از اوایل دهه چهل تاکنون درباره ملت قهرمان و مقاوم فلسطین این شبهه شایع است که فلسطینیها «ناصبی» هستند به این معنی که دشمن حضرت علی (ع) میباشند از همین رو اگر ناصبی باشند کافرند و در درجه یهودیها قرار میگیرند و همین دلیل کافی است توجیه کننده کشتار ناجوانمردانه آنها بدست صهیونیستهای پلید باشد.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در حالی مردم ملت مقاوم و مظلوم فلسطین، نهمین روز مقاومت خود را در مقابل رژیم جنایتکار و ضد انسانی رژیم اشغالگر قدس سپری میکنند که عدهای به این شبهه دامن زدهاند که فلسطینیها «ناصبی» هستند.
در همین رابطه دانشمند شهید مرتضی مطهری توضیح میدهد: «یک وقت دیدم کسی میگفت: ناصبی غیر از سنی است. سنی یعنی کسی که خلیفه بلا فصل را ابوبکر میداند و علی (ع) را خلیفه چهارم میداند و معتقد نیست که پیغمبر شخصی را بعد از خود به عنوان خلیفه نصب کرده است. میگوید: پیغمبر کسی را به خلافت نصب نکرد و مردم هم ابوبکر را انتخاب کردند. سنی برای امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم میداند و علی را دوست دارد. ناصبی یعنی کسی که علی را دشمن میدارد. سنی مسلمان است ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمیتوانیم معامله مسلمان بکنیم. حال یک کسی میآید میگوید این فلسطینیها ناصبی هستند.آن یکی میگوید. این به آن میگوید، او هم یک جای دیگر تکرار میکند و همین طور. اگر ناصبی باشند کافرند و در درجه یهودیها قرار میگیرند.»
این عالم بزرگ در همین رابطه هشدار میدهد که:«هیچ فکر نمیکنند که این، حرفی است که یهودیها جعل کردهاند. در هر جایی یک حرف جعل میکنند برای اینکه احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. میدانند مردم ایران شیعهاند و شیعه دوستدار علی(ع) و معتقد است هر کس دشمن علی(ع) باشد کافر است، برای اینکه احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل میکنند.» (1)
از سوی دیگر امام سید موسی صدر رهبر ربوده شده ایرانی تبار شیعیان لبنان نیز در یک سخنرانی با عنوان «صلح، پیوند پایندۀ اسلام و مسیحیت» درباره راهبرد ایجاد فرق متعدد بدست صهیونیستها بیان میکند:« وقتی صهیونیسم در افق ظاهر میشود و دندان نشان میدهد و پنجه بهسوی ما دراز میکند، نه فقط برای آنکه آتش فرقهگرایی را درکشور و منطقه ما شعلهور کند و منطقه را به مخزنی آماده انفجار و مرکزی برای دولتگونههای فرقهای تبدیل سازد و نه فقط برای آنکه دین آسمانی خود را که ما به آن احترام میگذاریم و پیامبر امین آن را مقدس میشماریم، بدنام کند؛ بلکه برای آنکه میراث مسیحیت و اسلام، هر دو، و تاریخ و تمدن و فرهنگ و ارزشهای آنها را دوباره بازیچه قرار دهد. ولی این بار تفاوتی بزرگ دارد، چون بازیهای یهود در طول تاریخ دیرینهاش و در طول تاریخ دیرینه ما از جانب افراد و سازمانها بود، ولی این بار بازیگرْ دولتی است که همۀ افراد و سازمانها را بر گرد هم متمرکز کرده است و همه تجربههای پیشین را به کار میگیرد و از گمراهگران جهان که اکثریت غالب انسانها هستند، یاری میطلبد.»
از همین رو وی در جایی دیگر با اشاره به آیات دو و هفت سوره جمعه(2)خاطرنشان میکند:« در این سوره علتی که سبب میشد تا پیامبران با یهود بجنگند برای ما روشن میشود. پیکار ما نیز با آنان همچون جنگ با یک انسان یا جنگ با گروهی مؤمن نیست. بلکه با آنان میجنگیم، زیرا که ایشان به مصداق آیه قرآن، به دستورات کتاب مقدس خود عمل نمیکنند. بنابراین، جنگ ما با آنان جنگ با یک مجموعه از انسانها نیست، بلکه این جنگ در واقع نبردی است با فساد و انحراف و ستم و اندیشه تبعیض نژادی که اساس تفکر آنان است.
پیامبران به ما هشدار داده بودند که یهود را از جزیرةالعرب بیرون برانید، ولی ما، زمانی که آنان هنوز پایگاهی برای خود نساخته بودند، این هشدارشان را نشنیدیم. اما اکنون که این خطرِ مجسم رویاروی ما قرار گرفته، چه باید بکنیم؟
این مطالب نشاندهنده موضع دین در برابر یهود بود که بهطور خلاصه عنوان شد. اما آیه قرآن که تأکید میکند: «ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَالْمَسْکَنَهُ»(3) ساختاری انشائی و امری دارد و از نوع جملات اخباری و حکایتی به حساب نمیآید. این آیه امری واجب و مسئولیتآور بر دوش میگذارد و اگر این مسئولیت را به انجام نرسانیم، در آینده بر ما مُهر ذلت و بیچارگی خواهد خورد.
مشروعیت مبارزه مردم فلسطین از دیدگاه دینی اصلاً نیاز به بحث ندارد. چرا این مبارزه از نظر دینی مشروعیت نداشته باشد، در حالی که مبارزان آن همان کسانی هستند که راه انسانیت را هموار میسازند و درصدد صیانت از اخلاق و ارزشها برآمدهاند؟ اینان همان کسانی هستند که اراده مسیح(ع) و محمد(ص) را به اجرا درمیآورند. اینان تحققبخش اراده الهیاند که در مفهوم آیه «ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَالْمَسْکَنَهُ» بیان شده است. آری، اینان کسانی هستند که اراده آسمانی را جامه تحقق میپوشانند. دست خدا و دست مسیح و دست محمد و دست ارزشهای والا از آستین اینان بیرون آمده و در اسلحه و خون و جهاد برای اجرای این احکام آسمانی متجلی شده است. لذا نیازی به اثبات مشروعیت کار آنان و لزوم حمایت از آن نیست.»
علاوه بر این امام موسی صدر در بخش دیگر سخنان خود اشارهای به موضع گیری صریح حضرت مسیح (ع) دارد و میپرسد:«اگر مسیح امروز هم در میان ما زندگی میکرد، چه میفرمود؟ آیا همین سخن را تکرار نمیکرد؟
مسیح میفرمود: این خانه پدر من، جایگاه عبادت است که شما آن را به لانهای برای توطئه و دسیسه و پایگاهی برای استعمار و مکانی برای فساد و نافرمانی خدا و امثال آن تبدیل کردهاید. بنابراین، انگیزهای که مسیح را به جنگ با یهود وامیداشت، این نبود که او با این بشر به عنوان بشر دشمنی داشته باشد، بلکه آن حضرت از بشری بیزاری میجست که بر اثر عقاید مغشوش و خطرناک خود به جرثومه فساد تبدیل شده بود.» (4)
پی نوشت:
1- شهید مطهری،آشنایی باقرآن، جلد۴، پاورقی صفحه ۳۲
2- «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ. قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ. وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ.» (مَثَلِ کسانی که تورات به آنان داده شده و بدان عمل نمیکنند، مَثَلِ آن خر است که کتابهایی را حمل میکند. بد مَثَلی است مثل مردمی که آیات خدا را دروغ میشمردهاند. و خدا ستمکاران را هدایت نمیکند. بگو ای قوم یهود، هرگاه میپندارید که شما دوستان خدا هستید، نه مردم دیگر، پس تمنای مرگ کنید اگر راست میگویید. و آنان، به سبب اعمالی که پیش از این مرتکب شدهاند، هرگز تمنای مرگ نخواهند کرد. و خدا به ستمکاران داناست) (جمعه آیات ۵ و ۷)
3- «مقرر شد بر آنان خواری و بیچارگی» (بقره، ۶۱)
4- سخنرانی امام موسی صدر با عنوان «مقاومت فلسطین از دیدگاه دین»
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است