آفتاب

6 عاملی که اسد را در قدرت نگاه داشت

6 عاملی که اسد را در قدرت نگاه داشت

چه اتفاق یا اتفاقاتی رخ داده که مردم خشمگین و مخالف اسد، امروز برای پیروزی او پایکوبی می کنند؟

سعید جعفری پویا

درحالی‌که یک سال پیش در چنین روزهایی همه از سوریه بدون اسد سخن می‌گفتند، حالا تمام معادلات سرزمین شامات باید با در نظر گرفتن بازیگر غیرقابل انکاری به نام بشار حافظ اسد نوشته شود. در روزهایی که جهانیان آنچه در سرزمین‌های عربی می‌گذشت را با شگفتی دنبال می‌کردند و هر کسی از ظن خود اعتراضات را نام‌گذاری و تحلیل می‌کرد، پس از سقوط مبارک، بن علی و علی عبدالله صالح، قرعه فال به نام فرزند سوم حافظ اسد افتاد. اعتراضات روز به روز گسترده‌تر و شرایط لحظه به لحظه برای بشار دشوار تر می‌شد. گروه‌های مخالف دولت سوریه که از سوی کشورهای مخالف اسد در منطقه تأمین می‌شدند، روز به روز مسلح تر و قدرتمندتر و در نقطه مقابل، اسد در حال تضعیف روز افزون بود. شرایط حتی تا احتمال وقوع حمله نظامی به سوریه هم پیش‌رفت و جهان در انتظار چهارمین جنگ ربع قرن اخیر در خاورمیانه بود. اما ناگهان ورق تحولات برگشت و روندها در سوریه به شکل دیگری رقم خورد. این تغییرات به حدی بود که حالا مردم سوریه شادمان از آرای 88 درصدی خود به بشار اسد به خیابان‌های دمشق آمده و فریاد شادی سر می‌دهند. حال سؤال اینجاست که چه اتفاق یا اتفاقاتی رخ داده که مردم خشمگین از اسد، امروز برای پیروزی او پای‌کوبی می‌کنند ؟

1-    طرح مشترک ایران و روسیه

پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، جمهوری اسلامی ایران دیپلماسی فعال تری را در خصوص پیگیری و حل بحران سوریه در پیش گرفت. درحالی‌که در دولت پیشین وزارت خارجه از نبود کارشناسان خبره و کارکشته برای فهم و درک صحیح مسائل مختلف سیاست خارجی رنج می‌برد، دکتر ظریف با بکار گیری دیپلمات‌ها و کارشناسان باتجربه و متخصص توانست در اندک زمانی تغییری اساسی در این نهاد کلیدی ایجاد کند. وزارت خارجه ایران با وجود اینکه درگیر مسئله هسته‌ای بود و اولویت اصلی و نخستین خود را روی این پرونده قرار داده بود، از مسئله کلیدی سوریه غافل نشد و توانست با رایزنی‌ها و طراحی‌های صحیح به طرحی مشترک با روسیه برای جلوگیری حمله آمریکا به سوریه دست یابد. طرحی که در آن بنا گردید سوریه تسلیحات شیمیایی خود را تحویل دهد و در ازای آن آمریکا و کشورهای غربی از تصمیم حمله به این کشور منصرف شوند. این طرح هوشمندانه سبب شد تا صدای جنگ که تا دروازه‌های دمشق هم به گوش رسیده بود از سر سوریه برداشته‌شده و در عین حال متحدین منطقه‌ای مخالف اسد را نیز خلع سلاح کند. از این زمان به بعد اختلاف عقاید عربستان و آمریکا اوج می‌گیرد، ترکیه در اعتراض به آنچه عدم صلابت سیاسی در تصمیم‌گیری کاخ سفید می‌خواند، از جامعه جهانی می‌خواهد تصمیم کارآمدتری را در قبال رژیم سوریه در پیش بگیرند. اما تمام این انتقادات و نارضایتی‌ها بی‌فایده است. غرب تصمیم حمله را کنار گذاشته است و نخستین پوئن برای اسد به دست آمده است.

2-   ترس از افزایش نفوذ داعش و القاعده

داعش یا همان دولت اسلامی عراق و شام جریانی تروریستی است که در سال‌های اوج‌گیری بحران سوریه با فعالیت‌های تروریستی خود وحشت‌افکنی فراوانی در سراسر منطقه و به ویژه سوریه به پا کرده است. این جریان که از حمایت دولت‌ها و نیروهای سلفی و وهابی منطقه برخوردار است، با کشتارهای بی‌رحمانه و اقدامات وحشت‌آفرین خود نه تنها بسیاری از مخالفین اسد را به دامن دولت سوریه بازگرداند، که حتی کشورهای غربی و آمریکا را هم از آینده سوریه بدون اسد نگران کرد. انتشار خبر حضور چندین شهروند اروپایی در میان اعضای داعش و جنگیدن آن‌ها در کنار دیگر تروریست ها علیه اسد باعث شد تا دولتمردان اروپایی از گسترش موج رادیکالیسم مذهبی در منطقه و تسری آن به اروپا ابراز نگرانی کنند. از سوی دیگر مردم سوریه هم با مشاهده اعمال بی‌رحمانه و وحشیانه اعضای داعش پی بردند که در صورت ادامه وضعیت بی‌ثبات فعلی، شرایط نامعلومی در انتظار آن‌ها خواهد بود که در آن تنها رادیکالیسم و افراط‌گرایی برنده خواهد بود.

3-   ویرانی عربی یا بهار عربی

در فوریه 1958 جمال عبدالناصر و شکری القوتلی روسای جمهور دو کشور مصر و سوریه در تصمیمی غیرمنتظره اعلام کردند که از این پس سوریه و مصر با یکدیگر ادغام و کشور جدیدی به نام جمهوری متحد عربی ظهور کرده است. هرچند این پیوند نامتجانس تنها پس از 3 سال فروپاشید و دو کشور دوباره به عنوان جمهوری‌های مستقل مصر و سوریه درآمدند اما آن ادغام و جدایی نشان‌دهنده پیوند تنگاتنگ و در هم تنیده مصر و سوریه با یکدیگر است. در سال 2011 هم پس از آغاز اعتراضات در مصر و سقوط مبارک، روند دومینووار اعتراضات عربی به سوریه تسری یافت و معترضان به سیاست‌های اسد به خیابان‌ها آمدند. اما به هر ترتیب و به هر روی آنچه انقلاب مصر نامیده می‌شد جواب داد و مبارک سقوط کرد، اما در سوریه اسد هرچند تا لبه پرتگاه هم پیش رفت، اما هرگز سقوط نکرد. استمرار حضور اسد این حسن را برای سوری‌ها داشت که نتایج انقلاب در مصر را ببینند. نتایجی که بیشتر به عواقب می‌ماند. تنها پس از گذشت دو سال از انقلاب جوانان مصری، نظامیان با کودتا علیه دولت مرسی به قدرت بازگشتند، دولت‌مردان زندانی و در حصر شدند. مشاهده عواقب به رخدادهای به اصطلاح بهار عربی، باعث شد تا مردم سوریه دریابند که لزوماً رفتن اسد بهترین سناریو نیست و چه بسا شرایط بسیار بدتری در انتظار آنان باشد.

4-   سکولاریسم اسد

بشار اسد از علویان سوریه است. طیفی که از نظر جمعیتی در این کشور در اقلیت هستند. اما با این وجود، اسد هرگز حکومت دینی و مذهبی را در سوریه پیاده نکرده و همواره از سکولاریسم در این کشور حمایت کرده است. این در حالی است که معارضین و مخالفینی که علیه دولت سوریه می‌جنگیدند عموماً گروه‌های اهل سنتی بودند که خواهان پیاده‌سازی حکومت اسلامی در سوریه بوده و از اجرای شریعت اسلامی در این کشور حمایت می‌کردند. این مسئله سبب شد تا گروه‌های مسیحی، دروزی و یهودیانی که حدود 15 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند به این نتیجه برسند که کنار رفتن اسد به معنای خداحافظی با سکولاریسم و احتمالاً تشکیل و تثبیت یک سیستم حکومت اسلامی و بر پایه شریعت اسلامی سنی خواهد بود. طبیعتاً چنین چشم‌اندازی نمی‌توانست برای اقلیت‌های دینی سوریه سناریو مطلوبی ارزیابی شود و این بیم وجودی موجب گردید تا یهودی‌ها، مسیحیان و دروزی ها دوباره به آغوش اسد بازگردند. در تحلیل بین‌المللی موضوع هم طرف غربی حتماً یک سیستم سکولار را به یک حکومت اسلامی رادیکال و افراطی ترجیح می‌دهد.

5-    بیزینس من های سنی

عموم تجار، صاحبان سرمایه و صنایع در سوریه از گروه‌های اهل سنت این کشور هستند. سرمایه‌دارانی که به ویژه در شهرهای دمشق و حلب حضور پررنگ تری دارند. با آغاز ناآرامی‌ها و اوج‌گیری بحران در سوریه مردان اقتصادی سنی مذهب سوریه ناگزیر شدند سرمایه‌های خود را به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس منتقل کنند و عطای کار اقتصادی در کشور خود را به لقایش ببخشند. این در حالی بود که انجام چنین انتقالی اصلاً ساده نبود و مشکلات فراوانی با خود به همراه داشت. از سوی دیگر اصولاً برای آن‌ها که سال‌ها در کشور خود فعالیت کرده بودند و به موقعیتی تثبیت‌شده در نظام اقتصادی سوریه دست یافته بودند، انجام چنین تغییر جایگاهی با دشواری‌های فراوانی رو به رو بود. به همین علت تجار متمول اهل سنت که در ابتدا نظر مساعدی نسبت به استمرار حضور اسد نداشتند و در ابتدای امر گمان می‌کردند اسد هم مانند مبارک و بن علی و عبدالله صالح در اندک زمانی رفتنی است، با ادامه شرایط بی‌ثبات و ناامن، تصمیم گرفتند امنیت را اولویت خود تعریف کنند و به تدریج در کنار اسد قرار گرفتند. آن‌ها با این تصمیم می‌توانستند دوباره به اوضاع مطلوب اقتصادی خود بازگردند.

6-   پیروزی‌های بزرگ اسد

در شرایطی که تا یک سال پیش بخش اعظم شهرها و مناطق استراتژیک سوریه در دست مخالفین و معارضین بود، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد با گذشت یک سال دیگر هیچ شهر بزرگی در کنترل مخالفین نباشد. اسد و دولتش به هر دلیل (که بیان جزئیات آن در این مقال نمی‌گنجد) توانستند تمامی مناطق اصلی و شهرهای بزرگ (که آخرین آن حمس بود) را از کنترل گروه‌های مخالف خارج و مدیریت اوضاع را به دست بگیرند. چنین دست آوردی اعتماد به نفس بالایی به اسد داد و او در مدت زمان کوتاهی اعلام کرد که انتخابات ریاست جمهوری در این کشور برگزار و خود او هم در آن رقابت نامزد خواهد شد. اعلامی که البته به مذاق کشورهای غربی و مخالفین منطقه‌ای اسد خوش نیامد. اما به هر ترتیب باید پذیرفت که پیروزی‌های مهم اسد در جبهه نظامی دیگر مؤلفه تأثیرگذاری بود که معادلات سوریه را تغییر داد.

 تحلیل شرایط

مجموع آنچه در بالا آمد، موجب شد تا صندوق‌های رأی در زمان برگزاری انتخابات میزبان تعداد زیادی سوری علاقه‌مند به پایان شرایط فعلی باشد. شهروندانی که به پای صندوق‌های رأی آمده بودند تا با نوشتن نام اسد خستگی خود را از استمرار بی‌ثباتی و ناامنی چند سال اخیر اعلام کنند. بر این اساس طبیعی بود که وقتی پیروزی بشار اسد با نظر مساعد 89 درصدی مردم این کشور، حمس، دمشق، حلب و ... سرشار از مردم شادمانی باشد که برای جشن و پای‌کوبی به خیابان‌ها آمده بودند. واقع امر این است که سوریه دردهای فراوانی را در سه سال اخیر متحمل شده است، دردهایی که علاوه بر اثرات مالی، اقتصادی و زیرساختی، عوارض انسانی و عاطفی فراوانی را هم بر پیکره این جامعه وارد آورده است. اما بنا به مجموع دلایلی که گفته شد مردم سوریه تصمیم گرفتند با اسد باشند. اما در عین حال بسیار ساده‌انگارانه است اگر تصور کنیم تمامی این معضلات در اندک زمانی برطرف خواهد شد. سوریه به سال‌ها کار و فعالیت نیاز دارد تا به وضعیت سه سال پیش خود بازگردد، اما هرچه که هست،  مردم این کشور در شرایط فعلی ثبات و امنیت را مهم‌ترین اولویت خود تعریف کردند. اولویتی که جز با تغییر رفتارهای بشار اسد و همچنین همراهی و نجابت مردم این کشور به دست نخواهد آمد.

4949

 

کد N323367

وبگردی