آفتاب

آیا عربستان حق دارد از ایران بترسد؟

آیا عربستان حق دارد از ایران بترسد؟

عباس طریم روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی عراقی در یادداشت زیر که اختصاصی برای خبرآنلاین ارسال کرده به بررسی نگرانی های عربستان از قدرت گرفتن ایران پرداخته است.

عباس طریم*

نقطه نظرات بسیاری در سیاستگذاری ها و استراتژی کشورها مطرح است که مرتبط با روابط خارجی یک کشور می شود. هر کشوری مصالح کشورش را بالاتر از هر چیزی تصور می کند و طبیعتا وضعیت های مختلف باعث جزر و مدهای گوناگون در روابط کشورها می شوند. بنابر این ممکن است روزی دشمن دوست شود و دوست دشمن، و شاید حتی چیزی که تا دیروز حرام بود امروز حلال شود.

نه دوستی ها دائم است و نه دشمنی ها همیشگی، این اصول سیاست است و عاقل آن کسی است که به گونه ای بازی کند که در آخر پیروز میدان شود و مصالحش تامین شده باشد.

کشورهای بزرگ و پیشرفته عادت دارند که همیشه سیاست نرمش را در پیش بگیرند به رغم این که در برخی مواضع سیاست سرسختانه ای اتخاذ می کنند. آنها می توانند به گشایش دریچه های روابط اگر لازم شود، به هر قیمتی شده اقدام کنند و بر عکس هر جا که لازم بدانند نیز ترجیح می دهند که درهای روابط را ببندند، در این میان فضایی همواره وجود داشته که کشورها در آن فضا توانسته اند مانور دهند و مواضع خود را تغییر دهند و برگه های بازی را به هم بریزند، و اگر لازم باشد و مصالح عالی کشور ایجاب کند در این چارچوب عمل کنند.

در این جا بحث روابط ایران و امریکا مطرح است. دشمنی مستحکمی بر روابط دو طرف حاکم است، اگر هم احیانا در برهه ای نقاط تلاقی ای در روابط دو کشور بروز می کند و مواضع دو کشور در جاهایی به یکدیگر نزدیک شده است، به سرعت از بین رفته و با توجه به عدم اعتمادی که دو طرف به یکدیگر دارند و نگرانی ای که از تحرکات یکدیگر داشته اند هر کدام از دو طرف برای کوچکترین گام ها به دقت حساب و کتاب می کنند. امریکایی ها تحریم ها علیه ایران را تشدید کردند و کشورهای اروپایی نز با آنها همراه شدند با این هدف که برنامه های هسته ای ایران را متوقف کنند. برنامه های هسته ای ایران دولت عبری را نگران کرده و آن را از خود بیخود کرده است، و کشورهای همسایه ایران را نیز به درجه ای رسانده که احساس فاجعه می کنند و تلاش دارند در امور بزرگ نمایی کنند و ایران هراسی راه بیندازند.

امریکا چه از لحاظ فنی چه از لحاظ سیاسی همه تلاش خود را به کار گرفت تا تحریم ها را تشدید کند و تحریم های جدیدی وضع کند تا بتواند اقتصاد ایران را به لرزه در آورد و نگرانی های بسیاری به وجود آورد، همچنین افکار عمومی ایران را علیه حکومت ایران تحریک کند تا پرچم عصیان برافرازند و دست به اقدامات پیش بینی نشده ای علیه حاکمیتشان بزنند تا آن جا که شورش خیابانی به وجود بیاید و تر و خشک را با هم بسوزانند.

امریکا و اروپا تلاش کردند تا ایران کنترل خود را از دست بدهد تا بهانه ای به دست آورند تا به آن حمله کنند و تلاش هایش را به شکست بکشانند. اما ایران استوارتر از آن چیزی است که گمان می کنند. به هیچ وجه متزلزل نشد و بر ادامه برنامه هسته ای اش پافشاری بیشتری کرد. اعصاب ایران گویی از یخ است، معنویانش بالا است و اراده ای آهنین دارد. هیچ کدام از تلاش هایی که برای تغییر رویه ایران و دست شستن از اصول اساسی اش به کار گرفته شدند هیچ کدام به نتیجه نرسیدند. با این حال روزنه های امید رفته رفته نمایان شدند. بعد از آن که آقای حسن روحانی برای ریاست جمهوری ایران اسلامی نامزد شد. برای همه روشن است که دکتر روحانی بیش از رئیس جمهور سابق ایران اعتدال دارد. نشان بارز آن نیز سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل بود. عقلانیتی که همه از آن استقبال کردند. هر کس به اظهارات او گوش داد از آن صحبت ها خوشش آمد و از آن استقبال کرد. بعد از آن بود که امریکا به سرعت به هم صدایی با ایران پرداخت و طناب ارتباط را به سویش پرتاب کرد، رئیس جمهوری امریکا خواستار دیدار با رئیس جمهور روحانی شد و تلفنی با او صحبت کرد و فضا بیش از پیش ایجابی شد.

فضا نرم تر شد و صفحه ای جدید در روابط دو کشور متخاصم گشوده شد، از شدت خصومت ها کاسته شد و افق های تازه ای از نزدیکی و همکاری و برقراری پل های ارتباطی و تسریع در بررسی مسائلی که مورد اهتمام طرفین است به وجود آمد.

این نزدیکی روابط پیش بینی شده بود. پیش از این اشاره های برای نزدیکی این روابط زده می شد. در این میان کشورهای بسیاری نیز هستند که از این نزدیکی نگرانند و گمان می کنند که این نزدیکی روابط به حساب کشورهای عربی و اعراب منطقه خلیج فارس نوشته خواهد شد. عربستان سعودی بیشترین کشوری است که از این نزدیکی احساس خطر می کند، مساله ای که می تواند حیات سیاسی آن را به خطر بیندازد و به ایران جایگاهی بدهد که فراتر از جایگاهش حتی در زمان شاه است. ایران این بار می تواند در مقام پلیس منطقه با اصول و شرایطی بهتر و بالاتر ایفای نقش کند. به ویژه که پرونده هایی وجود دارند که هنوز راه حلی برای آنها یافت نشده اند. مثل پرونده های سوریه و لبنان و عراق. نسیمی که وزیدن گرفته است موافق جهت حرکت کشتی عربستان نیست، این نسیم می تواند جای ایران را از کشوری شرور و دشمن برای امریکا به کشوری هم پیمان که ظرفیت ها و مصالح خاص خود را دارد که این مصالح با مصالح کشورهای دیگر می تواند مشترک باشد، تغییر دهد. مصالحی که می تواند ایران را در زمره کشورهای دوست و هم پیمان با امریکا قرار دهد.

کسی که بر حوادث و تحولات نظارت داشته باشد در می یابد که فرضیاتی که بر اساس گزینه های مجهول ایجاد شده و نگرانی از این فرضیات به هیچ وجه صحیح نیست. از دریچه نگاه صحیح هر وجهه ای می تواند دگرگون شود و هر نقشی تغییر یابد، همان طور که ایالات متحده از نزدیکی ایران و عربستان بیمناک است و معتقد است که حصول چنین اتفاقی به مثابه زمین لرزه ای شدید است، عربستان نیز همین احساس را نسبت به نزدیکی روابط ایران و امریکا دارد. اگر چه هر دو کشور خوب می دانند که هیچ عقل سلیمی اجازه نمی دهد که تجربه مسلحانه در روابط کشورها تکرار شود و اوضاع به سمت جنگی خونین هدایت شوند. امیدواری به شخص رئیس جمهور روحانی بسیار است، همه حتی روشنفکران و مقامات عالیه کشورهای عربی امیدوارند که او با واژه اعتدال خود بتواند اوضاع را در منطقه دگرگون کند.

مسائل بسیاری وجود دارد که می تواند به نزدیکی روابط ایران و عربستان کمک کند. مهم ترین آنها، تاریخ و زبان عربی است علاوه بر آنها مصالح حسن همجواری و ابعاد جغرافیایی از جمله مصالحی هستند که در نزدیکی روابط دو کشور کمک می کنند. فراتر از تمامی آنها اسلام که همه را به دوری از تفرقه و جنگ ها و منازعات و دوستی و مودت و محبت به یکدیگر دعوت می کند. امیدواریم این مصالح بتوانند روابط دو کشور را به یکدیگر نزدیک کرده و قطار صلح را به پیش براند.

عباس طریم* روزنامه نگار عراقی این یادداشت را به طور اختصاصی برای خبرآنلاین نگاشته است.

ترجمه: سیدعلی موسوی خلخالی

49262

 

کد N23946

وبگردی