به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پترونت، حسن روحانی، در چهل و چهارمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس، شرکتهای خارجی را به سرمایهگذاری در ایران ترغیب کرد و بالاخره، فعالیتهای وزارت نفت برای ارائه مدلی جدید از قراردادهای نفتی و جذب سرمایهگذاری خارجی افزایش یافته است.
رئیسجمهور فرانسه، فرانسوا اولاند، هفته پیش در دیدار با باراک اوباما عنوان کرد که دو کشور فرانسه و آمریکا موضع واحدی در قبال ایران دارند. وی همچنین گفت که درباره روابط تجاری با ایران، «هشدارهای لازم» را به شرکتهای فرانسوی داده است. با این حال، حتی با وجود تعلل مقطعیِ اروپاییها برای ورود به اقتصاد ایران، باز هم گرایش به رقم خوردن دوران تازهای از حیات اقتصادی ایران به قوت خود باقی است و احتمالاً این گرایش، در میانمدت شرکتهای بزرگ غربی را به سرمایهگذاری در ایران- بهخصوص در حوزه انرژی- سوق خواهد داد.
روسیه؛ بازیگری با نقشهای جدید در عرصه بینالملل
حسن روحانی در مصاحبه تلوزیونی خود در تاریخ 17 بهمن در مورد روابط ایران و روسیه گفت: «با روسیه مذاکرات مفصل حضوری و تلفنی داشتیم و رفت و آمد مقامات را شاهد بودیم و در آینده شاهد روابط بسیار گسترده با روسیه خواهیم بود.» همچنین در خبرها آمده است که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به زودی به تهران سفر خواهد کرد. قرارداد احتمالی مبادله نفت در برابر کالا- که صادرات نفت ایران را 500 هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد و عایدی آن برای کشور 1.5 میلیارد دلار در ماه است- را اگر در کنار سایر عوامل مدنظر قرار دهیم، متوجه میشویم که گرایشی قوی به ایجاد روابط استراتژیک بین ایران و روسیه وجود دارد.
در ماه اوت سال گذشته میلادی که رسانههای غربی از حمله قریبالوقوع آمریکا به سوریه خبر میدادند و شبح یک جنگ بزرگ دیگر بر سر کشورهای خاورمیانه به پرواز درآمده بود، پوتین در آخرین لحظات پردههای تئاتر رسانههای غربی را بالا زد و در وسط صحنه در نقش یک منجی ظاهر شد. پوتین امحای تسلیحات شیمیایی سوریه را پیشنهاد داد و آمریکا که حتی متحد قدیمیاش انگلیس را در کنار خود نمیدید، به ناچار این طرح را پذیرفت. پوتین پس از این مقالهای در تایمز نوشت و از «احترام به تفاوتها» سخن گفت. ظاهر شدن پوتین در مقام «منادی صلح» عملاً نشان میداد که روسیه بر آن است تا در جهان جدید، نقش بزرگتری در عرصه بینالملل ایفا کند.
روسیه که پس از فروپاشی شوروی، «بازنده بزرگ» لقب گرفته بود، اکنون در ژئوپلتیک انرژی برتری قابلملاحظهای کسب کرده است و وابستگی متحدان اروپایی آمریکا به این کشور در حوزه بسیار مهمی بهنام امنیت انرژی بر هیچ کس پوشیده نیست.
دست گذاشتن اتحاد نامیمون غربی- عربی بر مسئله سوریه و تلاش آشکار بر تغییر جدی موازنه قوا در منطقه خاورمیانه، عملاً روسیه و ایران را در موضع واحدی قرار داده است. هر دوی این کشورها میدانند که اگر نقشههای اتحاد غربی- عربی در سوریه تحقق پیدا کند، نه تنها سوریه به تلی از خاک تبدیل خواهد شد، بلکه در ادامه این اتحاد نامیمون علیه خود ایران و روسیه نیز فعال خواهد شد. اما دست بر قضا، شکست نسبتاً قطعیِ جبهه غربی- عربی در سوریه، به روسیه فهمانده است که این کشور میتواند نقشهای بزرگتری نیز در عرصه بینالملل ایفا کند. در حالی که کشورهایی اروپایی و آمریکا، هنوز نتوانستهاند کابوس بحران اقتصادی را پشت سر گذارند، هزینههای اقتصادی بسیار آنها در سوریه، نه تنها وضعیت اقتصادی، بلکه وضعیت سیاسیشان را نیز متزلزلتر کرده است.
کشوری که میخواهد در عرصه بینالملل به یک بازیگر عمده تبدیل شود، باید حاضر باشد در کوتاهمدت از برخی منافع آنی و بیواسطه خود بگذرد تا اهداف استراتژیک و بلندمدتش تأمین شود. در واقع، روسیه اگر خواهان ایفای چنین نقشی است باید بتواند یک بلوک قدرت حول خود ایجاد کند و رابطه خود با کشورهای عضو این بلوک را بر منافع استراتژیک، متقابل و طولانیمدت بنا سازد. چنین کشوری نمیتواند در روابط با سایر کشورها یکی به میخ و یکی به نعل بزند و با اتخاذ سیاستهای پاندولی از تمام طرفهای دیگر در یک منازعه بینالمللی، باجخواهی کند.
روابط ایران و روسیه در دوران جدید
پایگاه خبری- تحلیلی المانیتور در مقالهای سعی کرده است تا احتمال شکلگیری دوران تازهای از روابط ایران و روسیه را در قالب رقابتها و اشتراکات این دو کشور بررسی کند. در این مقاله آمده است: «ایران هرگز نتوانسته رابطهای اعتمادآمیز با مسکو داشته باشد. با وجود این، مجاورت جغرافیایی، منافع منطقهای مشترک و ژئوپلیتیک انرژی، دو کشور را در مسائل راهبردی، انرژی و منطقهای به یکدیگر پیوند داده است. سوریه آخرین نقطه همگرایی منافع ایران و روسیه بوده است. بنابراین، باعث شگفتی نیست که در دیدار 4 فوریه علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و یوگنی یوکانوف، معاون شورای امنیت روسیه، دو طرف اعلام کردند خواهان ارتقای روابط در حوزههای امنیتی و اقتصادی هستند.»
دو کشور ایران و روسیه دارای ذخایر عظیم گاز و نفت هستند و تلاش برای سهم بیشتر از بازارهای اروپایی و حوزه بالکان، پیش از این رقابتهای جدیای را بین این دو کشور برانگیخته است. علاوه بر این، رژیم حقوقی دریای خزر و تلاش برای نفوذ در بازارهای آسیای میانه نیز باعث افتراقهایی در تاکتیک و استراتژی ایران و روسیه شده است. اما مسئله به این رقابتها ختم نمیشود. ایران و روسیه اخیراً با همکاری گسترده در سازمان کشورهای صادرکننده گاز- معروف به اوپک گازی- سعی کردهاند هماهنگ بیشتری بین کشورهای صادرکننده گاز ایجاد کنند. گاز طبیعی بیشک در قرن بیستویکم نقش بارزتری در مباحث مربوط به تأمین انرژی کشورها و لذا مسئله امنیت انرژی کشورها ایفاء خواهد کرد. این امر ایران و روسیه را ترغیب کرده است تا با هماهنگسازی سیاستهای انرژی خود، منافع بلندمدت خود را تعقیب نمایند.
شرکتهای نفتی روسی هماکنون فعالیتهای گستردهای در حوزه انرژی عراق دارند، اما سرمایهگذاریهای روسیه در ایران تاکنون عمدتاً به همکاریهای نظامی و مشارکت در ساخت نیروگاه اتمی محدود شده است. تعلل شرکتهای اروپایی برای سرمایهگذاری در ایران و موانع ایجادشده توسط دولتهای غربی برای حضور این شرکتها در ایران میتواند بازار بیرقیبی را در اختیار شرکتهای روسی قرار دهد. روسیه میتواند علاوه بر ساخت نیروگاههای هستهای جدید، در صنعت نفت و گاز و در پروژههای بزرگ عمرانی ایران نیز حضور داشته است. علاوه بر این، روسیه میتواند با سرمایهگذاری وسیع در ایران، خود را به خلیجفارس، یعنی جایی که به لحاظ سنتی، جولانگاه آمریکا بوده است نزدیک کند.
تلاش وسیع آمریکا برای تضعیف ایران و روسیه، عامل دیگری است که میتواند در ایجاد یک ائتلاف استراتژیک بین ایران و روسیه نقش داشته باشد. پوتین بهتر از هرکسی میداند که همه گزینهها نه تنها برای ایران، بلکه برای روسیه نیز روی میز است. کافی است به تحولاتی که هماکنون در اوکراین در جریان است نگاه کنید تا ببینید که غرب تا چه اندازه به دنبال تضعیف روسیه است.
ایران در 15 سال گذشته تنها توانسته است 50 میلیارد دلار در حوزه نفت و گاز خود، سرمایه خارجی جذب کند؛ اما قطر که هم از منابع کمتر و هم قدرت منطقهای کمتری برخوردار است در این دوره، 200 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است. در دورانی که ایران تحت تأثیر تحریمهای شدید آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد، روسیه نه تنها میتواند نقش صفشکن تحریمها را ایفا کند، بلکه میتواند با سرمایهگذاری وسیع در حوزه نفت و گاز ایران، رونق را به این بخش برگرداند.
علاوه بر این، ایران میتواند با یک سیاست انرژی هماهنگ با روسیه به مرکز انتقال انرژی بین دریای خزر، خلیجفارس و شرق آسیا تبدیل شود. اینها همگی عواملی هستند که میتوانند نزدیکی بیشتر ایران و روسیه را رقم بزنند. در صورت تحقق چنین سناریویی، با از سر گرفتن مراودات وسیع اقتصادی ایران و روسیه (مثلاً قرارداد مبادله نفت در برابر کالا)، عملاً ما با فروپاشی دیوار تحریمها روبرو خواهیم شد. همچنین، روابط استراتژیک روسیه را بر آن خواهد داشت تا در مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 از خود سرسختی بیشتری در برابر قدرتهای غربی نشان دهد.
با این حال، روسیه خوب میداند که ایفای نقش عمده در روابط بینالملل و تبدیل شدن به یک بازیگردان بزرگ، نیازمند تعریف منافع و روابط استراتژیک و بلندمدت و پرهیز از سیاستهای پاندولی است. بهنظر میرسد روسیه در دوران اخیر شرایط را بهخوبی درک کرده است و اعتماد به نفس لازم برای ایفای چنین نقشی را نیز دریافته است.
روسیه به دنبال ایفای نقش گسترده در نظام بین الملل/ فصل تازه روابط تهران و مسکو
ایران همزمان با مذاکرات هستهای، دیپلماسی تجاری- اقتصادی خود را نیز بهکار گرفته است تا از «بحران» تحریمها با کمترین هزینه بیرون آید. هیأتهای مختلف پارلمانی و اقتصادی تاکنون از کشورهایی نظیر انگلیس، ترکیه و فرانسه به تهران سفر کردهاند و در آینده نزدیک هیأتی اقتصادی از آلمان وارد تهران خواهد شد.
کد
N129595
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است