«خدمت آیتالله امامی کاشانی بودیم و ایشان اعتقاد داشتند استقبال از نماز جمعه کمتر شده و دلیل آن را نیز مسائل اخلاقی و سیاسی میدانستند و اینکه خطیب نماز جمعه از یک نفر تعریف میکند و دیگری را میکوبد و معتقد بودند اینها به نماز جمعه لطمه میزند و در استقبال مردم از نماز جمعه موثر است. آیا شما این تحلیل را قبول دارید؟»
به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر با ذکر این نقل قول در «عصر ایران» نوشت: این پرسش را مجری برنامه تلویزیونی «شناسنامه» در برنامه روز جمعه 20 تیرماه با آقای سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در میان گذاشت. موضوعی که تا به حال کمتر و شاید هیچگاه در رسانه رسمی مطرح نشده بود.
میهمان برنامه البته پاسخ داد: «احترام ایشان محفوظ است و خدمتشان ارادت داریم اما همان زمان که فرمایش ایشان را خواندم نیز نتوانستم بپذیرم چون بزرگانی که میآیند از خود ایشان تا آیتالله جنتی و موحدی کرمانی و صدیقی وقتی خطبه میخوانند مگر مباحث اخلاقی ندارند؟ خود بنده ساعتها یادداشت برمیدارم و بعد به نماز جمعه میروم.»
پیداست که منظور آقای امامی کاشانی این نیست که امامان جمعه مباحث اخلاقی را مطرح نمیکنند که میدانیم همواره «خودشان و دیگران را به تقوای الهی توصیه میکنند» و خطبه اول را نیز به مباحث مذهبی و اخلاقی اختصاص میدهند. بلکه میخواهد تاکید کند موضعگیری له یا علیه این و آن شخصیت و جریان سیاسی یکی از عوامل کاهش استقبال مردم از نماز جمعه است.
جالب است که میهمان شناسنامه اصل سوال - کاهش استقبال - را تایید یا تکذیب نکرده و دلیل ذکرشده درباره آن را نپذیرفته است. بنابراین به نظر میرسد که اصل پرسش محل مناقشه نیست و شاید یکی از دلایل باقی ماندن نمازجمعه در محل دانشگاه تهران - به رغم آماده بودن مصلا - همین باشد که چه بسا جمعیت مورد نظر در مصلا - جز در مناسبتهای خاص - گرد نیاید وگرنه همانگونه که در زمستان 92 نیز رخ داد امکان برگزاری نماز جمعه در مصلای تهران و انتقال دائمی از دانشگاه تهران به محلی که برای همین منظور ساخته شده، وجود دارد.
آیتالله امامی کاشانی بر اساس فرض کاهش استقبال از نمازجمعه، آسیبشناسی کرده و مهمترین دلیل را لحن و موضع برخی خطیبان دانسته و آقای احمد خاتمی به استناد مباحث اخلاقی این موضوع را نپذیرفته است. به بهانه فتح باب این بحث در برنامه رسمی و از زبان یک مجری تلویزیونی با گرایشهای غلیظ سیاسی و در حضور یکی از امامان جمعه موقت تهران، میتوان به نکاتی پرداخت که چه بسا فراتر از اصل پرسش و پاسخ باشد:
1. کاهش استقبال از نمازجمعه نه یک مدعا که یک واقعیت است. کافیست شمار نمازگزاران در سال 1358 و شنوندگان خطبههای آیتالله طالقانی، آیتالله منتظری و آیتالله خامنهای در تهران و دیگران در شهرهای مختلف با امروز مقایسه شود. بدیهی است که حال و هوای سال اول بعد از انقلاب را نباید با 36 سال پس از آن مقایسه کرد و احتمالا در پاسخ گفته خواهد شد که امام جمعه تهران همچنان باقی است و بقیه موقتند و هر گاه شخص رهبری میآیند استقبال قابل توجه است. اما به صورت کلی در اصل موضوع، کمتر تردید وجود دارد. بنابراین جا داشت مجری این پرسش را در دو بخش مطرح میکرد؛ یکی اصل کاهش و دیگری علت آن تا مشخص شود میهمان برنامه کدام را نپذیرفته و آیا در اصل موضوع هم تردید دارد؟
2. آیتالله امامی کاشانی نگفته که در خطبهها مباحث اخلاقی مطرح نمیشود بلکه سخن او در برگیرنده نقد تریبونی است که به منبر پیامبر (ص) مشهور است اما گاه در این سالها از آن حکم اعدام هم صادر شده است. چرا خطبههای امامان جمعه موقت غالبا تنها اقشار مشخصی از جامعه را راضی ساخته و نه همه را و بیشترین همسویی هم با جریانی بوده که وزن آن در انتخابات 24 خرداد 92 از 10 تا 20 درصد جامعه ایران برآورد شد؟ بدیهی است که وقتی صدای اقلیت از آن تریبون به گوش برسد نمیتوان انتظار داشت همواره اکثریت در آن مشارکت کند.
3. نگاهی به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از نمازجمعههای شهرستانهای مختلف که همه هفته در روزهای شنبه درج میشود نشان میدهد که گاه عبارات واحدی را عینا تکرار میکنند و این ذهنیت به وجود میآید که متونی را که از ستاد مرکزی دریافت کردهاند برای مردم بازمیخوانند. حال آنکه امامان جمعه صدر انقلاب که به شهادت رسیده یا درگذشتهاند هرگز چنین نمیکردند. شیوه آیتالله هاشمی رفسنجانی که این روزها پنجمین سالروز آخرین نماز جمعه اوست نیز این نبود. کافی است این گزارشها را روزهای شنبه بخوانید تا دریابید گاه واژهها نیز عینا مانند هم هستند. حال آنکه مردم از امام جمعه انتظار دارند تحلیل خودش را ارائه دهد وگرنه متنی که فلان چهره سیاسی نوشته در یادداشت روزنامهها نیز قابل انعکاس است. دیگر آنکه انتظار دارند وجه محلی و بومی هم داشته باشد. موضع کلان سیاسی در سخن رهبری یا رئیسجمهوری انعکاس یافته و امام جمعه فلان شهرستان نباید موضع کلان بگیرد. تصور کنید این روزها که بحثهای حساسی چون اقلیم کردستان عراق و اختلافات فرقهای در این کشور مطرح است، یک سخن نسنجیده میتواند چه تبعاتی در پی داشته باشد. اگر قرار باشد امام جمعه عین یادداشتهای یک روزنامه خاص را در خطبهها تکرار کند جذابیتی برای نمازگزار باقی نمیماند.
4. نمازجمعه یک آیین عبادی - سیاسی است و یکی از انگیزهها وجه عبادی آن است. وقتی دو خطبه به جای دو رکعت نماز محاسبه میشود، متشرعترها این بیم را دارند که پارهای جملات و سخنان که در برخی خطبهها بیان میشود جای دو رکعت نماز را نگیرد و شخصا زنان و مردانی را میشناسم که گاه در خانه این دو رکعت را اعاده کردهاند چون احساس میکنند چه بسا آن دو خطبه به مثابه دو رکعت مقبول نیفتد.
5. سال گذشته و همان لحظه که تلویزیون خبر احراز نشدن صلاحیت هاشمی رفسنجانی را اعلام کرد، در تالار غذاخوری پزشکان یک بیمارستان مشهور وابسته به نهادی انقلابی بودم که ناگهان پزشکی با صدای بلند اعلام کرد: «یعنی چه صلاحیت ندارد؟ من 28 سال پشت سر این آدم نماز خواندهام.» نکته مهم و ظریف ماجرا این بود که صلاحیت یک امام جمعه (هاشمی) را یک امام جمعه دیگر (آیتالله جنتی) تایید نکرده بود. نمازگزاری که 28 سال به اولی اقتدا کرده و حال میدید دومی او را از گردونه خارج میکند، چگونه میتوانست مانند قبل در نمازجمعه حاضر شود؟ بیگمان خروج هاشمی از صحنه نمازجمعه در این کاهش استقبال موثر بوده است.
6. اتفاقا اصرار بر بیان پارهای مباحث اخلاقی انتظار از امامان جمعه را بیشتر کرده است. یکی به این خاطر که قول و فعل تا چه اندازه با یکدیگر مطابقت دارد و دیگر اینکه دایره مباحث مورد نظر تا چه اندازه گسترده است؟ آیا مباحث اخلاقی محدود به حجاب زنان است و تظاهر به روزهخواری یا موضوعات بحثانگیز دیگر را هم شامل میشود؟ وقتی رسانهها و مقامات درباره مرگ یک زندانی در بازداشتگاه پلیس صحبت میکنند، طبعا انتظار میرود که در اینباره نیز سخنی شنیده شود یا موارد دیگر که نیاز به یادآوری ندارد.
7. نمازجمعه در خطبهها خلاصه نمیشود. سخنران پیش از خطبهها نیز اهمیت دارد. اگر در مورد امامان جمعه موقت ملاحظات رسمی وجود دارد، ستاد نمازجمعه میتواند در پیشخطبهها قدری با دید بازتر عمل کند. حال آنکه دیدیم مجال نطق برای خانم ابتکار در هفته محیط زیست فراهم نیامد. حال آنکه پیش از او خانم وزیر بهداشت وقت در این جایگاه سخن گفته بود و اولین زنی نبود که قرار بود پشت این تریبون قرار گیرد. یکی از راههای جذابیتبخشی همین است که دایره مباحث از موضوعات خاص که بر سر آنها اجماع وجود ندارد و دیگران موافقت و مرافقتی با آن ندارند فراتر رود. بحث محیط زیست یکی از اینهاست. یا این روزها که تهران در یک قدمی بحران آب قرار دارد مدیران و کارشناسان آب دعوت شوند.
نویسنده این سطور، طالقانی را با صدای خسخس سرفههایش در نمازجمعه و لذت دیدار نزدیک با نخستوزیر دولت موقت در نمازجمعه تهران در ایام نوجوانی به خاطر میآورد؛ نمازی که در پیش از خطبههای آن محمد مجتهد شبستری سخن میگفت و گرچه گاه سر در نمیآوردیم اما در آن عتاب و خطاب ویژهای هم نمیشنیدیم و بیشتر نرمی و ملاطفت آن در ذهنمان مانده است.
انتظار از نمازجمعه به مثابه یک آیین با الگوی خاصی که در قرون اولیه اسلام میتوان سراغ گرفت و در ایران نیز اگرچه مسبوق به سابقه است اما با انقلاب اسلامی فراگیر شد، بیش از میتینگ یک جریان سیاسی است و به نظر میرسد که دغدغه آیتالله امامی کاشانی در جایگاه یکی از روحانیون اعتدالگرا از این منظر مطرح شده است.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است