژیم صهیونیستی و خسته شدن سران دولت‌ها از مانورها و دروغ پردازی‌های سران این رژیم است، اما تا زمانی که این تصمیمات با اقداماتی عملی همچون توقف صادرات سلاح به "اسرائیل" و غیره همراه نباشد، تاثیر قابل توجهی در تحولات امنیتی و توقف جنایت‌های رژیم صهیونیستی بر ضد فلسطینی‌ها در غزه یا کرانه باختری نداشته است. برای بیان تأثیرگذاری تصمیمات اخیر برخی کشورهای اروپایی در مورد به رسمیت شناختن کشور تشکیل نشده فلسطین لازم است به اندکی از تحولات اخیرت امنیتی فلسطین اشغالی توجه شود.

تصمیم برخی پارلمان‌های اروپا و دولت سوئد برای شناسایی فلسطین بعد از حمله 51 روزه رژیم صهیونیستی به غزه صورت گرفت که در جریان آن اشغالگران صهیونیست از هیچ جنایتی بر ضد زنان، کودکان، پیران و جوانان غزه فروگذار نکردند و بیش از دو هزار فلسطینی را به شهادت رسانده و 10 هزار تن را زخمی کردند. معجون تسلیحات متعارف و غیرمتعارف صهیونیستی در این روزها کابوس تلخی برای کودکان غزه رقم زد و علاوه بر اینکه بیش از 300 کودک فلسطینی در این جنایت به شهادت رسیدند، هزاران کودک نیز به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با پیامدهای ناگوار این جنگ دهشتناک مواجه شده و برخی، آن را تا پایان عمر با خود حمل خواهند کرد.

تصمیم شناسایی کشور فلسطین در حالی بود که روند لغزان مذاکرات سازش بعد از نزدیک به دو دهه همچنان در جا می‌زند و کوچک‌ترین دستاوردی غیر از یأس و سرخوردگی و اجحاف در حق مطالبات مسلم شهروندی برای ملت فلسطین نداشته است.

سیاست جدید اروپا در به رسمیت شناختن دولت فلسطین در حالی بود که جنایت‌های شهرک‌نشینان افراطی بر ضد فلسطینیان بی‌پناه با حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم کابینه رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر تشدید شده و افزایش هتک حرمت مسجدالاقصی و طرح‌های رژیم صهیونیستی برای تجزیه ‌این مسجد به آغاز انتفاضه سوم مردمی در فلسطین منجر شده است. تمام اینها در حالی بود که روزهای بعد از اقدام سوئد با روزهای قبل از آن تفاوتی نداشت.

جالب اینجاست که پارلمان انگلیس نیز در حالی این مصوبه را به تصویب رسانده که دولت متبوعش یکی از فعال‌ترین هم‌پیمانان وفادار اسرائیل و متحد راهبردی آن به شمار می‌رود و نقش اساسی در تأسیس و اعلام موجودیت ننگین رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی ایفا کرده است. شاید عناصر پارلمان به دنبال کاستن از عذاب وجدان خود در قبال اشتباهاتی هستند که اجداد آن‌ها در قبال فلسطین مرتکب شده اند، اما این مصوبه هیچ الزامی را به بار نیاورده و تاکنون هیچ چیزی از سیاست‌های دولت انگلیس در روابط با رژیم صهیونیستی را تغییر نداده است.

نکته مهم در توجه به رویکردهای کشورها در به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی این است که این اقدام گر چه لازم است، اما کافی نیست؛ کشورهای مذکور اگر در حمایت از مظلومان فلسطینی صداقت دارند، باید از حمایت‌های نمادین و غیر الزام‌آور از آرمان فلسطین به سمت تحرکات واقعی برای توقف جنایات صهیونیست‌ها در ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک گام بردارند.

تجربه دو دهه گذشته ثابت کرده آنچه در بازپس‌گیری حقوق غصب شده ملت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی مفید است، مقاومت مسلحانه و ایستادگی در برابر زیاده خواهی‌های رژیم صهیونیستی تحت موجودیت گروه‌های مقاومت فلسطین است. پیروزی‌های اخیر گروه‌های مقاومت در غزه با وجود محاصره‌ این منطقه نشان می‌دهد که باید راهبرد انفعال و دست بسته ماندن در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شده و ملت فلسطین از پتانسیل دفاعی خود برای مقابله با رژیم صهیونیستی استفاده کند.

واقعیت این است که دولت و ملت فلسطین تحت اشغال صهیونیست‌ها قرار دارد و حتی مصوبه سازمان ملل در به رسمیت شناختن دولت فلسطین و پایان اشغالگری نیز عامل بازدارنده مناسبی در برابر اسرائیل و ادامه شهرک‌سازی و یهودی سازی در فلسطین اشغالی نخواهد بود، مگر اینکه مصوبه الزام آوری از سوی شورای امنیت و مبتنی بر بند 7 منشور سازمان ملل صادر شود که بنا بر ساختارهای استعمارگرایانه سازمان ملل و حمایت‌های همه‌جانبه دولت‌های آمریکا و اروپا از رژیم صهیونیستی این اقدام نیز بعید است، چرا که آمریکا تاکنون بیش از 40 قطعنامه به نفع آرمان فلسطین را به بهانه ضدیت با منافع رژیم صهیونیستی به صورت یک‌جانبه وتو کرده و مانع از اجرای آن شده است. رژیم صهیونیستی نیز دهها قطعنامه و مصوبه صادر شدند از سوی سازمان ملل را نادیده گرفته و همین روند نیز ادامه خواهد داشت.

جامعه جهانی اگر به دنبال اقدامات سودمند در دفاع از ملت فلسطین و رفع اشغالگری صهیونیست‌ها است، باید از انتفاضه سوم این کشور بر ضد جنایت‌های کابینه و شهرک‌نشینان افراطی حمایت کند و با اقدامات عملی نظیر توقف فعالیت‌های اقتصادی و مناسبات سیاسی با رژیم صهیونیستی به دنبال پایان اشغالگری در فلسطین باشد.

عمق مناسبات سیاسی و امنیتی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی که آخرین نشانه‌های آن در محکوم کردن قاضی جدید ملت فلسطین و نادیده گرفتن جنایات صهیونیست‌ها خود را نشان داد، اثبات می‌کند که هر نوع حساب کردن بر روی ابو مازن در مسیر تحقق آرمان عدالت‌خواهانه فلسطین نوعی انحراف از مسیر اصلی به شمار می‌رود، این در حالی است که نگاهی دقیق‌تر به اقدامات اخیر کشورهای اروپایی نشان می‌دهد که چه بسا این اقدامات در مسیر روند سازش با دشمن صهیونیستی و تقویت موقعیت تیم محمود عباس باشد. جالب اینجاست که این اقدامات همواره هنگامی بروز می‌کند که مبارزات ملت فلسطین با اوج‌گیری خشم انقلابی مردم در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف خود قرار گرفته است. دلخوش بودن به این تحولات ظاهری و نمادین می‌تواند انگیزه مردمی برای ادامه مبارزه با اشغالگری‌ها و یهودی سازی و شهرک‌سازی را بگیرد و بار دیگر دور باطل مذاکرات سازش با رژیم صهیونیستی را احیا نماید.

بیش از دو دهه شکست در روند مذاکرات از این رو است که صهیونیست‌ها و حامیان غربی آن به دنبال سازش نیستند، آنها به دنبال تحمیل اقدامات توسعه‌طلبانه و شهرک‌سازی نژادپرستانه خود از طریق گفتگوها هستند، این در حالی است که طرف مذاکره ‌کننده فلسطینی گرچه تاکنون عقب‌نشینی زیادی در مذاکرات از خود نشان داده، اما افکار عمومی را برای دادن امتیازهای بیشتر به رژیم صهیونیستی به ویژه در زمینه شهرک‌سازی مناسب نمی‌بیند. به همین علت است که در سال‌های طولانی مذاکرات شهرک‌های صهیونیست نشین چندین برابر شده و تعداد شهرک‌نشینان به بیش از 750 هزار نفر رسیده است، یهودی سازی قدس و از بین بردن مقدسات اسلامی و اجرای قوانین نژادپرستانه برای اخراج ساکنان اصلی فلسطین و ادامه جداسازی کرانه باختری و نوار غزه علاوه بر ترورها و یورش‌های امنیتی و تجاوزها و جنایت‌های مختلف بر ضد شهروندان از دیگر اقداماتی است در سایه خفت طرف فلسطینی در مذاکرات دنبال می‌شود.

امروز شهرک‌سازی به یکی از چالش‌های اساسی بین رژیم صهیونیستی با دولت‌های اروپایی تبدیل شده است، همین چالش بود که موضع جدی اتحادیه اروپا در قبال آرمان فلسطین را به دنبال داشت و فردریکا موگرینی رئیس جدید سیاست خارجی اروپا از اهمیت تشکیل دولت فلسطین به پایتختی قدس خبر داد. در همین راستا این اتحادیه تهدید کرده که در صورت تجاوز رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز در ادامه شهرک‌سازی در منطقه " ای 1" این اتحادیه تحریم‌هایی را بر ضد اسرائیل اعمال خواهد کرد. این تحریم‌ها می‌تواند تا حد بازگشت سفرای اتحادیه اروپایی از تل‌آویو باشد.

آنچه افکار عمومی دنیا را بر ضد رژیم صهیونیستی بسیج کرده و خواهد کرد جنایت‌های این رژیم در جنگ و صلح بر ضد ملت بی پناه فلسطین است، گروه‌های مقاومت و ملت فلسطین باید از فضای موجود در افکار عمومی جهان به بهترین نحو در مسیر ادامه انتفاضه سوم به عنوان مناسب‌ترین راهکار برای احقاق حقوق خود استفاده کنند، نه این که آن را در مسیر تلاش‌های بی‌فایده سیاسی و دستیابی به استقلال و تمامیت ارضی از طریق محافل وابسته بین‌المللی هزینه کنند.

آنچه بیان شد به معنای مذموم بودن تحرکات جهانی در به رسمیت شناختن دولت فلسطین به پایتختی قدس اشغالی نیست، بلکه آنچه مذموم است توجه یک‌جانبه به این تلاش‌ها به عنوان تنها راه دستیابی به آزادی و رفع اشغالگری از فلسطین است. قطعاً راهبرد مناسبات بین‌المللی می‌تواند با هم پوشانی مقاومت مردمی و انتفاضه جدید راه را برای تحقق آرمان عدالت‌خواهانه فلسطین مهیا کرده و بسترهای داخلی و خارجی پایان اشغالگری صهیونیست‌ها در فلسطین را مهیا نماید. تلاش برای صدور قطعنامه‌های جدید برخاسته از توافق‌نامه‌های بین‌المللی به ویژه محکوم کردن رژیم صهیونیستی در دادگاه‌های بین‌المللی جنایی می‌تواند در کنار مقاومت مردمی بال دیگری از تلاش‌های متحدانه در مسیر مبارزه با اشغالگری باشد.

نکته‌ای که در این میان حایز اهمیت است اینکه تحقق این دستاوردها و ایجاد زمینه‌های مبارزه تهاجمی در عرصه‌های دیپلماتیک امنیتی نیاز به وحدت تلاش‌ها و پتانسیل‌های ملت فلسطین در نتیجه وحدت گروه‌های سیاسی مختلف این کشور دارد. رهبران سیاسی فلسطین باید زمینه‌های لازم برای پیروزی انتفاضه جدید را مهیا کنند. رفع شکاف میان گروه‌های فلسطینی عامل مهم دیگری در ثمربخشی انتفاضه جدید است، تلاش گروه‌ها برای انزوای طرف مقابل یا تعامل آن‌ها به عنوان یک اقلیت بدون تاثیر فایده‌ای برای وحدت فلسطینی و نتیجه بخشی مبارزات نخواهد داشت. تمامی این شاخص‌ها به همراه فشار گسترده مردمی می‌تواند اراده ملت فلسطین را بر اشغالگری صهیونیستی پیروز گرداند.

از سوی دیگر، جهان اسلام و جهان عرب مسئولیت سنگینی در این خصوص بر عهده دارد، و علی رغم وضعیت بغرنج برخی کشورهای عربی و اسلامی، نباید در این شرایط بغرنج منطقه‌ای ملت فلسطین را در انتفاضه خود تنها بگذارند.»

انتهای پیام

کد N604651

وبگردی