به گزارش ایرنا و به نقل از روزنامه ال پاییس، کالج بازرگانی ˈائادهˈ و مرکز مشاورت ˈایکساˈ اسپانیا امروز با انتشار نتایج مطالعه سالانه خود اعلام کردند در حالی که در سال 2013 حقوق روسای شرکت ها 9/6 درصد افزایش داشت، حقوق مدیران میانی 8/3 درصد و حقوق کارگران 4/0 درصد کاهش یافته است.
ˈارنست پوداˈ رئیس کالج بازرگانی در این باره گفت: ما در مقابل یک مورد آشکار قطبی گرایی هستیم. افزایش حقوق روسا در حالی صورت می گیرد که حقوق دو قشر دیگر کاهش می یابد و روندی کاهشی دارد. در حالی که حقوق رئیسان هر دفعه بیشتر و بیشتر می شود، حقوق بقیه همزمان با افزایش تورم، کاهش می یابد.
مطالعه مذکور که بر اساس 80 هزار مصاحبه است، نشان می دهد که به رغم بحران اقتصادی، حقوق متوسط روسا، دست از افزایش برنداشته است. در حالی که در سال 2007 حقوق متوسط سالانه این قشر 68 هزار و 705 یورو بوده، در سال 2013 این دریافتی ها به 80 هزار و 330 یورو رسیده است.
در این باره، حقوق کارگران و مدیران میانی در سال های 2008 و 2009 افزایش داشتند اما پس از آن شروع به کاهش کرده است.
به عقیده ˈجوردی کاستاˈ استاد کالج بازرگانی و کارشناس حقوقی، افزایش مداوم حقوق و دستمزدها در بالاترین نقطه هرم شرکت ها، می تواند دو تفسیر داشته باشد؛ نخستین تفسیری خوشبینانه است، بر این اساس که شرکت داران نخستین کسانی بودند که حقوق های خود را کاهش دادند و اکنون نخستین کسانی هستند که آنها را افزایش می دهند، موردی که به معنی بهبود وضعیت اقتصادی است.
تفسیر بدبینانه، حاکی از آن است که شرکت ها بر روی حقوق افرادی که بیشترین ریسک را انجام می دهند، متمرکز شده ا ند.
کارشناسان می گویند که نتیجه این اقدامات این است که طبقه متوسط فقیرتر می شود به طوری که حقوق مدیران و کارگران، با کاهش های مذکور در سطح مشابه قرار می گیرند. در این راستا، در یک کف ترازو رئیسان با حقوق های بالا قرار می گیرند و در کف دیگر مدیران و کارگران ، به طوری که مورد متوسط و میانی وجود نخواهد داشت.
اروپام **1234** 1337
ˈارنست پوداˈ رئیس کالج بازرگانی در این باره گفت: ما در مقابل یک مورد آشکار قطبی گرایی هستیم. افزایش حقوق روسا در حالی صورت می گیرد که حقوق دو قشر دیگر کاهش می یابد و روندی کاهشی دارد. در حالی که حقوق رئیسان هر دفعه بیشتر و بیشتر می شود، حقوق بقیه همزمان با افزایش تورم، کاهش می یابد.
مطالعه مذکور که بر اساس 80 هزار مصاحبه است، نشان می دهد که به رغم بحران اقتصادی، حقوق متوسط روسا، دست از افزایش برنداشته است. در حالی که در سال 2007 حقوق متوسط سالانه این قشر 68 هزار و 705 یورو بوده، در سال 2013 این دریافتی ها به 80 هزار و 330 یورو رسیده است.
در این باره، حقوق کارگران و مدیران میانی در سال های 2008 و 2009 افزایش داشتند اما پس از آن شروع به کاهش کرده است.
به عقیده ˈجوردی کاستاˈ استاد کالج بازرگانی و کارشناس حقوقی، افزایش مداوم حقوق و دستمزدها در بالاترین نقطه هرم شرکت ها، می تواند دو تفسیر داشته باشد؛ نخستین تفسیری خوشبینانه است، بر این اساس که شرکت داران نخستین کسانی بودند که حقوق های خود را کاهش دادند و اکنون نخستین کسانی هستند که آنها را افزایش می دهند، موردی که به معنی بهبود وضعیت اقتصادی است.
تفسیر بدبینانه، حاکی از آن است که شرکت ها بر روی حقوق افرادی که بیشترین ریسک را انجام می دهند، متمرکز شده ا ند.
کارشناسان می گویند که نتیجه این اقدامات این است که طبقه متوسط فقیرتر می شود به طوری که حقوق مدیران و کارگران، با کاهش های مذکور در سطح مشابه قرار می گیرند. در این راستا، در یک کف ترازو رئیسان با حقوق های بالا قرار می گیرند و در کف دیگر مدیران و کارگران ، به طوری که مورد متوسط و میانی وجود نخواهد داشت.
اروپام **1234** 1337
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است