آفتاب
مهرزاد بروجردی در گفتگو با مهر:

دولت روحانی در سیاست خارجی تابوشکنی کرد/ سیاست خارجی دولت یازدهم "رئالیستی" است

دولت روحانی در سیاست خارجی تابوشکنی کرد/ سیاست خارجی دولت یازدهم "رئالیستی" است

استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز آمریکا و عضور انجمن علوم سیاسی آمریکا با اشاره به اینکه سیاست خارجی دولت روحانی ترکیبی از تئوری های رئالیستی و نئورئالیستی روابط بین الملل است، گفت: در دوره احمدی نژاد سیاست خارجی ایران جنبه آرمانی داشت و با توجه به توانمندی ها و محدودیت های ایران غیرواقع بینانه بود.

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از راههای تجزیه و تحلیل سیاست خارجی استفاده از نظریه های روابط بین الملل است. در خصوص امکان کاربست نظریه های روابط بین الملل برای تجزیه و تحلیل سیاست خارجی کشورها میان نظریه پردازان اختلاف وجود دارد و برخی چون "کنت والتز" قائل به این نیستند که نظریه روابط بین الملل باید سیاست خارجی کشورها را توضیح دهد.

در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران متفکران علاوه بر تقسیم بندی گفتمانی و استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان، از نظریه هایی چون رئالیسم، نئورئالیسم، رئالیسم نئوکلاسیک، ایده الیسم، سازه انگاری و ... بهره برده اند. در این میان آنچه مهم است این است که بنیانهای نظری این تئوریها چگونه با مفاهیم هم نام آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قابل تطبیق است. برای نمونه چگونه می توان مفهوم "منافع ملی" در نظریه رئالیسم را با این مفهوم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مترادف انگاشت.

اینکه سیاست خارجی ایران در دوره روحانی و تاکنون با چه نظریه ای بیشتر همسویی و همخوانی دارد را در گفتگو با دکتر مهرزاد بروجردی به بحث گذاشتیم که در ادامه از نظر می گذرد.

مهرزاد بروجردی استاد علوم سیاسی در دانشگاه سیراکیوز آمریکا در نیویورک است. وی حدود ۱۹ سال است که به تدریس علوم سیاسی در چارچوب سیاست تطبیقی، سیاست های خاور میانه، مذهب و سیاست و همچنین تئوری های اجتماعی مشغول است. وی به عنوان بنیانگذار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه سیراکیوز در نیویورک بکار تدریس اشتغال داشت. بروجردی دارای مدرک فوق دکترا از مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد است و عضو انجمن علوم سیاسی آمریکاست. کتاب "روشنفکران ایرانی و غرب" از جمله آثار وی به شمار می رود.

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: از منظر نظریه های روابط بین الملل، سیاست خارجی دولت دکتر روحانی با کدام نظریه بهتر قابل تحلیل است؟

دکتر بروجردی: من فکرمی کنم سیاست خارجی دولت روحانی ترکیبی از تئوری های رئالیستی و نئورئالیستی روابط بین الملل است. در دوره احمدی نژاد سیاست خارجی ایران جنبه آرمانی داشت و با توجه به توانمندی ها و محدودیت های ایران غیرواقع بینانه بود. لذا شاهد هستیم که جایگاه ایران درعرصه جهانی آسیب دید و منجر به افزایش تحریم های اعمال شده علیه ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا شد. تاثیر چنین تحریم هایی اگر چه اقتصاد ایران را کامل مضمحل نکرده است اما موجب آسیب های زیادی شده است.

بر این اساس دولت روحانی به این نتیجه رسید که کاهش تحریم ها را اولین اولویت خود قرار دهد امری که تمامی دیگر مسائل به آن وابسته بودند. اگر ما قدرت را آنگونه که رابرت دال تعریف کرده است تعریف کنیم و آن را بعنوان توانایی بازیگر A در مجبور کردن B به انجام کاری بدانیم که خود B به میل خودش آن را انجام نمی دهد در این صورت ایران را باید بازیگر B فرض کنیم.

در سه دهه گذشته -  مثل همه کشورهای انقلابی  - ایران هم در عرصه بین الملل دارای سیاست های ناسازگاری بوده است. بطوریکه در طول این سال ها به سازمانهای بین المللی بی اعتماد بوده اما در عین حال تلاش کرده از سوی آنها به رسمیت شناخته شود. در این سال ها ایران تلاش کرد تا نظام جهانی را که فکر می کرد ناعادلانه است تغییر دهد و خودش را به عنوان یک الگو برای دیگر کشورها معرفی کند.

تمرکز سیاست خارجی دولت روحانی بر کدام مناطق بوده و دلیل آن چیست؟

دولت روحانی توانست تابو بزرگ سیاست خارجی ایران را که می گفت ما با آمریکا مذاکره نمی کنیم را بشکند. چنین سیاستی پایدار نبود. کشورها در نظام بین الملل کنونی نمی توانند سیاست خارجی داشته باشند که تنها ابرقدرت جهانی را نادیده بگیرد؛ قدرتی که بودجه سالانه نظامی اش 600 میلیارد دلار است. به خاطرهمین صحیح است که رئیس جمهور روحانی در تلاش بهبود روابط با آمریکا و اروپا است.

اینها کشورهایی هستند که می توانند سرمایه گذاری های وسیعی در ایران انجام دهند و به ایران تکنولوژی هایی را دهند که 35 سال از آنها محروم بوده است. ضمنا تا به اینجا ما شاهد تغییر سیاست های چشمگیری در بین همسایگان ایران در خاورمیانه نبوده ایم. همانطور که "کنت والتز" می گوید اساس ساختار بین المللی به کشورها این امکان را می دهد تا برای دستیابی به اهداف خاصی بطور موقتی با هم متحد شوند. من فکر می کنم که دولت روحانی برای اتخاذ حتی اتحادهای عملی تر و واقع گرایانه تر نیازمند شجاعت و جسارت بیشتری است. اجازه دهید گفته "سن تزو" استراتژیست معروف چینی را یادآوری کنم که در کتاب "هنر جنگ" خود می گوید: اگر دشمن متحدانی داشته باشد مشکل جدی است و موضع دشمن قوی است و برعکس اگر دشمن متحد نداشته باشد مشکل جزئی است و موضع دشمن ضعیف است.

با توجه به همگرایی منافع ایران و آمریکا در برخی مسائل منطقه ای و اختلاف میان آمریکا و عربستان در خصوص برخی مسائل منطقه، تصور می کنید نظم آینده منطقه متکی بر چه کشورهایی است؟

باید به این نکته اذعان کنیم که ایران و امریکا منافع مشترک زیادی در عراق، افغانستان، سوریه و لبنان دارند. قوت گرفتن القاعده و افزایش بی ثباتی های داخلی در این کشورها به نفع هیچ یک ازطرفین نیست و بهتر است که دو طرف برای رفع این موضوعات با هم همکاری کنند. این نکته هم صحیح است که آمریکا دیگر کمتر به نفت عربستان سعودی وابسته است اما فکر نمی کنم که آمریکا به این زودی با این کشور مثل یک متحد فراموش شده رفتار کند. در حالی که منطقه درگیر سیاست های قومیت گرایانه شده است سیاست خارجی عربستان سعودی در حال فعال تر شدن است. پیش بینی من این است که در آینده هم 5 قدرت فعلی منطقه ای (ایران، ترکیه، مصر، عربستان، اسرائیل) ارکان سیاست منطقه خواهند بود و کشورهای ثروتمندی مثل قطر هم سعی خواهند کرد وارد این حلقه شوند.

.................

گفتگو از پیمان یزدانی-جواد حیران نیا

کد N146255

وبگردی