آفتاب
گزارش خواندنی از خوابی که محمد رضا شاه برای جزیره کیش دیده بود:

قرار بود در بی بند و باری در دنیا اول باشیم!؟

قرار بود در بی بند و باری در دنیا اول باشیم!؟

نظام شاه در تلاش بود تا سواحل کیش را به کاباره ای عمومی تبدیل کند که زن و مرد در آن به صورت لخت مادر زاد در هم بلولند و در عوض صنعت توریسم و گردشگری در کشور رونق پیدا کند! مدلی که نظام سلطه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ناامید شدن از ایران در سواحل آنتالیای ترکیه و جزایر قبرس درست کرده است.

به گزارش آفتاب، پایگاه تحلیلی - خبری شیــــرازه نوشت: امروز با شنیدن نام جزیره کیش، عبارت‌هایی چون سفر، تجارت، سرمایه گذاری و عناوینی از این دست در ذهن متبادر می شود. این جزیره مرجانی اکنون فقط جایی برای تفریحی نیست، منطقه ای آزاد برای کسب و کار و تجارت مرکزی برای مبادله کالا و مکانی برای زندگی است. از مناره های زیبای مساجد این شهر بانگ ملکوتی اذان بلند می شود و نوای یارب یارب مردمش در شب‌های جمعه با دعای پر فیض کمیل فضای شهر را صفای دیگری می‌بخشد.
جزیره کیش ۷ مسجد دارد از مسجد امیر (صلوات الله و سلامه علیه ) تا مسجد خاتم الانبیا(صلی الله و علیه و آله و سلم) و مسجد نور که بزرگترین آن است. همچنین علاوه بر وجود نمازخانه های ساحلی که به زیبایی در سواحل پرتردد ساخته شده اند اغلب اماکن محل حضور گردشگران دارای نمازخانه است. با افزایش جمعیت کیش که بدلیل مهاجرت ساکنان شهرهای مختلف صورت گرفته مراسم و مناسبت های مختلف مذهبی رنگ و بوی خاصی پیدا کرده و ساکنان مسلمان کیش سعی می کنند به نوعی با حفظ سنت ها و فرهنگ های خود در مراسم های مذهبی شرکت کنند؛ بخصوص در مراسم روزهای تاسوعا و عاشورا و دهه محرم که مردم با برپایی تکایا و دسته جات عزاداری شور و حال خاصی را به جزیره می دهند که بخودی خود باعث جذب و همراهی مسافران داخلی و خارجی می شود.
یکی دیگر از موهبت های بزرگ الهی که نصیب مردم مومن جزیره کیش شده مرقد 5 شهید گمنام دوره دفاع مقدس است که در محوطه حیاط مسجد امام حسن آرمیده اند تا ملجا و زیارتگاه و خانه امیدی برای اهالی کیش قرار گیرند و به معنویت فضای معنوی مسجد بیش از پیش افزوده اند.
این جزیره حالا بیشتر از هر زمانی در خدمت نظام و انقلاب است، در طول زمان تحریم‌های علیه ایران توسط کشورهای غربی، بخش عظیمی از کالای مشمول تحریم به این جزیره صادر و از طریق این جزیره در ایران توزیع می‌شده و می شود.
 
تمام مراسم‌ها، راهپیمایی‌ها، تظاهرات‌ها و انتخابات‌ها در این شهر برگزار شده و از رونق خاصی برخوردار است و اهالی کیش همپای سایر شهرها از کیان نظام و انقلاب دفاع می‌کنند.
همه اینها در حالی است که به قولی قرار بود این شهر در زمان محمدرضا شاه بزرگترین جزیره تفریحی جنسی و به عبارتی «مرکز آزاد جنسی» در جهان شود! همان‌گونه که ویلیام شوکراس در کتاب "آخرین سفر شاه" می‌گوید: شاه در جزیره کیش به صورت کاملاً عریان در پی زنان تمام عریان بود؛ به گونه‌ای که افسران گارد سلطنتی از دیدن چنین صحنه‌هایی، دچار انزجار و اشمئزاز می‌شدند.
نظام شاه در تلاش بود تا سواحل کیش را به کاباره ای عمومی تبدیل کند که زن و مرد در آن به صورت لخت مادر زاد در هم بلولند و در عوض صنعت توریسم و گردشگری در کشور رونق پیدا کند! مدلی که نظام سلطه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ناامید شدن از ایران در سواحل آنتالیای ترکیه و جزایر قبرس درست کرده است.
در این بین مینو صمیمی در کتاب خود، اطلاعات جزئی تر و خاطراتی را که از سفر به جزیره ی کیش در دوره ی سازندگی!؟ محمدرضا پهلوی داشته است، چنین شرح می دهد: «جزیره ی کیش واقعاً در خلیج فارس از نقاطی بود که به عنوان محل خوشگذرانی شاه و خانواده ی سلطنتی و ثروتمندان تازه به دوران رسیده مورد استفاده قرار می گرفت.
سرپرستی تشکیلات کیش را شخصی به نام «محمود منصف» به عهده داشت که خود را مهندس می نامید و خواهرزاده اسدا... اعلم (وزیر دربار شاهنشاهی) بود. او در این جزیره وضعیتی بوجود آورده بود که در آن هر چه انجام می شد (از خوشگذرانی گرفته تا معاملات کلان با شیوخ ثروتمند عرب و تجار کشورهای خاور دور) همه جنبه ی خصوصی داشت و به هیچ وجه در حیطه ی تشکیلات قضایی و نظارت سیستم مالی کشور نبود. به همین جهت نیز نه تنها هیچ مالیات و عوارض به معامله گری ها تعلق نمی گرفت، که حتی انواع کارهای غیرقانونی، مثل مصرف مواد مخدر، نمایش فیلم های پورنوگرافی، و وارد کردن زنان روسپی از نقاط مختلف دنیا، بدون ترس از بازخواست و تعقیب قانونی در کیش آزادانه رواج داشت.
به مردم ایران اجازه داده نمی شد حتی قدم به جزیره ی کیش بگذارند. پدرم می گفت: «در آنجا محلی برای نمایش اشیا و عتیقه ی گرانبها دایر کرده اند که چون دور از دسترس اداره ی باستان شناسی است، به سهولت می توان عتیقه جات موجود در آن را با خارجی ها معامله کنند». من یکبار با هیأتی به جزیره کیش رفتم تا در یک کنفرانس آموزشی شرکت کنم. پس از ترک تهران در هوای سرد زمستانی، ورود به جزیره ای که هوای لطیف بهاری داشت، واقعاً برایم نشاط انگیز بود. ولی بعداً چون طی دوره ی اقامت در کیش، به موارد متعددی از فساد و اعمال مغایر اخلاق برخوردم، اصلاً نتوانستم از سفر لذت ببرم.
جزیره کیش می بایست با صرف میلیاردها دلار به صورت مونت کارلوی ایران در می­ آمد و برای آن خطوط ویژه هواپیماهای کنکورد در نظر گرفته می‌شد، نمونه ­ای از هزینه‌­های هنگفت جهت عیاشی در این جزیره بود.»
 

با خوردن زنگ انقلاب، تمام رویاهای جنسی شاه ملعون، بر باد رفت و انقلاب اسلامی هویت جزیره کیش که معرف حضور سکنه مسلمان با تمدن و فرهنگ غنی اسلامی بود به آن بازگرداند و این جزیره را به جزیره ثبات، آرامش و توسعه تبدیل کرد.
هر چند وضعیت فعلی فرهنگی حاکم بر کیش تطابق 100 درصد با شعارها و آرمان های نظام اسلامی ندارد و به دغدغه های فرهنگی تمام و کمال بها داده نمی‌شود و با تراز جمهوری اسلامی فاصله دارد و هر از چندگاهی شنیده می‌شود که در فلان هتل جزیره، نامحرمان محرم شدند، اما به خوبی می توان دید که کیش، علی رغم همه کاستی‌های فرهنگی، جزیره کار، تلاش و سازندگی است و در مقام قیاس می توان گفت، این کجا و آن کجا!
منابع:
1- شوکراس، ویلیام. آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز.
2- گراهام، رابرت. ایران سراب قدرت، ترجمه فیروز فیروزنیا، تهران، قلم.
3- صمیمی، مینو. پشت پرده ی تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، هفته.
کد N102540

وبگردی