آفتاب
پیمان فیوضات:

تعجب می‌کنم بعضی می‌گویند دنبال سوژه‌اند

تعجب می‌کنم بعضی می‌گویند دنبال سوژه‌اند

یک نویسنده می‌گوید ما در شرایط فراواقعی زندگی می‌کنیم که همه‌اش سوژه داستان است. تعجب می‌کنم از این‌که بعضی نویسنده‌ها می‌گویند دارند دنبال ایده یا سوژه‌ای برای نوشتن می‌گردند.

پیمان فیوضات که به‌تازگی مجموعه داستان «بندهای خالی» را منتشر کرده، به خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: هیچ وقت در هیچ کارگاه یا کلاس داستان‌نویسی شرکت نکرده‌ام. نوشتن را با خواندن شروع کردم. کتاب‌ها و بخصوص ترجمه‌هایی را از نویسنده‌های جهان خواندم. کم‌کم به نظرم رسید من هم امتحان کنم و داستان خودم را، به عنوان یک ایرانی که در تهران زندگی می‌کند، بگویم.

او ادامه داد: پیش از داستان نوشتن، خاطراتم را می‌نوشتم و بعضی وقت‌ها در اثر نوعی کنجکاوی گفت‌وگوهایی با بعضی افراد داشتم که در خاطراتم به آن‌ها می‌پرداختم. می‌شد اسم بعضی از آن گفت‌وگوها را مصاحبه گذاشت. بعد از مدتی می‌دیدم که زندگی آن آدم‌ها خیلی ظرفیت داستان شدن دارد. البته آدم حجم زیادی یادداشت برمی‌دارد، اما می‌بیند امکان چاپ بخش‌های بسیاری از این‌ها نیست.

فیوضات سپس درباره امکان امرار معاش از راه ادبیات در ایران، گفت: فکر نمی‌کنم الآن هیچ نمونه‌ای داشته باشیم که چنین چیزی برایش ممکن باشد، مگر این‌که کسی در ادبیات داستانی در اوج شهرت باشد که بتواند با درآمد آثارش زندگی کند، وگرنه با این وضعیت تیراژ، قیمت و بازار خرید کتاب، چنین چیزی امکان ندارد. بعضی مترجمان باسابقه احتمالا می‌توانند با حقوق ترجمه‌شان زندگی کنند ولی بعید بدانم نویسنده‌ها بتوانند. نتیجه این است که کسانی می‌توانند در ادبیات موفق باشند که جزو طبقه اجتماعی خاصی باشند. نویسنده‌ها حتما باید منبع درآمد دیگری هم داشته باشند و بعد به ادبیات بپردازند.

او درباره تأثیر این مسأله بر کیفیت ادبیات گفت: می‌توان تأثیر این موضوع را بر ادبیات ما دید. من خیلی ادبیات داستانی فارسی نمی‌خوانم، اما در آن‌چه می‌خوانم می‌بینم که اغلب نویسنده‌های هم‌نسلِ من تنها به طبقات متوسط و مرفه می‌پردازند و بیش‌تر داستان‌ها، ماجراهای آپارتمانی هستند. توجه به قشرِ ضعیفِ جامعه در ادبیاتِ ما کم است. من در مجموعه داستانِ «آچمزشده‌ها» (که اسفند 89 توسط نشر آگه چاپ شد) به آدم‌هایی پرداخته‌ام که در قبرستان ماشین کار می‌کنند. آدم‌های مورد علاقه من کسانی هستند که در حاشیه شهر زندگی می‌کنند. این افراد ظرفیت بالایی در خشونت ورزیدن دارند و در شرایطی گرفتارند که راه پس و پیش ندارند. زندگی شهری برای‌شان راه خلاصی نمی‌گذارد.

این نویسنده درباره تجربه شخصی‌اش از امرار معاش و ادبیات گفت: من از طریق تدریس موسیقی زندگی‌ام را می‌گذرانم. اگر می‌خواستم از طریق ادبیات زندگی کنم، غیرممکن بود. بعد از نوشته شدنِ داستان‌ها، مراحل چاپ کتاب من 20 ماه طول کشیده است. بعد از چاپ هم پرداخت حق‌التألیف مدتی طول می‌کشد. ناشر کارهای من ناشر خوش‌نامی است که کارش حساب و کتاب دارد ولی خیلی از ناشران حتا حق‌التألیف را با شرط و شروطی پرداخت می‌کنند. در مجموع دست کم شرایط ارشاد از دوره گذشته بهتر شده است.

فیوضات در ادامه درباره تفاوت مجموعه داستان «بندهای خالی» با آثار قبلی‌اش، گفت: در کارهای قبلی‌ام داستان‌ها کوتاه‌تر بودند. در بعضی از آن‌ها ممکن بود لحظاتی از طنز هم باشد. اما در مجموع در آن زمان، نگاهم به زندگی و ادبیات متفاوت بود. آن موقع بدبینی‌هایی داشتم که حالا شاید واقع‌بین‌تر شده باشم. در مجموعه داستان «نمایشگاه نگاتیو» (که نشر آمه در سال 90 چاپ کرد) هم بیشتر آدم‌هایی مورد توجه و علاقه‌ام بودند که به نوع دیگری در حاشیه گیر کرده بودند؛ آدم‌هایی که فقیر نبودند ولی خاص بودن‌شان، و نوع فکر کردن‌شان باعث می‌شد به حاشیه امن خودشان پناه ببرند. مقداری از این موضوع هم به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی‌ای بود که ما در آن قرار داشتیم.

او ادامه داد: در هشت سال اخیر در وضعیتی بودیم که توضیح آن وضعیت و تحلیلِ این‌که چگونه آن وضعیت به وجود آمده، سخت بود. سؤال من درباره وضعیتِ پیش‌آمده باعث شد به آدم‌هایی که در این داستان‌ها آمده‌اند بپردازم. می‌خواستم رمان بنویسم، اما فکر کردم مگر خودم و آدم‌های هم‌نسلم چقدر رمان می‌خوانیم؟ بعد آن‌ها را به صورت داستان بلند درآوردم. نکته دیگری که باعث شد اثرم را به صورت داستان بنویسم نه رمان، این بود که در مورد داستان‌های قبلی‌ام می‌گفتند با وجود سینما، مخاطبان خود تصویرهایی از پدیده‌های مختلف در ذهن دارند و خیلی از توضیحات و تشریحات ضروری نیست.

این نویسنده همچنین عنوان کرد: سه داستانی که در کتاب «بندهای خالی» آمده، بیش‌تر توصیف تیپ خاصی از آدم‌هاست که ادیب و مؤدب نیستند! در هشت سالی که گذشت، نقش اوباش برایم از نظر ذهنی مهم شد. فکر می‌کردم چطور شده که حتا آدم‌های عادی سعی می‌کنند فیزیک بهتری داشته باشند، افراد تلاش می‌کنند عضلانی باشند تا دیگران از آنها حساب ببرند، باشگاه‌های بدن‌سازی رشد می‌کنند، الفاظ رکیک خیلی همه‌گیر شده است و شخصیت‌های ضداجتماعی دارند رشد می‌کنند. انگار نوع حرف زدن برخی افراد سیاسی به آدم‌های اجتماع هم تسری می‌یابد. در آن شرایط می‌دیدم که حتا اقشار فرهنگی به نوع خاصی از گفتمان لات‌گونه گرایش پیدا می‌کنند.

او درباره دلیل پرداختنش به اقشار حاشیه‌نشین گفت: پتانسیل ادبیات فارسی برای کسی که در تهران زندگی می‌کند خیلی بیشتر از چیزی است که الآن در داستان‌ها می‌بینیم. من تعجب می‌کنم از این‌که گاهی می‌بینم بعضی نویسنده‌ها می‌گویند دارند دنبال ایده یا سوژه‌ای برای نوشتن می‌گردند. به نظر من ما در یک شرایط فراواقعی زندگی می‌کنیم که همه‌اش سوژه داستان است. مسأله فقط این است که انتخاب کنیم چه می‌خواهیم.

بندهای خالی

به گزارش ایسنا، مجموعه داستان «بندهای خالی» شامل سه داستان بلند با عنوان‌های «بندهای خالی»، «فراری‌ها» و «تا سه نشه...»، با 180 صفحه و قیمت 12هزار تومان در انتشارات آگه منتشر شده است.

انتهای پیام

کد N409964

وبگردی