هنری کیسینجر که مشهورترین و مناقشهبرانگیزترین وزیر خارجه تاریخ آمریکا محسوب میشود در مصاحبهای با مجله آلمانی اشپیگل درخصوص مسائل مختلفی نظیر بحرانهای جهان همچون اوکراین و سوریه و همچنین مساله نظم جهانی و قدرت آمریکا در جهان به اظهار نظر پرداخت و در این مصاحبه درباره جنگ سوریه تاکید کرد: این اشتباه بود که از اول گفتیم بشار اسد باید کنار برود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در مصاحبهای با نشریه آلمانی اشپیگل درخصوص وضعیت فعلی جهان و از بین رفتن نظم جهانی گفت: به نظر میرسد در جهان بینظمی از هر زمان بیشتر شده است. آشوبی در جهان وجود دارد که از طریق گسترش تسلیحات، نابودی گسترده و تروریسم فرامرزی ما را تهدید میکند. در حال حاضر در جهان پدیده مناطق اداره نشده بروز پیدا کرده و به عنوان مثال ما در لیبی شاهد بودهایم که یک منطقه اداره نشده میتواند تاثیر عظیمی بر بینظمی در جهان داشته باشد. در حال حاضر نه در همه نقاط جهان اما در بسیاری از نقاط آن، مساله کشور به عنوان یک واحد جهانی تحت حمله قرار گرفته است اما تناقض این است که برای نخستین بار ما میتوانیم درباره نظم جهانی حرف بزنیم.
کیسینجر در ادامه تصریح کرد: در بیشترین مدت تاریخ و تا همین زمان اخیر نظم جهانی یک نظم منطقهای بوده است. این نخستین بار است که نقاط متفاوت جهان میتوانند با هر نقطهای از جهان تعامل کنند. این باعث میشود که یک نظم جدید برای جهانیسازی لازم باشد. البته هیچ قوانینی که به طور جهانی مورد پذیرش قرار داشته باشد وجود ندارد. در حال حاضر ما با دیدگاههای چینی، اسلامی، غربی و تا حدی روسی روبرو هستیم و این دیدگاهها واقعا و همیشه مناسب نیستند.
کیسینجر درخصوص اینکه از نظر وی غرب چطور باید نسبت به اقدام روسیه در الحاق شبه جزیره کریمه واکنش نشان میداد گفت: کریمه یک نشانه است نه یک علت. علاوه بر آن کریمه یک پرونده ویژه است. اوکراین برای مدت طولانی بخشی از خاک روسیه بوده است. شما نمیتوانید این اصل را بپذیرید که هر کشوری میتواند مرزها را تغییر دهد و استان یک کشور دیگر را بگیرد. اما اگر غرب با خودش روراست باشد باید بپذیرد که از طرف خود اشتباهاتی را مرتکب شده است. الحاق شبه جزیره کریمه اقدامی در راستای جهانگشایی نبوده است. نمیتوان این کار را با اقدام هیتلر در حمله به چکسلواکی مقایسه کرد.
وی در این خصوص تصریح کرد: باید سوالی را از خودمان بپرسیم. پوتین دهها میلیارد دلار خرج بازیهای المپیک سوچی کرد. در پس زمینه بازیهای المپیک روسیه یک کشور پیشرو بود که از طریق فرهنگش با غرب مرتبط بود و بنابراین به طور پیشفرض روسیه میخواهد بخشی از آن باشد. بنابراین معنی ندارد که یک هفته بعد از بازیهای المپیک پوتین شبه جزیره کریمه را تصرف کند و جنگی علیه اوکراین به راه بیاندازد. بنابراین باید پرسید که چرا این اتفاق افتاد؟
کیسینجر با اشاره به اینکه غرب مسئولیتی در قبال تشدید این بحران داشته گفت: اروپا و آمریکا تاثیر رخدادهای اوکراین را که با مذاکرات درباره روابط اقتصادی اوکراین با اتحادیه اروپا آغاز شد و طی تظاهرات در کییف اوج پیدا کرد درک نکردند. تمام این وقایع و تاثیر آنها باید موضوع گفتوگویی با روسیه قرار میگرفت اما این به این معنی نیست که پاسخ روسیه مناسب بوده است.
وی تاکید کرد: اوکراین همواره برای روسیه معنای ویژهای داشته است. این اشتباه بود که ما آن را درک نکردیم.
وزیر امور خارجه سابق آمریکا درخصوص اینکه باید نگران دورنمای یک جنگ سرد جدید باشیم گفت: این خطر به وضوح وجود دارد و نباید آن را نادیده بگیریم. من فکر میکنم از سرگیری جنگ سرد یک تراژدی تاریخی خواهد بود. اگر بتوان از یک درگیری براساس اخلاقیات و امنیت اجتناب کرد باید برای اجتناب از آن تلاش کرد.
وی تصریح کرد: غرب نمیتوانست الحاق شبه جزیره کریمه را بپذیرد بنابراین برخی اقدامات متقابل لازم بود اما هیچ کس در غرب برنامه مشخصی برای بازیابی کریمه پیشنهاد نداده است. هیچ کس نمیخواهد بر سر شرق اوکراین مبارزه کند. این یک حقیقت است هر چند که میتوان گفت که ما مجبور نیستیم این حقیقت را قبول کنیم و با کریمه همچون یک منطقه روس و براساس قوانین بینالمللی رفتار نمیکنیم و نسبت به آن رفتاری را که با کشورهای حوزه بالتیک طی زمان حکومت شوروی و به عنوان یک کشور مستقل داشتیم ابراز نمی کنیم.
کیسینجر همچنین درخصوص مساله تحریمهای غرب علیه روسیه اظهار داشت: من با این تحریمها چند مشکل دارم. هنگامی که ما درباره اقتصاد جهانی صحبت میکنیم و سپس در داخل این اقتصاد جهانی از تحریم استفاده می کنیم این تلقی ایجاد می شود که کشورهای بزرگ به فکر آینده خودشان بوده و در تلاش برای محافظت از خود در مقابل خطرهای بالقوه هستند و در این راستا یک اقتصاد جهانی موازنهگرا ایجاد خواهند کرد. من یک مشکل ویژه با این تحریمهای شخصی دارم ما فهرستی از افرادی که تحریم شدهاند را منتشر میکنیم و سپس هنگامی که زمان برداشتن تحریمها برسد ما چه میگوییم؟ ما میگوییم این چهار نفر اکنون از تحریمها خلاصی پیدا کردند و چهار نفر دیگر نه. اما چرا این چهار نفر تحریم باشند؟ من فکر میکنم وقتی کسی کاری را آغاز میکند باید همیشه بیاندیشد که چه چیزی میخواهد به دست بیاورد و چطور باید به آن پایان دهد اما مساله من این است که این تحریمها چطور پایان مییابند؟
کیسینجر همچنین عنوان کرد که اقدام پوتین در قبال اوکراین نشاندهنده ضعفی راهبردی است که در لوای قدرت تاکتیکی پنهان است.
وی در ادامه تاکید کرد: ما باید به یاد داشته باشیم روسیه بخش مهمی از نظام بینالمللی است و بنابراین در حل و فصل هر نوع بحرانی به عنوان مثال توافق بر سر برنامه هستهای با ایران و یا توافق با سوریه سودمند خواهد بود. از یک طرف این مهم است که اوکراین یک کشور مستقل باقی بماند و این حق را دارد که به انتخاب خود روابط تجاری و اقتصادی برقرار کند. اما من فکر نمیکنم که این یک حقیقت طبیعی باشد که هرکشوری باید این حق را داشته باشد که در چارچوب ناتو همپیمان ما باشد. من و شما میدانیم که ناتو هرگز متفقالقول رای به ورود اوکراین به این سازمان نخواهد داد.
وی افزود: آمریکا نمیتواند همه چیز را دیکته کند و نباید تلاش به دیکته کردن داشته باشد. این اشتباه است که حتی فکر چنین چیزی را بکنیم. در ارتباط با ناتو نیز آمریکا در تصمیمی مبتنی بر اتفاق نظر یک رای دارد. آنگلا مرکل نیز نظری در این راستا بیان کرده است.
کیسینجر با اظهار نگرانی درباره شکاف سیاسی داخلی در آمریکا گفت: هنگامی که من در واشنگتن کار کردم مبارزه سیاسی سخت بود اما در آن زمان بین رقبا و دو حزب بزرگ همکاری و ارتباط بیشتری وجود داشت.
کیسینجر خاطرنشان ساخت: ما به عنوان آمریکاییها از قِبَل قدرت و ارزشهایمان یک فاکتور بزرگ خواهیم بود. شما هنگامی ابرقدرت میشوید که ضمن اینکه قدرتمند هستید در عین حال خردمند و دوراندیش باشید اما هیچ کشوری به اندازه کافی خردمند و یا قدرتمند نیست که بتواند به تنهایی نظم جهانی ایجاد کند. ما در آمریکا اعتقاد داریم که نمیتوانیم تنها با اتکا به قدرت نرم جهان را تغییر دهیم بلکه با قدرت نظامی عملی نیز باید این کار را انجام دهیم اما اروپا چنین اعتقادی ندارد اگر شما به پنج جنگی که آمریکا از جنگ جهانی دوم به بعد انجام داد نگاه کنید همه آنها از حمایت عمومی زیادی برخوردار بودند. حتی جنگ فعلی علیه سازمان تروریستی داعش نیز از حمایت عمومی زیادی برخوردار است اما مساله چیزی است که با ادامه جنگ رخ میدهد. شفافیت درباره نتیجه جنگ ضروری است.
کیسینجر از سوی دیگر درباره مساله سوریه تاکید کرد: من قبول ندارم که در تفسیر بحران سوریه باید گفت که یک دیکتاتور بی رحم به یک مردم بیپناه حمله میکند و مردم در صورتی که دیکتاتور حذف شود دموکراتیک می شوند.
وی افزود: مردم در سوریه اگرچه در رنج هستند و به کمک انسانی نیاز دارند اما این جنگ یک جنگ چندقومی است. این یک شورش علیه ساختار قدیمی خاورمیانه است. اگر کسی بخواهد همه این مشکلات را حل کند و برای حل این مشکلات فداکاری کند و اگر کسی فکر میکند میتواند چیزی ایجاد کند که منجر به حل این مشکلات شود پس میتواند بگوید ما حق مداخله را اعمال خواهیم کرد اما این به معنی اقدامهای نظامی و تمایل به رویارویی با تبعات آن است. به لیبی نگاه کنید. تردیدی وجود ندارد که سرنگون کردن معمر قذافی به طور اخلاقی موجه بود اما ما پس از آن تمایلی به پرکردن خلا به جامانده نداریم بنابراین با شبه نظامیانی طرف هستیم که امروز با یکدیگر می جنگند. شما اکنون یک منطقه اداره نشده و انبار سلاحی برای آفریقا کسب کردهاید.
کیسینجر با تاکید بر اینکه همواره طرفدار سیاست خارجی فعال بوده گفت: شما البته باید بدانید که با چه کسی در حال همکاری هستید و نیازمند شرکای قابل اتکا هستید اما من در جنگ سوریه و مداخله علیه این کشور شاهد هیچ همپیمان قابل اتکایی نیستم.
وزیر امور خارجه اسبق آمریکا درخصوص اینکه چرا در سال 2003 حامی سرنگون کردن صدام در عراق بود گفت: من در آن زمان بر این عقیده بود که پس از حمله ای که به آمریکا انجام شد این مهم است که آمریکا از جایگاهش دفاع کند. سازمان ملل اقدامات مهمی را در نقض جایگاه آمریکا تصدیق کرده بود بنابراین من فکر میکنم سرنگون کردن صدام یک ماموریت مشروع است. من فکر میکردم که این غیرواقعبینانه است که تلاش کنیم با اشغال نظامی دموکراسی برقرار کنیم.
کیسینجر در پاسخ به اینکه چرا عقیده داشته چنین کاری غیرواقع بینانه است گفت: تنها زمانی میتوانید این کار را انجام دهید که شما مطمئن باشید چند دهه برای آن وقت صرف میکنید و مردم شما از شما پیروی میکنند اما این بسیار فراتر از منابع هر کشوری در جهان خواهد بود.
وی تاکید کرد: من از حمله به مناطقی که از آنها حملات تروریستی اجرا میشود حمایت میکنم من هیچگاه دیدگاهی علنی درخصوص پهپادها ابراز نکردم. این پهپادها به نسبت جنگ ویتنام غیرنظامیان بیشتری را تهدید میکند اما اصلی که به کار میرود همان اصل است.
کیسینجر در پاسخ به این سوال که آیا غربیها در جنگ با داعش ممکن است برای مدتی در طرف بشار اسد قرار بگیرند گفت: البته خیر. ما هرگز نمیتوانستیم در کنار بشار اسد بجنگیم. این انکار تلاشهایی بود که ما چندین سال انجام دادیم و بر آن تاکید کردیم. اما من صراحتا فکر میکنم که ما باید با روسیه گفتوگو کنیم و بپرسیم که در سوریه چه نتیجه ای میخواهیم و با یکدیگر یک راهبرد را تدوین کنیم.
وی اذعان کرد: این غلط بود که از همان ابتدا گفته شد که بشار اسد باید کنار برود اگرچه این یک هدف نهایی مطلوب است. اکنون که ما بر سر جنگ سوریه با روسیه رویارو هستیم معامله بر سر برنامه هستهای ایران دشوارتر میشود.
وی همچنین درباره اینکه آیا حامی نقش فعالتر اروپا به ویژه آلمان در قبال بحرانهای جهان است گفت: مطمئنا همینطور است. یک قرن پیش اروپا انحصار ایجاد نظم جهانی را در دست داشت. امروز این خطر وجود دارد که اروپا تنها به خودش مشغول است. امروز آلمان تاثیرگذارترین کشور اروپا است و باید بسیار فعالتر عمل کند. من احترام زیادی به مرکل میگذارم و فکر میکنم که فردی درست برای رهبری کردن آلمان در این نقشه است. من با هر صدراعظمی در آلمان دوست بوده و ملاقات داشتهام.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است