آفتاب

«حقیقت مسموم» بالاخره جابه‌جا شد

«حقیقت مسموم» بالاخره جابه‌جا شد

مجسمه «حقیقت مسموم» اثر سیامک شریفان که 12 سال در فضای سبز فرهنگسرای نیاوران نصب شده بود، پس از کش و قوس‌های فراوان از این مکان خارج شد.

به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مجسمه که به صورت ترکیب مواد (آینه، استیل، آهن و پتینه طبیعی زنگار) در ابعاد 250. 250. 600 سانتیمتر در سومین بینال مجسمه‌سازی ساخته شده بود، به پیشنهاد پرویز تناولی، هنرمند پیشکسوت و دبیر دوسالانه، در فضای سبز فرهنگسرای نیاوران نصب شد.

به گفته سازنده اثر، از چندی پیش بحث بر سر جابه‌جایی مجسمه از طرف مدیران فرهنگسرا بالا گرفت تا اینکه پس از کش و قوس‌های فراوان و به نتیجه نرسیدن بحث‌ها، این مجسمه 31 مرداد ماه از محل نصب خود منتقل شد.

سحر فلاحیان، هنرمند نقاش، در یادداشتی برای جابه‌جایی این مجسمه نوشته است:«"حقیقت مسموم" عنوان اثری است که بعد از گذر 12 سال تن به کوچی ناخواسته داده و پس از بی‌مهری سالیان، از دل فضای سبز فرهنگسرای نیاوران بیرون کشیده می‌شود. سیامک شریفان سازنده اثر که مجسمه‌اش را به دور از چنگ‌اندازی به متریال‌ها و بیان‌های پر زرق و برق و توسل به فرم‌های چشم‌نواز سطحی با نگاهی مفهومی و عمیق در سال 81 برای شرکت در بینال سوم مجسمه‌سازی ساخته، آن را پیشنهاد دبیر جشنواره (پرویز تناولی) در فضای سبز فرهنگسرای نیاوران به به نمایش می‌گذارد.

مجسمه «حقیقت مسموم» اثر سیامک شریفان

پافشاری مدیریت فرهنگسرا در دوره‌های مختلف و به‌خصوص مدیریت جدید، آقای عباس سجادی، برای انتقال مجسمه و پیشنهادات گاه عجیب و غیرحرفه‌ای مدیران نظیر رنگ کردن، تخریب و...و همچنین عدم همکاری سازمان زیباسازی شهر تهران و وعده‌هایی سرخوشانه و نامشخص گوشه‌ای از نظام‌مندی نامناسب و بدنه بی‌چهارچوب جامعه هنری امروز ماست.

تلاش‌های بی‌وقفه و درخواست برای پا برجا ماندن مجسمه در همان مکان یا موقعیتی متناسب با مفهوم اثر از سوی هنرمند بی‌نتیجه ماند و فشارها جهت انتقال مجسمه شدت گرفت. تنها چند روز به تخریب اثر، آرش وفاداری، مجموعه‌دار و حامی هنر که مفاهیم آثار هنری، پس از دیدار با شریفان و شنیدن شرح ماجرا از ابتدا تا تصمیم مجسمه‌ساز برای تخریب و جابه‌جایی آن، اعلام می‌کند مجسمه را نجات می‌دهد و هماهنگی‌های لازم را برای انتقال مجسمه از فرهنگسرای نیاوران به داخل فضای سبز منزل شخصی خود را فراهم می‌کند.

بانیان بینال‌های مجسمه‌سازی بدون اندیشه‌ای برای استقرار آثار اقدام به برگزاری بینال‌ها کرده و آثاری در ابعاد فضای شهری با شور و شوق به دست هنرمندان جوان ساخته می‌شود و پس از اتمام دوسالانه، سرنوشت آثار این هنرمندان هیچ دغدغه‌ای برایشان به وجود نمی‌آورد و این هنرمند است که باید به تنهایی بار حجیم اثرش را بدون هیچ حمایتی بر دوش بکشد، بی‌احترامی ببیند و تمام وعده‌ها ی سر خرمنی را که می‌شنود، باور کند و زمان‌های بزرگ بگذرند و در آخر دست رد از جانب داعیه داران فرهنگ و هنر بر سینه‌اش بخورد.

نتیجه تمام رایزنی‌ها و امید بستن‌ها چیزی جز عدم دریافت پاسخی برازنده نبود و در نهایت سیامک شریفان بر خلاف خواسته قلبی‌اش تصمیم به تخریب مجسمه مفهومی خود که حامل بار معنایی عمیق بسیاری از دردهای پنهان فرهنگ و جامعه ایرانی است، گرفت؛ اندوه‌بارترین مسیری که برای هنر می‌توان متصور شد، چیزی جز این است؟

مجسمه «حقیقت مسموم» اثر سیامک شریفان

همین رویه‌ای که در پیش گرفته شد، هنرمند بزرگی چون بهمن محصص را نیز همین چند سال پیش بر آن داشت که با دست خود، بخشی از روح خود را که جسمیت بخشیده بود، مثله کند. این داستان تنهایی هنرمندان مستقل در مرز و بوم ماست...

افسوس از موجی بی‌بنیاد که مناسبات اداری و ظواهر منطبق با سلیقه فردی مدیران را به اصالت عمل و درون مایه یک اثر هنری ترجیح می‌دهد و سرگردانی یک اثر با مفهومی اجتماعی را دغدغه نمی‌پندارد. آن‌ها انتخاب‌گر جبری سلیقه چشمان نسلی هستند که ماییم و تاملی کوتاه در مجسمه‌های شهری جدید، سلیقه داعیان هنر و باورشان به شعور بصری مخاطب را به راحتی بیان می‌کند.»

انتهای پیام

کد N474908

وبگردی