آفتاب
/تحلیل-تلگراف/

تلاش نابجای غرب برای احیای جنگ سرد

تلاش نابجای غرب برای احیای جنگ سرد

"اتفاقات زیادی که در جریان انقلاب اوکراین رخ داد، با درک و منطق ما مطابقت ندارند. برای مثال به ما گفته شده بود که گرداننده اصلی کی‌یف، روسیه است و اینکه ویکتور یانوکوویچ مخلوع، عروسک خیمه شب‌بازی کرملین بود. پس چرا روسیه از او حفاظت نکرد و ساکت ماند؟"

"اتفاقات زیادی که در جریان انقلاب اوکراین رخ داد، با درک و منطق ما مطابقت ندارند. برای مثال به ما گفته شده بود که گرداننده اصلی کی‌یف، روسیه است و اینکه ویکتور یانوکوویچ مخلوع، عروسک خیمه شب‌بازی کرملین بود. پس چرا روسیه از او حفاظت نکرد و ساکت ماند؟"

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، "تیم استنلی" در تحلیلی برای نشریه انگلیسی دیلی تلگراف به بررسی دلایل "رویارویی غیرمنطقی روسیه و غرب در موضوع اوکراین" پرداخته و می‌نویسد: «چرا انگلیس به کمک به هر دولتی که جایگزین دولت سابق اوکراین شود، متعهد شده است؟ سیاست خارجی انگلیس به وضوح به جایی رسیده است که به هر کسی که با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه مخالفت کند، کمک مالی می‌کند. شاید بهتر است بسته‌های پنجاه پوندی را از هواپیما بر فراز کی‌یف فرو بریزیم!

اگر ما چنین کاری را انجام دهیم، این پول به دست چه کسانی خواهد رسید؟ عدم اطمینان برای پاسخ دادن به این پرسش، نشان‌دهنده پیچیدگی این تناقض است. هفته گذشته من در خصوص یک حزب اپوزیسیون افراطی راست‌گرا موسوم به "سوابودا" نوشتم. این گروه در غرب اوکراین حامیانی دارد و اعضای آن معتقدند که هولوکاست اقدامی رضایت‌بخش بود که هنوز مایه امید میلیون‌ها تن است. پس از آن به من پیشنهاد شد تا به سازمانی دیگر موسوم به رایت سکتور (بخش راست) بپردازم. آنها همان افرادی هستند که در جریان اعتراضات اوکراین پرچم‌های قرمز و سیاه در دست می‌گرفتند. این پرچم توسط اوکراینی‌هایی که طی جنگ جهانی دوم با نازی‌ها همکاری کردند، استفاده می‌شد. رایت سکتور آنقدر تندرو است که حزب سوابودا را حزب لیبرال‌ها می‌داند! رهبر آنها اخیرا در یک مصاحبه مدعی شد که مجموعه‌ای از تسلیحات مرگبار جمع‌آوری کرده است. در واقع، نقش این گروه در اعتراضات قابل توجه و هراس‌آور است. این گروه وظیفه ایفای بخشی از ضروری‌ترین نقش‌های قیام را بر عهده داشت. مبارزان این گروه از موانع ایجاد شده در اطراف کمپ اعتراضی محافظت کرده و در صورت تلاش نیروهای امنیتی برای رد شدن از آنها، با چماق، کوکتل مولوتف و سنگ به آنها حمله می‌کردند. همچنین حامیان آنها در بسیاری از شهرهای اوکراین به اشغال ساختمان‌های دولتی کمک کردند.

به عقیده آنها آزادی اوکراین از چنگال نازی‌ها که توسط شوروی صورت گرفت، اشتباهی بزرگ بود.

با این حال هیچ یک از این توضیحات ثابت نمی‌کنند که تمام اپوزیسیون اوکراین نژادپرست یا غیردموکراتیک است. دلیل وقوع این بحران، تسلیم سیاست دولت منتخب این کشور به روسیه و خشونت در مقابله با معترضان بود. از اپوزیسیون‌های بحق اوکراین می‌توان به دموکرات‌ها، مذهبیون، کمونیست‌ها و ملی‌گراها اشاره کرد که تنها به دنبال استقلال بیشتر وطنشان هستند. اما شرایط پیچیده است. بخش قابل توجهی از اوکراینی‌ها با اتکا به این مهم که اوکراین قرن‌ها بخشی از روسیه بوده است خود را روس می‌دانند. شکل فعلی اوکراین از لحاظ آمیزه قومیتی با یوگوسلاوی سابق بسیار متفاوت است اما همانگونه که در جریان تقسیم یوگوسلاوی قربانیان به قاتل و عاملان کشتار به قربانی تبدیل شدند، بعید نیست که ساکنان غرب اوکراین نیز به اندازه دولتی که سرنگون کردند، از خود خشونت نشان دهند. بدون شک حضور گروه رایت سکتور "چماق به دست"،‌ مشکل‌آفرین است.

به این ترتیب هر چه انگلیس کمتر در این بحران مداخله کند بهتر است. زیرا اولا ممکن است وارد یک جنگ داخلی احتمالی شوید و ثانیا اینکه وقتی درخصوص یک بحران خارجی اظهار نظر کرده اما از آنجایی که هدف نهایی روسیه است، در آن دخالت نمی‌کنید، به جای اینکه قوی جلوه کنید خود را احمق و ضعیف نشان می‌دهید. در خصوص سوریه همین اتفاق رخ داد و در نهایت این پوتین بود که پیروز داستان شد.

تلاش غرب برای احیای جنگ سرد، غیرمنطقی و بر پایه سوء‌تفاهم‌های ریشه‌ای است که از جاه‌طلبی و توانایی روسیه ناشی شده است. روسیه تنها می‌خواهد از اتحاد قدیمی خود دفاع کند، همان کاری که آمریکا در قبال "کنتراس" و یا در حمله به "گرانادا" انجام داد. این غرب است که به کشورهای دور دست (افغانستان و عراق) حمله می‌کند نه شرق. و این در حالی است که روسیه تنها سعی دارد نفوذ خود بر متحد قدیمی‌اش را حفظ کند.

هر چند که با توجه به استانداردهای حقوق بشر غربی، دولت پوتین ناقض به شمار می‌رود و یا اینکه فشار زیادی بر کشورهای همسایه خود وارد می‌کند، اما کشورهایی به مراتب بدتر نیز وجود دارد. بهتر است غرب با چین مقابله کند که در اصل یک دیکتاتوری است. (در حالی که بر روسیه دموکراسی حاکم است،‌ هر چند که رسانه‌های غربی به چنین چیزی معتقد نباشند) و چین اکنون نیز بر طبل جنگ علیه ژاپن می‌کوبد. در حالی که ژاپن از اهمیت استراتژیک و اقتصادی زیادی برای غرب برخوردار است. روسیه یک ببر کاغذی است، چرا غرب برای مقابله با آن تلاش می‌کند؟!»

انتهای پیام

کد N153516

وبگردی