ایرنا: شیوع ویروس کرونا از همان ماههای نخست سال جدید میلادی ۲۰۲۰ جهان را ابتدا در شوک و بعد در تراژدی عمیقی فرو برد که سرانجام آن این روزها درگیری بیش از ۱۹۷ کشور با شیوع ویروس کرونا و جان باختن تعدادی است که در این جهان اثیری در قارههای مختلف با فرهنگ؛ نژاد؛ مذهب و ادیان مختلف درحال تجربه متفاوت زندگی هستند.
فرصت و شرایط زندگی متفاوتی که به دلیل شیوع ویروس کرونا در جهان نصیب تمام افراد شده است در کنار قرنطینه خانگی فرصتی برای تامل و تعمق به کلیت جهان هستی خود و نقش و سهمشان در زندگی فردی و اجتماعیشان بازمیگردد.
تدقیق درباره انرژی طبیعت
یکی از مطرحترین سوژههای قابل تأمل و تفکر در این ایام مفهوم انرژی طبیعت است. بشری که در راه عطش بیپایان تکامل و توسعه خود در سایه فناوری جهان طبیعت را زیر چکمههای قهار و بیتأملش درنوردیده است. طبیعتی که زندگی و شرایط زیست او را بدون هیچ چشم داشتی در سایه لطف پروردگار به آنها عطا کرده است چنان در طی یک سده اخیر مورد تخریب و حتی تهاجم بشر قرار گرفته است که حال تنها تلنگری از سوی همین طبیعت، بشر را اینچنین مقهور؛ مستأصل و دستبسته در برابر قدرت بیپایان و عظیمش قرار داده است.
کُنشی به نام کرونا در برابر رخوت زندگی روزمره
از اینها اگر بگذریم دیگر فرصتی که در قرنطینه ماندن و خانهنشینی مردم نصیب آنها کرده است؛ اندیشیدن به وجهی دیگر از نقش و سهمشان در کنشهای اجتماعی است. زندگی رخوتبار مدرن که آنرا تبدیل به تکرار بی جذبه کرده است؛ حال اینبار با واکنشی متفاوت؛ انسان را از آن ملال و خمودگی درآورده است. کُنشی به نام کرونا که انسان را به تفکر و تعمق بیش از پیش واداشته. تفکر و تعمقی که گویا انسان آگاهانه و به عمد آنرا به نسیان تاریخ سپرده بود و بی آنکه این حقیفت را در خاطر داشته باشد که حافظه تاریخی جهان نسیان را بر نمیتابد!
فارغ از این مقدمه، باید دید این رنج قرار است کدام بخش از وجود ما را رشد دهد و موجب بزرگی بیش از پیشمان شود. آنچه باعث رشد و تعالی و تکامل بشر از بدو پیدایشش در زمین شده رنجهایی است که به واسطه همراهی او با طبیعت و قدرتش تحمل کرده و در این مسیر با وجود این رنج کشیدنها به رشد، بلوغ و بالندگی و در ادامه مدنیت رسیده است.
مدنیتی که او را از همان دانشی که به واسطه رنج در دامان طبیعت بود چونان غره ساخت که بر طبیعت تاخت و حال دربرابر تلنگری از طبیعت چنین درمانده است؛ اما مفهوم دیگری نیز این رنج و دانشش برای بشر داشت و آن شکلگیری آئین؛ کنشهای آیینی و خرده روایتهای نمایشی در ساحت مفاهیم آیینی بود.
آیین، خرده روایات نمایشی و ناگهان تئاتر؛ آیینه فرهنگ جامعه
آئین همان کلید رشد سعادت و بالندگی فرهنگ انسانی بود. آئین همان مسیری بود که ارتباط صحیح بشر با طبیعت را به او نشان داد و او در سایه همین ارتباط و احترام به طبیعت، رشد کرد تا به مفهومی به نام مدنیت دست پیدا کرد. در قالب همین مدنیت بود که این بار آئین به ثمر و به بار نشست و در قالب تئاتر جلوهنمایی کرد. تئاتر شد آینه فرهنگ جامعه؛ مسیری که به واسطه هنرمندان اهل تفکر، تعمق و اندیشهاش مسیر رشد و بالندگی افراد جامعه و درنهایت توسعه و تعالی فرهنگ هر کشور و جامعهای را با خود بههمراه داشت و آنقدر جایگاه عظیمی پیدا کرد که به اصلیترین ستون فرهنگی جوامع برای سنجش قدرت تفکر و بالندگی در عرصه تمدنسازی بدل شد.
همین دستاوردها و پیشکشهای آئینهای نمایشی و تبدیل شدنش به تئاتر برای بشر بود که در قرن بیستم و از سال ۱۹۶۲ بشر برای پاسداشت دستاوردها و رهیافتهایی که بهسوی تعامل و تفکر تمدنساز و فرهنگساز به واسطه این هنر زنده؛ پویا و جریانساز برای او به ارمغان داشت روز ۲۷ مارس مطابق با هفتم فروردین را به نام روز تئاتر در تقویم جهانی ثبت کرد.
ایران نیز بهواسطه سیطره بیچونوچرای خود در تاریخ تمدن ساز جهان و به دلیل پیشینه چندین هزارسالهاش در رفتارهای آیینی و نمایشی روز هفتم فروردینماه را بنام روز ملی هنرهای نمایشی برای احترام هرچه بیشتر به این هنر و هنرمندانش در تقویم ملی به ثبت رساند.
بدترین روزها هم برای تئاتر روزهایی خوبی است
یکی از اصلیترین سنتهای روز جهانی تئاتر از سال ۱۹۶۲ میلادی به نوشتن پیام این روز به وسیله یکی از هنرمندان نامدار و اثرگذار در تاریخ تئاتر بازمی گردد. پیامی که در سال ۲۰۲۰ به قلم شاهد ندیم از شهیرترین هنرمندان عرصه تئاتر پاکستان نگاشته شد؛ او که در استفاده از ابزارهای این هنر در تاختن به خشونتطلبی و سایه جنگهای قومی و قبیلهای در منطقه پاکستان و هندوستان به نامی مهم و اثرگذار در تئاتر جهان تبدیل شده است.
نگارنده این سطور شاید هرچند مطول اما این مقدمه را لازم می دید تا به یکی از جملههای پیام روز جهانی تئاتر به قلم ندیم برسد جاییکه او در پیام بلند خود آورده بدترین روزها هم برای تئاتر روزهایی خوبی است. همین جمله نشان میدهد چرا نیاز به این مقدمه بود، چرا باید به جایگاه آیین؛ مفهوم ارتباط انسان و طبیعت و جریان سازی جایگاه تئاتر در مسیر رشد و بالندگی فرهنگ بشر اشاره کرد.
چرا اگر روزهای بد برای هر قشر در تمام جوامع تنها روزهای بد باشد برای تئاتریها همین روزها؛ روزهایی خوب است. روزهایی که میتوانند با استفاده از داشتههای این هنر غنی و گره خورده با تاریخ تمدن بشر در بطن همین سیاهیها سپیدی، نور و امید را به واسطه این هنر زنده و پویا به محملی برای انتقال این پیامها نهتنها در جامعه خود که در جهان بدل کنند.
بار دیگر به روز جهانی تئاتر و روز ملی هنرهای نمایشی در سال ۲۰۲۰ میلادی و ۱۳۹۹ خورشیدی نگاهی بیندازیم. جهان امروز جهانی دربر گرفته شده در چنبره سیاه کرونا است؛ ویروسی که قدم به قدم جان میگیرد. با این حساب حالا به روز هنرهای نمایشی یک بار دیگر اینگونه بیاندیشیم.
معیشت؛ دغدغه ازلی و ابدی انسان بعد از هبوط
از همان روز نخست که پای انسان به واسطه گناهش در سایه هبوط به زمین باز شد معیشت دغدغه نخست انسان بود آنچه امروز در سایه مفهوم اقتصاد تعریف می شود. هنرمندان در سایه تلألؤ و شکوه جاودانه پرتوهای هنر که با آنها چون فدیهای الهی همراه است، در بستر فرهنگی جامعه بذر امید؛ صلحطلبی؛ آرامش؛ آسایش و فردایی روشن را مینشانند. همین هنرمندان به واسطه تعطیلی فعالیتهای فرهنگی و هنری در سال ۲۰۲۰ میلادی و ۱۳۹۹ خورشیدی اولین روز در تاریخ تئاتر جهان را تجربه میکنند که در روز جهانی تئاتر؛ تئاتر تعطیل است.
وقتی با مفهوم اقتصاد امروز به جایگاه هنر تئاتر نگاه میکنیم میتوانیم درد رنج و سختیها و مصائب امروز هنرمندان تئاتر و تمامی بخشهایی که با این هنر همراه هستند را با معنایی وسیعتر، عمیقتر و تلختر آن تجربه و درک کنیم. بهعنوان مثال تماشاخانهداران بخش خصوص یا حتی نهادهای دولتی وقتی از مخاطب میزبانی نمیکنند بلیتی نمی فروشند و وقتی حیات تئاتر در گرو تنفس مخاطبان و حضور آنهاست گویا امروز تئاتر نهتنها تعطیل است که حیاتش به مخاطره افتاده است.
ما کرونا را شکست میدهیم
هنرمندان تئاتر که از آغاز پیدایش رفتار نمایشگران آیینی تا تبدیل شدن آیینهای نمایشی به تئاتر با تمام کنشهای اجتماعی همسو، همدوش و همگام مردم بودهاند این بار در مواجهه با ویروس کرونا دست بالا را ندارند و در خط مقدم مبارزه نیستند.
امروز کادر پرافتخار، زحمتکش و قابلتقدیر درمان، پزشکان و پرستارانی که جان خود را در کف دست اینبار ایثار را به تعبیری مجدد نشستهاند در خط مقدم مبارزه با این ویروس قرار گرفتهاند و جامعه جهانی در سایه اتحاد و همدلی برای شکست این ویروس کمکهای بشردوستانه را در راه مبارزه با این ویروس ناشناخته بدون چشم داشتی در اختیار یکدیگر قرار میدهند تا سریعتر شاهد تحقق شعاری باشیم که در همان روز نخست این ویروس ورد زبان مسئولان و دستاندرکاران امور کلان جامعه تا عموم افرادی که یکان یکان آنها جامعیت کشورها را شکل میدهند باشیم. #ما_کرونا_را_شکست_میدهیم.
اولویت تزریق بودجه اصلی هر کشوری به بخش درمان
در کنار این روزهای سخت اما پرتو نورهای امیدبخشی نیز درحال تابیدن است. مانند سهم بالای درصد بهبودیافتگان در کنار جمعیتی که متأسفانه جان خود را از دست دادهاند. شاید ضربه مهلکی به اقتصاد جهان در تمام بخشها خورده باشد؛ اما میتوان بار دیگر به تواناییهای بشر یعنی افتادن و به پا خاستن و ازنو شروع کردن ایمان داشت.
هنرمندان تئاتر و بخشهای مرتبط با این هنر نیز روزهای سختی را به واسطه ویروس کرونا، عدم فعالیت هنری و دریافت مطالبات و تامین معیشت خود سپری میکنند. روزهایی که برای آنها نیز مانند افراد و مشاغل دیگر جهان روزهای سخت و دردناکی از نگاه معیشت و اقتصادی است؛ اما بهخوبی میدانند بودجه اصلی هر نهاد و کشوری برای سربازان خط مقدم این عرصه در مقام نخست صرف و هزینه خواهد شد.
هرچند سختی این روزها برای تمامی بخشهای ضرر کرده و مشاغلی که فعالیتشان را از دست دادهاند بسیار سخت خواهد بود اما سایه شیرین شکست دادن این ویروس و بازگشت زندگی به روز های عادی میتواند التیامبخش چنین روزهایی باشد.
خبر نویدبخش مسئولان در کنار درک عمومی جامعه
خبر نویدبخش دیگر آن که شاهد صحبتها، پیغامها و اطلاعاتی هستیم که از سوی مسئولان خطاب به تمام مشاغل از جمله جامعه فرهنگی و هنری و در کنار همه اینها هنرمندان عرصه تئاتر بیان می شود. پیامهایی چون نگاه حمایتگرانهای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سایه تعامل بخش دولتی بناست تا با هنرمندان نمایش و تماشاخانهداران بخش خصوصی و دولتی برای جبران خسارت زیانهای مادی این روزها برای آنها با خود بههمراه داشته باشد.
در کنار تمام پیغامهای امیدبخش و دلگرمکننده مسئولان و دستاندرکاران بخش فرهنگ و هنر خطاب به مشاغل فرهنگی و هنری یا آسیب دیده؛ میتوان به دست بالای بخش دولتی در قامت نگاههای وزارتخانهای نیز چشم امیدی متفاوت داشت.
همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وزارت صنعت، معدن، تجارت از یکسو و سوی دیگر با وزارت کار و همچنین با بخشهای مالیاتی کشور میتواند در کنار اختصاص وامهایی با بهرههای کم و یا کمکهای نقدی بلاعوض از یکسو و ازسوی دیگر بخشودگی مالیاتی بخشهای اقتصادی مرتبط با تولید هنر نمایش مانند تماشاخانهداران راههای دیگری باشد که بیتردید به ذهن تمام مسئولان و دستاندرکاران کلان امر فرهنگ و هنر کشورمان رسیده است و آنگونه که از قالب نجواها و در سپیدخوانی پیامهای مسئولان میتوان بهوضوح درک کرد توجه به همین نکات است.
وقتی درباره ایران و ایرانی صحبت می کنیم، با کشوری مواجهیم با پیشینه عمیق فرهنگی و پرچم همیشه استوار آن که نشان از همدلی، تعامل، همکاری و همگامی تمام آحاد ملت با یکدیگر سخن میگوید. در همین روزهای کرونایی کشورمان پیغامهای امیدبخش نیز در رسانهها مدام به گوش میرسد: از بخشش یا صبر مالکان اماکن تجاری و یا خانهها به مستاجران خود برای پرداخت اجاره بهاشان تا تعامل و همدلی که در قالب نذرهای فرهنگی شاهد به وقوع پیوستن آن هستیم.
وقتی چنین رفتاری در جامعه ایرانی موج میزند و همدلی مسئولان را در تمام بخشها ازجمله دستاندرکاران کلان امور فرهنگ و هنر کشور به وضوح می بینیم می توانیم نهتنها به شکست دادن کرونا بیش از گذشته امیدوار باشیم که با بازگشت شرایط به حالت عادی در سایه بسیار کوتاهی از نظر زمانی نیز بار دیگر همه چیز بر روال خواهد شد. همان آرامش، همان آسایش، همان امنیت و همان امیدی که همواره با ایران و ایرانی بوده و تا هستِ بود جهان نیز خواهد بود.
به جای موخره
آنچنان که از ابتدای این نوشتار خامه نگارنده در قالب رسم معهود و سنت مألوف یادداشتهای مطبوعاتی استوار نبود؛ پایانش را بر چنین نمطی رهنمون می کنم و برای پایان این یادداشت اینبار از زبان یکی از شاعران انتخاب می کنم؛ جایی که علیرضا آذر سروده:
زندگی سرد بود اما خُب
خانه و سقف و سایهای هم بود
گَه گُداری، نوشتهای چیزی
از قلم، دست مایهای هم بود
زندگی سرد بود؛ اما
عشق، میتوانست کارگر باشد
میتوان قطب را جهنم کرد
پای دل درمیان اگر باشد
از: امین خرمی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است