آفتاب
استاد دانشگاه براندیس آمریکا در گفتگو با مهر:

هزینهٔ سیاست خارجی‌ عربستان سهم ناچیزی از درآمد‌های نفتی‌ آن است/ امکان جنگ قیمت از سوی ریاض علیه تهران در اوپک

هزینهٔ سیاست خارجی‌ عربستان سهم ناچیزی از درآمد‌های نفتی‌ آن است/ امکان جنگ قیمت از سوی ریاض علیه تهران در اوپک

پروفسور نادر حبیبی استاد اقتصاد در دانشگاه براندیس آمریکا با اشاره به اینکه هزینهٔ سیاست خارجی‌ عربستان سهم ناچیزی از درآمد‌های نفتی‌ آن کشور است گفت: مداخلات سیاسی و کمکهای خارجی‌ عربستان به کشورها و گروه خاص در ده سال گذشته با محدودیت مالی و بودجه‌ای مواجه نشده است.

به گزارش خبرنگار مهر، نفت یکی از عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی کشورهای نفت خیز به شمار می رود. گاهی از این کالای استراتژیک به عنوان ابزاری سیاسی نگریسته شده است. درآمدهای هنگفت نفتی به برخی از کشورها در منطقه خلیج فارس امکان ماجراجویی در سیاست خارجی را داده است.

آنچه در ادامه می آید گفتگو با پروفسور نادر حبیبی در خصوص استفاده از نفت در سیاست خارجی عربستان سعودی و رقابتهای نفتی این کشور با جمهوری اسلامی ایران در اوپک متعاقب تعلیق تحریمها و چشم انداز این رقابت است.

نادر حبیبی استاد اقتصاد در دانشگاه براندیس آمریکاست. تخصص وی اقتصاد خاورمیانه است. "اقتصاد ایران در سایه تحریمها"، "ترکیه و ایران: رشد روابط اقتصادی به رغم تحریمهای غرب" و "رشد روابط اقتصادی چین و هند با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس" از جمله آثار او به شمار می روند.

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: چه نسبتی میان درآمدهای نفتی عربستان سعودی و سیاست خارجی ماجراجویانه آن کشور در منطقه وجود دارد؟

حبیبی: هزینهٔ سیاست خارجی‌ عربستان سهم ناچیزی از در آمد‌های نفتی‌ آن کشور است. مداخلات سیاسی و کمکهای خارجی‌ عربستان به کشورها و گروه خاص در ده سال گذشته با محدودیت مالی و بودجه‌ای مواجه نشده است. به علاوه عربستان مقدار زیادی ذخیرهٔ ارزی و سرمایه گذاری خارجی‌ دارد که هر گاه لازم باشد از آنها استفاده می‌کند. در رقابت شدید و جنگ نیابتی که در حال حاضر بین ایران و عربستان در سراسر خاورمیانه‌ در جریان است عربستان با محدودیت مالی مواجه نخواهد بود. در سال گذشته، ۲۰۱۳، عربستان نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی خریداری کرد.

بازگشت سهم تولید ایران در اوپک به روال گذشته می تواند تنشها میان دو کشور ایران و عربستان را بیشتر کند. به ویژه اینکه عربستان نیز نمی خواهد ایران به سهمیه های گذشته خود بازگردد و در صورت چنین امری از سیاست قیمتها ممکن است پیروی کند و بهای نفت را با عرضه زیاد کاهش دهد. به نظر شما این تنش به کجا خواهد انجامید؟

در صورت لغو کامل تحریمها تردیدی نیست که تولید نفت و صادرات ایران در دو سال آینده افزایش خواهد یافت. در حال حاضر چند کشور عضو اوپک از جمله عراق، عربستان و امارات متحده مازاد بر سهمیه نسبی‌ خود تولید می کنند یا به قولی‌ از کاهش تولید ایران بهره برده‌اند. اگر قرار باشد اوپک سقف تولید خود را حفظ کند همهٔ این کشور‌ها باید تولید خود را کاهش دهند. به نظر نمی‌آید سایر اعضای اوپک مایل به چنین کاری باشند و مذاکرات دشواری در درون اوپک پیش رو خواهد بود. لیکن منافع همهٔ اعضا ایجاب می‌کند که جلوی تنش‌های داخلی‌ و جنگ قیمتی بین خودشان را بگیرند. هر چند که به خاطر تنش‌های موجود بین ایران و عربستان پیش بینی‌ رفتار عربستان نسبت به افزایش تولید ایران دشوار است ولی‌ این احتمال هست که عربستان بخاطر منافع خودش جلوی جنگ قیمت و افزایش بیش از حد تولید اوپک را بگیرد. در عکس‌العمل به اخطار وزیر نفت ایران در مورد افزایش تولید، دولت عربستان تا کنون پاسخ محتاطانه‌ای ارائه داده است و از ایجاد تنش جلو گیری کرده است. این احتمال وجود دارد که علیرغم رقابت استراتژیک در سطح منطقه هر دو کشور به همکاری در درون اوپک ادامه دهند.

اگر عربستان بر حفظ ظرفیت تولیدی خود علیرغم بازگشت ایران و عراق به ظرفیت تولید گذشته خود پافشاری کند در این صورت آیا جایگاه اوپک تضعیف نخواهد شد؟

اگر همزمان با افزایش تولید نفت ایران، عراق و لیبی‌ در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ عربستان تولید خود را کاهش ندهد میزان تولید اوپک از سقف تولید کنونی ۳۰ میلیون بشکه در روز فراتر خواهد رفت. تاثیر این افزایش تولید بر قیمت نفت و جایگاه اوپک بستگی به شرایط تقاضا دارد. اگر رشد تقاضا محدود باشد قیمت کاهش خواهد یافت و اوپک با مشکل مواجه خواهد شد. لیکن کاهش قیمت هنگامی برای تولید کنندگان عمده نظیر عربستان مشکل آفرین می شود که قیمت از ۸۰ دلار برای هر بشکه پایین تر برود. تولید نفت اوپک در حال حاضر پنج میلیون بشکه مازاد بر آخرین توافق رسمی‌ این سازمان است و به دلیل بالا بودن قیمت اکثر اعضا بیشتر از سهم رسمی‌ خود تولید می کنند. برای عربستان آنچه مهم است این است که سهم تولید اعضا معادل نسبت سهمیه آنها باشد. تا وقتی‌ که تولید ایران از نسبت سهمیه اش بالا نزند احتمالاً عربستان دست به جنگ قیمت نخواهد زد. اگر تولید ایران از آن حد بالا تر‌ برود آنوقت احتمال جنگ قیمت و افزایش تولید عربستان هم بیشتر خواهد شد که به ضرر همهٔ اعضا خواهد بود.

آمریکا فناوری استخراج گاز و نفت شیل را به دست آورده و گفته می شود در دهه آینده به بزرگترین صادرکننده نفت تبدیل خواهد شد. این موضوع باعث کاهش اهمیت منطقه خلیج فارس برای این کشور می شود و سیاست آن متوجه جنوب شرق آسیا خواهد شد. آیا با این تحلیل موافق هستید؟ آگر موافق این تحلیل هستید در این صورت آیا عربستان خواهد توانست از نفت به عنوان "ابزار سیاست خارجی" آنگونه که در حال حاضر از آن بهره می گیرد، بهره مند شود؟

خیر با این تحلیل موافق نیستم. آمریکا همواره مقدار کمی‌ نفت از خلیج فارس وارد می‌کرده است و در آینده هم سهم خلیج فارس در کلّ واردات آمریکا کمتر خواهد شد. اما آنچه که برای آمریکا مهم است وابستگی اروپا و آسیا به نفت و گاز خلیج فارس است. آمریکا با حضور و تداوم نفوذش در خلیج فارس از یک سو مایل است امنیت عرضه این کالاهای استراتژیک به شرکای تجاری خود را تامین کند و از سوی دیگر با تسلط بر این منابع از برتری استراتژیک نسبت به رقبای جهانی‌ خود (روسیه، اروپا و چین) برخوردار باشد. بنابر این از اهمیت استراتژیک عربستان برای آمریکا کاسته نخواهد شد چون کشورهایی مانند چین بیشتر به عربستان وابسته خواهند شد.

عربستان فقط در موارد خاصی‌ به صادرات نفت خود به عنوان یک کالای استراتژیک نگاه می‌کند و در اکثر موارد مایل به ایجاد ثبات در بازار نفت است. البته اگر تولید نفت ایران و عراق بطور چشمگیری افزایش یابد سهم نسبی عربستان در تولید جهانی‌ نفت کاهش خواهد یافت ولی‌ عربستان همچنان یکی‌ از بزرگترین صادرکنندگان نفت باقی‌ خواهد ماند. به همین دلیل اهمیت استراتژیک عربستان همچنان تداوم خواهد یافت. در آینده هم اگر عربستان صادراتش را متوقف کند شوک بزرگی‌ به اقتصاد جهانی‌ وارد خواهد شد. عربستان همچنین با افزایش صادرات نفتی‌ خود به چین مایل است بر سیاست آن کشور در قبال امور خاورمیانه نفوذ بیشتری داشته باشد.

............

گفتگو از حمید بیاتی-جواد حیران نیا

کد N128457

وبگردی