آفتاب
رونمایی از «قصه عاشورا» ـ1/

حکیمی: سانسور کتاب در عصر پهلوی به تحریف تاریخ انجامید

حکیمی: سانسور کتاب در عصر پهلوی به تحریف تاریخ انجامید

محمود حکیمی در مراسم رونمایی از مجموعه «قصه عاشورا» گفت: در سال 53 که کتابی 400 صفحه‌ای درباره نهضت مسلمانان فیلیپین نوشتم و می‌خواستم اجازه چاپش را بگیرم، به من گفتند چاپ این کتاب ممنوع است. سانسور در عصر پهلوی به گونه‌ای بود که به تحریف تاریخ هم رسیده بود.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از مجموعه 15 جلدی «قصه عاشورا» به روایت پرویز امینی به عنوان دفتر اول این مجموعه، پیش از ظهر امروز دوشنبه 15 آذر در موزه هنری امام علی (ع) برگزار شد.

محمود حکیمی، نویسنده پیشکسوت و صاحب آثار فراوان تاریخی در این برنامه در ابتدای سخنانش گفت: امروزه خانم‌ها در زمینه نشر فرهنگ اسلامی خیلی فعال هستند و بیشتر از ما آقایان تلاش می‌کنند. دو سال پیش که آخرین کتابم درباره امام علی (ع) رونمایی می‌شد، فردی از من پرسید، چگونه این‌همه کتاب درباره اهل بیت نوشتی؟ من هم گفتم اگر همسرم نبود، این کارها را نمی‌کردم. چند روز بعدش هم تلفن زنگ زد و گفتند آقای خوراکیان می‌خواهد بیاید و وقتی آمد لوح تقدیر و تشکری به همسرم اهدا کرد. برای برنامه امروز هم، از شما پنهان نباشد که سرقتی از منزل ما شده بود و درگیر کارهای پلیس و آگاهی بودیم که به من زنگ زدند و خواستند در این برنامه شرکت کنم، اما هرچه اصرار می‌کردند، موافقت نمی‌کردم. همسرم کنجکاو شد و پرسید کجاست که می‌گویی نمی‌آیم؟ و من هم توضیح دادم. همسرم در پاسخ گفت: این همه ژست نویسنده اهل بیت و امام حسین (ع) داری و به چنین برنامه‌ای نمی‌روی؟ به این ترتیب این سعادت نصیبم شد که امروز در این برنامه حاضر شوم. به هر حال وضع به گونه‌ای است که امروز خانم‌ها در این زمینه فعال‌تر هستند.

نویسنده مجموعه کتاب‌های «هزار و یک حکایت تاریخی» افزود:‌ از 4 دهه پیش به ویژه پس از فروپاشی شوروی، گرایشی شگفت‌انگیز به دین در سراسر جهان به وجود آمد. وقتی کتاب تاریخ تمدن را می‌نوشتم، جریان آمدن کمونیسم و مارکسیسم را به طور مفصل شرح داده‌ام. مردم جهان خلاف نظر لنین و استالین به دین روی آوردند، اما اتفاق دیگری که در آغاز قرن بیستم جهان را تکان داد، گرایش جامعه‌شناسان، عالمان و اندیشمندان به تشیع علوی و شیعه اثنی‌عشری بود. من این سخنان را از روی احساس نمی‌گویم، بلکه با استناد به آمار است که این حرف‌ها را می‌زنم. فرصت نیست تا در این برنامه نامه حامد الگار به سید مجتبی موسوی لاری را بخوانم. الگار 4 کتاب از او را ترجمه کرده است و می‌گوید در اروپا و آمریکا از آثار او استقبال زیادی شده است. چون تازه دارند با او و افکارش آشنا می‌شوند.

این نویسنده پیشکسوت در ادامه گفت: در آفریقا هم وضعیت مشابهی وجود دارد و گرایش زیادی به شیعه هست. همین یک نمونه را بگویم که با وجود فعالیت زیاد عربستان و وهابی‌ها، در سال گذشته، تنها در نیجریه، 200 هزار نفر شیعه شده‌اند. حالا عربستان هرچقدر که می‌خواهد با امواج ماهواره و بودجه تبلیغاتی، علیه شیعه کار کند. البته این گرایش زیاد به تشیع، واکنش‌هایی را هم ایجاد کرده است. یکی از این واکنش‌ها این است که گروه‌های تبلیغی مسیحیت، شبکه‌های فارسی‌زبان خود را گسترش داده و عهد عتیق و عهد جدید یعنی همان تورات و انجیل تحریف شده را تبلیغ می‌کنند و مرتب می‌گویند که مسیحیت دین رحمت و مهربانی و اسلام دین خشونت است. اگر کسی می‌خواهد محبت مسیحیت را ببیند، جنگ اول و دوم جهانی را ببیند؛ یا از همه مهم‌تر جنگ‌های صلیبی را. واکنش دوم، فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای یا نشریه‌های خاص است که یک دین مشخص را تبلیغ نمی‌کنند، اما تلاش می‌کنند از تمایلات جنسی برای فراری دادن جوانان از دین، بهره ببرند.

مولف رمان «وجدان» گفت: واکنش سوم، نگرانی شدید وهابی‌ها، سلفی‌ها و تکفیری‌ها از گرایش نخبگان و جوانان به شیعه اثنی‌عشری است. از 4 سال پیش که شبکه جهانی ولایت در قم و زیر نظر آیت‌الله حسینی قزوینی کار خود را آغاز کرده است، جواب شبهه‌های وهابی‌ها داده می‌شود. گرایش جوانان به شیعه اثنی‌عشری، سلفی‌ها را شدیداً نگران کرده است و باعث شده علاوه بر تبلیغات، دست به جنایات و کارهای وحشتناکی بزنند که همه از آن‌ها آگاهیم. انسان واقعا دچار وحشت و تعجب می‌شود که این‌ها چگونه نام خود را انسان می‌گذارند. به این نکته هم اشاره کنم که این گونه بدخویی‌ها در تاریخ فقط مختص زمان بی‌امیه بوده و وهابی‌ها و سلفی‌ها ادامه‌روی بنی‌امیه هستند، اما این کارها فایده ندارد. این جمعیتی که در تصاویر و گزارش‌ها می‌بینیم به سمت کربلا پیاده‌روی می‌کنند، نشان می‌دهد که همه این کارهای وهابی‌ها بی‌فایده است.

حکیمی در بخش دیگری از سخنانش گفت: من در جنوب تهران، در خیابان خراسان که سراسر آن پر از هیئت‌های عزاداری است، متولد شدم و از 3 سالگی به هیئت می‌رفتم. من با عشق امام حسین (ع) بزرگ شدم و اولین کتابم «رهبر آزادگان حسین بن علی (ع)» در سال 50 با مقدمه آیت‌الله مکارم شیرازی به چاپ رسید. باید کارهای مربوط به نهضت عاشورا را گروهی انجام داد، چون ممکن است همه ابعاد این نهضت توسط یک نفر درک نشود. من همچنان روی کار برای نوجوانان تاکید دارم.

نویسنده کتاب «داستان‌هایی از عصر ناصرالدین‌شاه» خاطرنشان کرد: مجموعه «قصه عاشورا» هم مطالب را ساده بیان کرده و هم تصاویر زیبایی دارد. امروز، شرایط، مانند قبل از انقلاب نیست و فرصت آن نیست تا برایتان از سانسور آن دوره بگویم چون سانسور در آن زمان بیداد می‌کرد. اما همین قدر بگویم که در سال 53 که کتابی 400 صفحه‌ای درباره نهضت مسلمانان فیلیپین نوشتم و می‌خواستم اجازه چاپش را بگیرم، به من گفتند چاپ این کتاب ممنوع است. هرچه گفتم این کتاب درباره مسلمانان اندونزی است، گفتند نه این کتاب درباره اندونزی است، ولی قصد و غرضش به جای دیگر بر می‌گردد. اگر در جلسه‌ای فرصت زیاد باشد، درباره سانسور در عصر پهلوی صحبت خواهم کرد، اما در همین حد بگویم که کار، در آن زمان دیگر به تحریف تاریخ هم رسیده بود.

خالق اثر پرفروش «نقابداران جوان» در بخش پایانی سخنانش گفت: این حرف‌ها را درباره فعالیت وهابی‌ها گفتم تا ضرورت چاپ چنین مجموعه‌هایی چون «قصه عاشورا» مشخص شود. ما در شرایطی هستیم که باید بیشتر از همه برای نوجوانان کار کنیم. ممکن است کسی بخواهد پایان‌نامه و تحقیق بنویسد و نیازمند استفاده از کتابی چون «حماسه حسینی» شهید مطهری باشد، اما همه جوانان و نوجوانان که فرصت مطالعه آثار مفصل و سنگین را ندارند، بنابراین باید چنین آثاری در دسترس‌شان باشد. در شروع کارم بیشتر از همه، من را سیدغلامرضا سعیدی، شهید مطهری و آیت‌الله سبحانی تشویق کردند. من در آخر عمر خودم به سر می‌برم و این حرف‌ها را می‌زنم که شما تشویق شوید و خواهش می‌کنم برای نوجوانان کار کنید چون برایشان دام‌های زیادی پهن شده است. به این نکته هم اشاره کنم که اگر نهضت امام حسین (ع) نبود، امروز دین اسلام هم نبود.

کد N16810

وبگردی