قنادباشی:حماس مایل به انتقال مکان مذاکرات به قطر و ترکیه است/ اسرائیل ناگزیر با حماس صلح می کند

زهره نوروزپور

شامگاه سه شنبه (28 مرداد) رژیم صهیونیستی با ادعای شلیک موشک از نوار غزه و در حالی که هیچ دلیل و شاهدی برای اثبات این ادعا وجود نداشت، حملات هوایی خود را علیه غزه ازسرگرفت. هرچند این اقدام اسرائیل به معنی توقف گفتگوهای آتش بس و شکست طرح های میانجیگرانه ارزیابی شد ولیکن، برخی از مقامات جنبش فتح براین امر تاکید کردند که: هنوز امکان نجات طرح آتش بس وجود دارد و اگر هم درباره این طرح به توافق نرسند، آتش بس بدون امضای توافقنامه اجرا خواهد شد.بااینحال هیچ افق روشنی در خصوص ادامه گفتگوهای آتش بس به چشم نمی خورد؛ همچنانکه در خصوص ادامه جنگ و عملیات نظامی نیز چشم انداز مشخصی ترسیم نشده است. در این خصوص و چشم انداز آینده منازعات سیاسی و نظامی درغزه  با جعفرقنادباشی کارشناس مسائل آفریقا و خاورمیانه به گفتگو نشسته ایم که از نظر می گذرانید:

به نظر شما  رژیم صهیونیستی به چه دلیل تهاجمات نظامی خود را به غزه ازسرگرفت، به عبارت روشن تر،علل فراخواندن هیئت اسرائیلی از قاهره و ازسرگیری حملات هوایی رژیم صهیونستی را، باید درکجا و چه موضوعاتی جستجو کرد؟
   می دانیم که در عرف معمول، ترک گفتگوهای آتش بس و ازسرگیری نبرد ازسوی یکی از طرف های درگیر در جنگ، به معنی، نارضایتی ازروند مذاکرات، تامین نشدن اهداف تلقی می شود. البته داشتن موقعیت برتر نظامی هم دربرخی از موارد می تواند ازجمله علل ترک گفتگوهای آتش بس و ازسرگیری نبرد باشد، یعنی همان چیزی که رژیم صهیونیستی به دروغ، خواهان القای آن نیز هست، ولیکن با توجه به متهم کردن مبارزان فلسطینی به ازسرگیری تهاجمات موشکی، توانایی بهره داری تبلیغاتی ازآن را نادانسته ازخود سلب کرده است.

با این حال، ارزیابی دقیق شرایط کنونی درغزه و فلسطین اشغالی نشان می دهد که علل وعوامل دیگری، نقش اصلی را درجنگ افروزی جدید رژیم صهیونیستی ایفا کرده اند، علل وعواملی که باید آن را در اختلافات و تضاد های شدید موجود در داخل رژیم صهیونیستی که در واقع ناشی ازسردرگمی های جدی این رژیم  است، جستجو کرد.

نتانیاهو در داخل متهم است که نبردی بی فایده و خفت بار را برضد غزه  آغازکرده و از این طریق نه تنها موجبات نفرت جهانی را  علیه اسرائیل فراهم نموده، بلکه زمینه های اعطای امتیازات فوق العاده ای را به جنبش های مبارز فلسطینی آن هم در مذاکرات آتش بس ( مذاکرات قاهره) ایجاد کرده است. ولذا فراخواندن هیئت اسرائیلی ازقاهره و سپس از سرگیری حملات هوایی علیه غزه به منظور جلوگیری ازانتقادات شدید داخلی در فلسطین اشغالی و در واقع سرپوش گذاشتن بر ضعف نظامی است که نشانه  های آن در گفتگوهای آتش بس به وضوح آشکار شده است؛ با این خیال باطل که شاید با  تداوم فشارهای نظامی، جنبش های فلسطینی ازبرخی ازشرایط خود برای آتش بس دست بردارند؛ آن هم شرایطی که هیئت اسرائیلی در روزهای گذشته با توجه به مجموعه شرایط سیاسی و نظامی، موافقت ضمنی خود را با اغلب آن ها اعلام کرده بود،

جنبش های فلسطینی در این باره  چه موضعی دارند و مذاکرات قاهره ازدیدگاه آن ها، تاچه اندازه می تواند تامین کننده اهدافشان باشد؟
  میدانید که جنبش حماس به علت پیوندهای سازمانی که با اخوان المسلمین مصر دارد، ابتدا با برگزاری مذاکرات آتش بس در قاهره، موافقت چندانی نداشت و علاوه برآن، نسبت به طرح های متعدد آتش بسی که نظامیان حاکم بر مصر  ارائه می کردند، خوش بین نبود ولیکن با توجه دیدگاه های جنبش فتح و سوابقی که قاهره در برگزاری نشست های فلسطینی دارد و همچنین سهولت رفت وآمد مقامات فلسطینی به مصر، با حضور نمایندگانش درقاهره موافقت کرد اما در حال حاضر تمایل خود را ازانتقال محل مذاکرات به برخی دیگر ازکشورها نظیر قطر یا ترکیه انکار نمی کند ولیکن درخصوص روند مذاکرات آتش بس و موضوعات مذاکرات، گروه ها و جنبش های فلسطینی براین اعتقادند که رژیم صهیونیستی، با توجه به مجموعه شرایط سیاسی و نظامی، سرانجام  ناگزیر خواهد بود که شرایط اساسی آن ها که: توقف هرگونه اقدام نظامی، لغو محاصره غزه، بازگشایی فرودگاه و بنادر این منطقه و.. است بپذیرد و لذا آن ها نباید در این مرحله، هیچگونه انعطافی ازخود نشان دهند چراکه ازیک سو، بنا به تجارب گذشته، توانایی نظامی قابل قبولی دارند و ازسوی دیگرهر شهید یا مجروح آن ها، موجبات واکنش های بین المللی علیه رژیم صهیونیستی برمی انگیزد.

مجموعه شرایط سیاسی و نظامی که از نظر جنبش های فلسطینی، رژیم صهیونیستی را به پذیرش شرایط آتش بس وادار خواهد کرد، کدام است؟
در پاسخ به سوال شما،  باید به صورت فهرست وار به این شرایط  اشاره کنم : 

 
1-    احتمال گسترش بازهم بیشتر اعتراضات داخلی در فلسطینی اشغالی
2-    احتمال گسترش  بازهم بیشنتر اعتراضات و انتقادات جهانی و فراهم شدن شرایط برای محکومیت و تقبیح جنایات رژیم صهیونیستی در غزه
3-    نگرانی مقامات اسرائیلی ازتاثیر  به طول انجامیدن جنگ غزه بر افکار عمومی مصر، اردن و تقاضا های مردم این دوکشور  برای کمک رسانی به فلسطینیان به ویژه کمک های نظامی و تسلیحاتی
4-    نگرانی مقامات اسرائیلی ازتاثیر  به طول انجامیدن جنگ غزه در التهابات انقلابی در دیگرکشورهای عربی به خصوص کشورهای همانند عربستان که آشکارا همسویی خود را با جنگ علیه غزه اعلام و ابراز کرده اند
5-    نگرانی ازتکرار شکست های نظامی در جنگ های22 روزه و 8 روزه
6-    نگرانی ازورود حزب ا.. لبنان و یا سوریه  به جنگ و گشوده شدن جبهه های جنگی وسیع تردر شمال فلسطین اشغالی و.....
بدیهی است که جنبش های فلسطینی هیچکدام از این نگرانی ها را ندارند بلکه هریک ازموارد یاد شده می تواند به عنوان اهرمی مؤثر و قدرتمند، به یاری آن ها در مذاکرات آتش بس بشتابد و شرایط مورد نظر آنان را محقق سازد . بنابراین می توان گفت ازدیدگاه آن ها هنوز امکان ادامه آتش بس وجود دارد و اگر هم درباره طرح کنونی به توافق نرسند، آتش بس بدون امضای توافقنامه نیز اجرا خواهد شد.

آیا ممکن است حزب الله وارد جنگ با اسرائیل شود؟
احتمال آن زیاد است. یکی از مسائلی که اسرائیل به شدت خواستار آن است ، وارد شدن طرف های دیگر در جنگ است.
 البته حزب الله انکار نکرده است که در این لحظه وارد نخواهد شد. در عین حال به نظر می رسد که حماس با توجه به قابلیت هایی که دارد و به رغم این تلفاتی که داده است موفق شود این جنگ را به پایان برساند. حماس قابلیت های بسیاری دارد که هنوز به نمایش نگذاشته است. قابلیت هایی که به طور عملیاتی و ضربتی به تدریج و در زمانی مناسب به صهونیست ها وارد می کند.

دلیل سکوت عربستان در قبال غزه از نظر شما چیست؟آیا به تحولات مصر و سرکوب اخوان المسلمین و گروه تکفیری داعش مرتبط است؟
آن موضعی که اعلام نمی شود، غیر از آن موضعی است که  اعمال می شود، عربستان به طور جد با گروهای اخوانی دشمن است و خواستار سرکوب انهاست  و حماس هم یک گروه اخوانی است. در حال حاضر تضاد اصلی عربستان با گروه های اخوانی در منطقه است . به طور مثال در مصر کودتا به پا شد، اعراب خلیج فارس و سعودی 25 میلیارد دلار در ظرف یک سال گذشته به سیسی برای سرکوب اخوان و ماندگاری این ژنرال در اریکه قدرت کمک کردند.

عربستان ، کویت و امارات به صورت یک گروه معارض بسیار فعال نگران ظهور و رشد این جنبش هستند و در صدد هستند برادرانشان در هرکجا که هستند سرکوب شوند. حماس یک گروه اخوانی است عربستان هم به طور جد با انها مخالف است، آل سعود از فرصت روی کار آمدن سیسی در مصر علیه حماس استفاده می کند اما در عمل نمی تواند نشان دهد، نمی تواند تبلیغات گسترده برای سرکوبی حماس داشته باشد.
زیرا باعث رشد و تحریک گروه های اخوانی در کشورشان می شود به این گونه که وقتی افکار عمومی متوجه شود اخوان علاقمند کمک به فلسطین و حماس است به گروه اخوان علاقمند می شوند و این باعث رشد این گروه می شود.

جایگاه باطل و ساختار شاهنشاهی آل سعود اجازه مخالفت اعراب با سیاست خود را نمی دهد خود را نمی دهد، در نظام پادشاهی عربستان به هیچ وجه جای مخالفت نیست و حال طرح مخالفت از اسرائیل در منطقه به معنی سست شدن پایه های حکومت عربستان است و حمایت نکردن از حماس هم به معنی سست شدن پایه های آن است.
 لذا آل سعود سعی می کند در این زمینه سکوت اختیار کند زیرا اگر موضع اصلی روشن شود زیان بخش است و ملت ها بر علیه آنها قیام می کنند. حتی ممکن است ارتش عربستان هم قیام کند زیرا یکی از نگرانی های عربستان و کشورهای عرب در منطقه وجود افراد مسلمانی هست که علاقمند به طرفداری از فلسطین هستند و ممکن است به یکباره از تسلیحات و هواپیماهای فرسوده ای که در ذاقه های این مناطق است به نفع حماس به کار ببرند.

داعش هم گویا علیه حماس موضع گیری می کند این هم به خاطر همان اخوانی بودن حماس است؟
 بهتر است بگوییم همسویی داعش با صهیونیست ها، داعش به این منظور ایجاد شد که نگذارد مردم سالاری دینی در منطقه ایجاد شود. اخوان ها طرفدار مردم سالاری و انتخابات هستند، لذا آنها هر گروهی که از ساختار دموکراتیک حمایت کند را حرام می دانند. اسرائیلی ها این نکته را می دانند که همه گروه هایی که در منطقه خواستار دموکراسی و مردم سالاری اسلامی هستند، حکومت هایی پر دوام و قدرتمندی در منطقه به وجود می اورند و لذا با داعش همسویی تسلیحاتی و فکری می کند. گروهی که معتقد است دموکراسی باید کنار رود ان را در برابر دموکراسی خواهی قرار می دهد.
 عربستان هم به همین دلیل با گروه های تکفیری و صهیونیست ها همسو است، نگران این است که در منطقه حکومت دموکراسی به وجود بیاید و شورش ها در عراق ، سوریه و مصر هم به همین علت بود. شاهنشاهی چند هزار ساله در عربستان نمی تواند این دموکراسی را تحمل کند، جنگ داعش با سوریه و عراق ، جنگ بین دموکراسی با مردم سالاری دینی ، دیکتاتوری و ارتجاع است به این خاطر صهیونیست ها به شدت از این گروها استقبال و حمایت می کنند.

مسولیت جهان اسلام در قبال غزه چیست؟
ما در رابطه با غزه  یک سری مسئولیت های کوتا ه مدت، میان مدت و دراز مدت داریم و باید بر همین منوال اقداماتی را هم انجام دهیم. اقدام کوتاه مدت این است که باید تمام سفارت خانه های تل آویو در کشورهای اسلامی و عربی تعطیل شود.
تنظیم شکایت در سازمان های حقوقی از جمله دادگاه لاهه، به عنوان اینکه اسرائیل جنایتکار جنگی و به دنبال نسل کشی و پاک سازی قومی است. تصویب قطعنامه ها در سازمان همکاری اسلامی و دیگر سازمان های جهان اسلام.

کشورهای جهان اسلام باید اهرم اقتصادی را به کار بگیرد. نفت را به روی اسرائیل و حامیان آن ببندد. کشورهای اسلامی باید واردات کالا و تجارت با صهیونیست ها را پایان دهند و اجازه تجارت با آنها و حامیان آنها را ندهند.
تمام کشورهای اسلامی باید روابط خود را مبتنی بر این اصول با صهیونیست ها  و حامیانش تنظیم کنند.
هر کشوری که با اسرائیل همسویی و همکاری می کند تحریم شود.

جهان اسلام و عرب در منطقه باید یک ارتش واحد تشکیل دهد، کشورهای اسلامی یک ستاد مشترک تشکیل دهند با ارتشی منظم و قوی برای کمک رسانی به فلسطین و غزه. اما در میان مدت و دراز مدت باید همین مسیر دفاع از فلسطینی ها قوام بخشیدن به مقاومت را دنبال کنیم تا دموکراسی در کشورهای اسلامی ایجاد شود و حقوق ملت ها رعایت شود. انچه که در کشورهای عرب رخ میدهد در واقع دیدگاه های مردم نیست، دیدگاه های کشورهای بزرگ و سفارت خانه هاست انچه که ما در کشورهای عربی مشاهده می کنیم سیاست سفارت خانه ها است که سیاست سفارت خانه های خارجی آن کشور را تنظیم می کنند. می توان گفت باید از سفارت خانه ها شروع کرد.

26149