آفتاب

واکنش امام (ره) به برخی تعدیات اوایل انقلاب

واکنش امام (ره) به برخی تعدیات اوایل انقلاب

یک عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از یاران و شاگردان قدیمی امام خمینی (ره)، اساس منطق رسول‌الله (ص) و ائمه معصومین را مخالفت با منطق مادی «هدف وسیله را توجیه می­‌کند»، دانست.

به گزارش ایسنا به نقل از جماران، گزیده سخنان آیت‌الله کریمی در نخستین پیش‌همایش فرمان هشت ماده‌ای امام خمینی (ره) در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) نمایندگی قم، در پی می‌آید:

* منطق «هدف وسیله را توجیه می‌کند» و تعدیاتی که به اسم قداست هدف در مکاتب مادی انجام می‌شود، در مکتب معنوی هیچ جایگاهی ندارد؛ بلکه در مکتب الهی واقعیات، سری است که از سوی خداوند بیان می‌شود و انبیاء آن را بازگو می‌کنند

* این دین امیرالمؤمنین (ع) بود که می­‌فرماید به عوض اقالیم سبعه، تکه‌چوبی را از مورچه‌ای نخواهم گرفت چون چنین ولایتی نداشت. اگر هر کسی در زندگی کمی به خود آید و توجه کند که بقیه کائنات مثل او خلق خدایند و او سلطه­‌ای بر مال و انفس مردم ندارد، مگر آن مقدار که خدا به او داده و به همان بسنده بکند، دنیا به گونه دیگری درمی­‌آید.

* امام (ره) مظلوم زندگی کرد و مظلوم از دنیا رفت و نتوانست همه آنچه را که خودشان بودند به مردم معرفی کنند و مردم هم نرسیدند که امام را به همان­گونه که هستند، بشناسند. آنچه که امام می­‌فرمودند سر سوزنی از فرمایشات پیامبر و امیرالمؤمنین (ع) تجاوز نمی­‌کرد و همه همّشان این بود که رسالت رسول‌الله (ص) و جایگاه امیرالمؤمنین (ع) را زنده کنند تا بشریت از فواید آن بهره­‌مند شوند و الا با شاه در افتادن که وجهی نداشت.

* امام (ره) تصریح کردند من طلبه‌ای در نجف بودم، کادری برای اجرائیات مملکت نساختیم. تا اینکه با یاری خدا و کمک مردم، انقلاب پیروز شد و ما اداره امور را به همین آقایان واگذار کردیم که نشاط انقلابی، عرق دینی و همت داشتند، اما علم و تقوای امیرالمؤمنین (ع) را هم داشتند؟! قهرا تصدیق می‌کنید که نداشتند.

* اوایل انقلاب ما قوانین صریح مدونی که دادگاهی بر طبق آنها عمل کنند نداشتیم و برنامه منظمی برای گزینش­ و استخدام در دادگاه­‌ها و اجرائیات و اداره­‌ها نداشتیم، بلکه این مردم و جوانان متدین بودند که به صحنه آمدند و کوشیدند که کمک کنند. هر چند امام راجع به برخی از آقایانی که انقلاب را یاری کردند، گفتند بعضی از اینها نه اسلام را شناختند و نه مردم را. قهراً در چنان محیطی با آن هجمه‌ها و در نبود برنامه منظم، چه بسا حقوقی تضییع شود و اموالی به تاراج برود و افرادی به ناحق تحت تعقیب قرار بگیرند.

* جسته و گریخته خبرهایی به امام (ره) می­‌رسید تا اینکه کم‌کم برایشان محرز شد که تعدیاتی احیاناً نه از روی عمد و به قصد ضربه زدن به انقلاب، بلکه از روی شتاب­زدگی و ندانستن و حجم زیاد کارها صورت گرفته است.

* خدا حفظ کند آقای محمدی گیلانی را که سالیانی در زندان با منافقین برخورد داشتند و می‌گفتند آن روزها به محض آنکه می‌آمدم می‌دیدم که هر روز برادران کمیته تعداد زیادی از اینها را دستگیر می‌کردند و به زندان اوین می‌آوردند و ردیف نشسته بودند که به اینها رسیدگی شود و رسیدگی به آنها کار آسانی نبود. بنابراین یکی از دلایل اینکه در این زمینه کم و کاستی وجود داشت، شتاب‌زدگی و حجم کار بود. دادگاهی از دادگاه دیگر و کمیته‌ای از کمیته دیگر خبر نداشت. مشکلات زیادی بود. امام (ره) چون احساس مسئولیت می‌کردند فرمان 8 ماده‌ای را صادر کردند که جلوی تعدیات در همه ابعاد گرفته شود؛ در گزینش دانشگاه‌ها، استخدام در ادارات، بازار و در دادگاه‌ها تا حق کسی تضییع نشود اما متأسفانه آن­ طور که امام (ره) نظر داشتند نشناختند و نگذاشتند پیاده شود.

* روزی خدمت امام (ره) رسیدم و گفتم از آنچه که در نجف می‌فرمودید و ما شنیدیم و به آن عشق می‌ورزیدیم، دست برداشته‌اید؟ امام (ره) تکانی خوردند که مگر چه شده و من مواردی را گفتم. امام (ره) گفتند من چه کنم؟ من کارها را به آقایان سپردم و این آقایان نه انقلاب را شناختند و نه مرا و نه مردم را و لذا به این صورت درآمد. از آن صحبت، امام (ره) خیلی متاثر شدند و دستور صادر کردند که حقوق همه ذو‌ی‌الحقوق حفظ شود. در جلسه­‌ای دیگر خدمتشان عرض کردم آقا شما اصول مالکیت را منکرید؟ با تعجب فرمودند این یعنی چه؟ عرض کردم متعرض اموال مردم می‌شوند، بعضی وقت‌ها که در خانه مردم می‌روند حتی مهریه زن‌ها را مصادره می‌کنند. زمین ارثی مردم را بین خودشان تقسیم می‌کنند و بسیاری قضایا را خدمت امام عرض کردم. به ایشان تاثر دست داد. به امام گفتم اگر زیر این آسمان کبود، جز شما پناهگاهی برای اسلام می‌یافتم، این مسائل را خدمت شما عرض نمی‌کردم.

* متأسفانه بعضی از دوستان امام خیال می­‌کردند ایشان با این تعدیات موافق است و به ایشان اعتراض می‌کردند، در حالی که خدای امام شاهد است که نظر امام در اداره کشور همان نظر رسول‌الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بود. سر سوزنی راضی به تضییع حق کسی نبود و اگر کسی تعدی کرد خودش باید پاسخگو باشد.

* در رسیدگی بعضی از پرونده‌ها متوجه شدم خونی به ناحق ریخته شده است. خدمت امام (ره) در جماران رسیدم و به ایشان اطلاع دادم. امام (ره) فرمود «چه کسی این کار را کرده است؟ متخلف باید تعقیب شود، کیفرش را ببیند و باید دیه مقتول پرداخت شود.» در جواب ایشان گفتم «خیلی از اعدام‌های دادگاه‌ها به‌جا و به‌حق است و اگر موارد ناحق را برجسته کنیم، همه مدعی تخلف می­‌شوند.» ایشان فرمودند «حق با شماست، باید تامل شود.» مجموعه اینها منجر به صدور فرمان هشت ماده‌ای شد.

* امام (ره) به صدور فرمان اکتفا نکردند، بلکه عده‌ای را واداشتند که به زندان­‌ها سرکشی کنند. دستور دادند بروید در زندان‌ها و بررسی کنید ببینید چه کسانی در زندان‌ها هستند و از تضییع حقوق جلوگیری کنید و ما هم به همراه هیئتی شیراز، مشهد و شهرهای دیگر را دیدیم تا اگر کسی به ناحق در بند کشیده شده از بند برهد و این کار ادامه داشت و حتی آخر هفته در منازل همدیگر پرونده‌ها را رسیدگی می‌کردیم تا جلوی ظلم به افراد گرفته شود.

* امام (ره) می‌گفتند اگر وارد خانه‌ای کسی شدید و دستور دستگیری او را دارید، حتی اگر در آن خانه آثار قمار دیده شود، باید بدانید که شما برای کار دیگری رفته‌اید.

* به چه مجوزی در تلویزیون نسبت به کسی هتک کرامت بشود که حتی یک دعوایش هم ثابت نمی­‌شود و اگر بشود باید در دادگاه و در حضور قاضی باشد، نه در غیاب شخص، نه اینکه در تلویزیونی که همه ایران آن را می‌بینند؟ اگر حرفی داری برو در دادگاه بگو.

انتهای پیام

کد N22390

وبگردی