در بهبوهه تبلیغات آمریکا برای مبارزه با تروریسم و کوبیدن بر طبل جنگ علیه داعش، کنفرانسی در جده عربستان و با مشارکت آمریکا برگزار شد. کنفرانسی که هدف از آن کمک به ائتلاف آمریکا در مبارزه با داعش عنوان شد اما بسیاری در نیات پنهان پشت این نشست تردید دارند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) روزنامه مستقل المنار با پرداختن به این موضوع مینویسد: جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا پس از رفت و برگشتهای زیاد به منطقه که با هدف چانهزنی میان اسرائیل و فلسطینیان انجام شد، این روزها بار دیگر به منطقه بازگشته است. در سرهای پیشین قرار بود نه ماه مذاکره با امضای یک توافقنامه نهایی میان اسرائیل و فلسطین صلح برقرار کند که دست از پا درازتر بازگشت.
اما بازگشت این بار کری به منطقه ربطی به پرونده فلسطین که در حال حاضر به بایگانی آمریکا و کشورهای عربی منتقل شده، ندارد. آنها در حال حاضر سرگرم پروندهای با اهمیتترهستند و آنگونه که در رسانهها اعلام شده در این پرونده به دنبال ایجاد یک ائتلاف جهانی و منطقهای برای مبارزه با گروه تروریستی دولت اسلامی (داعش) هستند.
بیش از این در نشست ناتو در ولز انگلیس، ایجاد ائتلافی جهانی علیه تروریسم اعلام شد اما ائتلاف منطقهای در نشستی که به دعوت عربستان در شهر جده برگزار شد، با حضور کشورهای مصر، اردن، قطر، امارات و عربستان به عنوان کشور میزبان و ترتیبدهنده نشست، به صورت اولیه شکل گرفت.
علاوه بر این دو نشست، یک نشست هم به نام اتحادیه عرب در سطح وزرای خارجه کشورهای عضو و به دنبال یک گفتوگوی تلفنی بلند میان نبیل العربی، دبیرکل این اتحادیه و جان کری برگزار شد و ماحصل این نشست هم صدور بیانیهای بود با همان موضعگیریها و اقداماتی که در بیانیه اختتامیه نشست پیمان ناتو بیرون آمده بود.
مسلما حضور کری در منطقه برای شرکت در نشست وزاری خارجه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، آمریکا، مصر، اردن، لبنان و ترکیه آن هم در عربستان معنی و پیام بزرگی دارد.
اول اینکه، عربستان یکی از کشورهایی است که ابوبکر البغدادی، "خلیفه" گروه تروریستی داعش نسبت به هدف قرار دادن عربستان هشدار داده است و ریاض این تهدید را حداقل به دو دلیل جدی گرفته است، یکی اینکه تروریستهای داعش اکنون در نزدیکی مرزهای عربستان مستقر هستند و تنها 100 کیلومتر با مرزهای این کشور فاصله دارند و دلیل دوم برمیگردد به اینکه عربستان احساس میکند تهدیدات جدی گروه تروریستی دولت اسلامی (داعش)، مستقیما تهدیدی برای موجودیت و ماهیت حکومت عربستان و به صورت ویژه خاندان آل سعود است.
این تهدید زمانی قوت میگیرد که عربستان به عنوان یک کشور از اندیشه وهابی- تروریستی داعشیها حمایت میکند، اندیشهای که نسلهای متعدد عربستانیها بر اساس آن پرورش یافتهاند.
به این ترتیب این اندیشه در جامعه عربستان که تولیدکننده تروریسم است و صادر کننده هزاران تروریست به افغانستان، عراق و سوریه است، به صورت گستردهای رخنه کرده و این تفاوت اساسی طرف عربستانی و طرف عراقی- سوری است.
و از اینجاست که فکر تکفیری- وهابی داعش یا آنچه آن را دولت اسلامی مینامند، به طور طبیعی و ایدئولوژیک با حمایتهای مالی و انسانی عربستان گسترش مییابد و دولت اسلامی شروع به مبارزه و نزاع با آل سعود به عنوان کفار و خارجین از دین میکند. اینجاست که ضرورت ایستادگی در برابر این گروهک تروریستی و تعیین حد و حدود برای آن از سوی شاهزادگان عربستانی احساس میشود.
همچنین برگزاری این نشست در جده دلایلی از جمله برقراری توازن و معادلات منطقهای دارد.
از جمله پیامهای مهم نشست جده پیامی برای ایران است، به ویژه پس از اینکه نقش ایران و تاثیراتش بر منطقه و جهان به شکل برجستهای آشکارو دستیابی به توافقاتی میان ایران و کشورهای 1+5 موضع تهران را در منطقه و جهان قوی تر کرده است. در این راستا ریاض تلاش میکند که نشان دهد عربستان هنوز دولتی با نفوذ و قدرتمند در منطقه و موضوعات سیاسی مختلف آن است.
از جمله دیگر پیامهای این نشست برای آمریکا است که تصور میکند عربستان کنترل و حفظ امنیت منطقه خلیج فارس را از کف داده است.
برخی هم معتقدند برگزاری این نشست در جده و نه در شهری مثل قاهره، کوچک انگاشتن نقش مصر و تنبیه در مقایسه با عربستان در منطقه است و اینکه هر حرکتی در منطقه باید از زیر عبای شاهزادگان عربستانی شروع شود. چه بسا این اقدام تاکیدی بر نقش رهبرگونه عربستان در شورای همکاری خلیج فارس و به ویژه پس از بروز اختلافات بسیار میان کشورهای عضو این شورا است.
اما اهدافی که برای این نشست اعلام شد، ایجاد پیمان جهانی و منطقهای است. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا هم وزرای خارجه و دفاع خود را موظف به ایجاد ائتلافی منطقهای با تکیه بر رهبری آمریکا برای مبارزه با داعش کرده است. ائتلافی که براساس اعلام دولت آمریکا اجرای آن بسیار سخت و زمانبر خواهد بود. (بیشتر دولتمردان آمریکایی 3 سال زمان را برای آن تخمین زدهاند و براساس ارزیابیهای اوباما این زمان قابل تمدید هم هست).
از جمله سیاستهایی که آمریکا در این طرح دنبال میکند، اینست که نیروهای زمینی خود را راهی عراق و سوریه نکند و وظیفه مبارزه با داعش بر روی زمین بر عهده نیروهای نظامی هر منطقه باشد و آمریکا و نیروهای ناتو درحال حاضر تنها به حملات هوایی بر روی اماکن محل استقرار دولت اسلامی میپردازند.
این امر طبیعتا مستلزم حضور گروههایی از کارشناسان آمریکایی برای ارائه پیشنهادات و وضع استراتژی جنگی و تعداد کمی از تفنگداران دریایی برای انجام عملیات جنگی معین است. درواقع در حال حاضر هزار سرباز آمریکایی در عراق به ویژه در مناطق کردنشین تحت عناوین مختلف حضور دارند و این البته برای دورزدن آمریکاییهای مخالف این سیاست و کنگره این کشور است.
علاوه بر کشورهایی که پیش از این نام برده شد، ترکیه و اسرائیل هم از اعضای اصلی این پیمان منطقهای خواهند بود و این دیدارها با هدف ابلاغ وظایف هر طرفی در منطقه است. تمامی این اتفاقات در حالی رخ میدهد که هیچیک از کشورهای عربی شرکتکننده در این نشست هیچگونه مشکلی با رهبری ائتلاف به وسیله آمریکایی ندارند.
طرح آمریکایی با مشخص کردن نقش کشورها اهداف خود را به پیش میبرد از جمله اینکه تامین هزینه جنگ و ارسال مهمات برای نبرد با داعش به کشورهای مختلف سپرده میشود، درواقع این جنگها برای آمریکا و ناتو حکم یک معامله پرسود را دارد تجارتی که باید تا میتوان از آن سود برد.
آیا برای آزادسازی کویت از دست نیروهای عراقی میلیاردها دلار پرداخت نکردند؟ و بار دیگر برای تخریب عراق که در سال 2003 و بازگشایی مناطق مختلف و تهیه آب و غذا برای ارتش میلیاردها دلار دیگر ندادند؟
گفته میشود که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در این جنگها بیش از 140 میلیارد دلار هزینه کردند. البته که این موضوع به عراق خلاصه نمیشود و میلیاردها دلار برای تخریب لیبی به ناتو پرداخت کردند. همچنین در سوریه، کشورهای عربستان، قطر و امارات تا کنون نزدیک به 40 میلیارد دلار برای حمایت نظامی و مالی از گروهکهای تروریستی هزینه کردهاند.
ممکن است این سوال مطرح شود که این هزینههای میلیاردی کجا رفته است؟ پاسخ این است که این مبالغ برای پیشرفت و تجهیز ناتو، تضمین چرخه تولیدات کارخانههای اسلحهسازی و صنعتی آمریکا و دیگر کشورهای غربی خرج شده است.
وضعیت فعلی در این پیمان هم تغییر چندانی نکرده است. آمریکا و ناتو هنوز هم کشورهای سوریه، ایران و روسیه را از این پیمان جدا کردهاند. موضوعی که هر تحلیلگر سیاسی آن را یک اشتباه آشکار تلقی میکند چرا که حذف این کشورها به معنای ادامه و گسترش خطرات و تهدیدات تروریسم در منطقه است.
این درحالی است که ادعای آمریکا این است که این کشور به دنبال راهحلی برای محدود کردن و کاهش خطرات این تروریستها و غلبه بر آنها در آینده است و این نشاندهنده رفتارهای دوگانه آمریکا و ناتو در مواجهه با تروریست و شناسایی ماهیت آنها است. این همان موضوعی است که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه به تازگی مطرح کرد و در آن به آمریکا طعنه زد و گفت: آمریکا پایگاههای نظامی ارتش سوریه را با هدف تضعیف این کشور مورد هدف قرار میدهد و اینگونه توجیه میکند که به دنبال مبارزه با تروریسم است.
البته که سخنان لاورف به عنوان یک دیپلمات کارکشته و آگاه به جوانب پنهان موضوعات سیاسی، دارای یک بار تهدیدی پنهان نسبت به ائتلاف موردنظرهم بود. چرا که روسیه هم مثل سوریه در برابر این دشمن آشکار در سرزمین سوریه دست بسته نمیایستد.
این موضوع که روسیه و ایران از انجام هرگونه حمایت لازم برای حفظ پایداری سوریه فروگذاری نمیکنند بر کسی پوشیده نیست و این حمایتها تاکنون سهم عمدهای در حفظ و پایداری دولت بشار اسد و موفقیتهای ارتش سوریه با وجود تلفات فراوان داشته است.
اما با شکل گیری این ائتلاف جهانی و منطقهای که میخواهد قدرتهای منطقه را با برنامههای پنهان خود دور بزند و به منطقه هم خلاصه نمیشود، نیازمند اجرای یک اتحاد رسمی و موازی شامل حداقل روسیه، ایران و سوریه به عنوان کشورهای اصلی باسابقه در مبارز با تروریسم در منطقه است. چرا که تروریسم برای هریک از این کشورها تهدیدی بزرگ است و برقراری ائتلاف ایران ، سوریه و روسیه برنامههای پنهان از جمله تضعیف ارتش سوریه با هدف سرنگونی رژیم این کشور را ناکام میگذارد.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است