نواز شریف کنترل اوضاع را از دست داده است؟

سه شنبه ۲۱ ژانویه مثل هر روز عادی دیگر شروع شد، اما ساعاتی بعد 29 زائر شیعه در یک حمله انتحاری پیکارجویان سنی جان سپردند.

در این واقعه که در نزدیکی کویته در استان بلوچستان روی داد، یک بمبگذار انتحاری خودروی پر از مواد منفجره خود را به اتوبوس کوبید.

در همان روز پروفسور اصغر ندیم سید، یک نویسنده اردو زبان در لاهور هدف حمله افراد مسلح ناشناس قرارگرفت و زخمی شد.

در یک واقعه دیگر سه تن از مددکاران بهداشتی منجمله سه زن که سرگرم واکسیناسیون فلج اطفال بودند توسط پیکارجویان طالبان به ضرب گلوله کشته شدند.

این سومین حمله درکراچی طی یک هفته بود.

در این میان ارتش پاکستان اعلام کرد که ۴۰ پیکارجو را کشته است. به گفته ارتش این اقدام به تلافی حمله انتحاری پیکارجویان در روز قبل انجام گرفت که در مجاورت یک مقر ارتش در راولپندی روی داده و به کشته شدن 13 نفر منجمله هشت سرباز منجر شده بود.

یک روز قبل از آن هم 20 سرباز در حمله پیکارجویان به یک کاروان نظامی در شمال غرب پاکستان، جان باخته بودند.

قدرت نمایی ارتش موجب حملات بیشتر طالبان شد و روز ۲۲ ژانویه در چند حمله پراکنده ۱۲ تن از ماموران امنیتی جان خود را از دست دادند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) شبکه خبری بی.بی.سی در گزارشی از پاکستان افزوده است: خشونت در پاکستان غیرقابل پیش بینی، خونبار و در ابعادی هولناک رو به افزایش گذاشته است.

در ماه‌های اخیر خروج سرمایه از کشور افزایش پیدا کرده و بسیاری از نخبگان، فرزندان خود را به خارج از پاکستان می‌فرستند.

ماه‌ها دولت نواز شریف، در انتظارمذاکره با پیکارجویان، سیاست صبر در پیش گرفت اما هیچ فایده‌ای در برنداشت.

در حال حاضر نظر می‌رسد که نواز شریف در مقابل این حملات کاملا فلج شده است و به دلیل از دست ندادن امید به مذاکره با پیکارجویان، به ارتش دستوری برای اقدام شدید علیه آنها نمی‌دهد.

نواز شریف از ژانویه سال گذشته که قدرت را به دست گرفت تاکنون به قول‌هایی که در زمینه اصلاحات اقتصادی، برقراری صلح با هند، ترغیب آشتی در افغانستان و مقابله با پیکارجویان سپرده بود، عمل نکرده است.

نواز شریف ظاهرا کنترل اوضاع را از دست داده و بسیاری از مردم پاکستان از آن بیم دارند که نخست وزیر کشورشان به کلی از تلاش برای رفع بحران جاری دست برداشته باشد.

بین ارتش و دولت غیرنظامی هم مشکلات روزافزونی وجود دارد. ارتش که درمقابل کشته شدن نفرات خود با بی تصمیمی دولت مواجه است، بسیارسرخورده شده است.

اما از جانب ارتش و دولت غیرنظامی هیچ نشانه‌ای دیده نمی‌شود که حاکی از عزم آنها برای برخورد با تروریسم باشد که این می‌تواند از جمله به معنای از میان برداشتن گروه‌های تروریستی از جمله گروه‌های مستقر در پنجاب باشد که علیه حکومت هند در کشمیر می‌جنگند.

در این میان پیکارجویان با ضربه زدن به روحیه مردم و نیروهای امنیتی با حملات پی در پی خود، هر روزه امتیاز بیشتری به دست می‌آورند.

طالبان پاکستان حال علاوه بر نفرات ارتش و غیرنظامیان، مسجد، بازار و کلیساها را هم هدف حملات شدید قرار می‌دهند.

یکی از تاکتیک‌های جدید طالبان کشتار سیاستمداران، کارمندان دولت و مقامات ارشد ارتش و پلیس است که از طریق بمب گذاری‌های انتحاری، افراد مسلح موتورسوار و مین گذاری جاده‌ها انجام می‌دهد.

درهمین حال گروه تندرو سنی مذهب "لشکر جهنگوی" که رهبرانشان آزادانه در پنجاب به فعالیت مشغولند و هنوز بازداشت نشده‌اند، شیعیان پاکستان را هدف حملاتی قرار می‌دهند که بی شباهت به کشتار جمعی آنها نیست.

در گزارش دیدبان حقوق بشر که بیست و یکم ژانویه انتشار یافت در این مورد نوشته شده است: " گروه‌های پیکارجو تقریبا با مصونیت کامل در سراسر پاکستان فعالیت می‌کنند حال آن که مقامات مسئول این کشور یا چشم خود را به روی اعمال آنها می‌بندند و یا درمقابله با حملات آنان ابراز ناتوانی می‌کنند."

در ادامه این گزارش گفته شده است که حملات طالبان را می‌توان جنایات جنگی خواند.

موقعیت پاکستان به گونه‌ای بحرانی شده است که بیل گیتس که نهادی را برای جلوگیری از فلج اطفال تشکیل داده است، گفته است که احتمالا مجبور می‌شود که به دلیل خشونت‌های جاری از اجرای برنامه واکسیناسیون خودداری کند.

ظرف ۲۴ ماه گذشته قریب به ۳۰ مددکار بهداشتی برای واکسیناسیون به دست طالبان کشته شده‌اند.

بیل گیتس بیست و دوم ماه ژانویه در نیویورک خشونت‌ها در پاکستان را"هولناک و غیرانسانی" خواند.

مردم پاکستان انتظار دارند که نواز شریف در یک گفتار تلویزیونی خطاب به ملت، مردم را از میزان وخامت اوضاع کشور آگاه کند.

نواز شریف سپس باید تا آن جایی که برایش مقدور است موافقت سیاستمداران احزاب مخالف رابرای مبازره با تروریسم جلب کند.

و آن دسته از سیاستمدارانی که به جمع او نمی‌پیوندند باید از سوی ارتش و دولت، حامی تروریسم خوانده شوند تا موجب شرمسازی آنها شود.

سرانجام این که نواز شریف باید به ارتش دستور پاکسازی شبکه پیکارجویان در وزیرستان شمالی را بدهد.

اما در ماه‌های اخیر موقعیت بغرنج تر شده است چون گروه‌های تندروی اسلامی در سند، کراچی، پنجاب و بلوچستان که زمانی منزوی بوده و به طور پراکنده و مستقلانه فعالیت داشتند، حال همگی زیر پرچم "جنبش طالبان پاکستان" گرد آمده‌اند.

این گروه‌ها می‌خواهند که نظام سیاسی پاکستان را تغییر دهند، ارتش را شکست داده و حکومت خلافت اسلامی در این کشور تشکیل دهند.

جهان شاهد احیای شبکه القاعده در عراق و سوریه است که برپیچیدگی جنگ داخلی سوریه افزوده است.

کسی تصور نمی‌کرد که شبکه القاعده توان تصرف یک شهر را داشته باشد اما این درست همان کاری است که در رمادی و فلوجه انجام داده است.

موقعیت امنیتی در شهرهای پیشاور و کویته در نوار مرزی و بنادر و مرکز تجاری کراچی چنان رو به وخامت گذاشته است که افتادن مناطق شهری و یا بخش‌هایی از آن به دست طالبان پاکستان دیگرچندان بعید به نظر نمی‌رسد.

اگر موقعیت امنیتی کنونی از این هم بدتر شود قدم بعدی طالبان شورش‌های شهری است.

و تنش بین نظامیان و شهروندان غیرنظامی هم ممکن است منجر به تشکیل یک دولت نظامی تحت مقررات ویژه یا حتی کودتا شود.

انتهای پیام