آفتاب

مدیران غیر فوتبالی، ناتوان در کنترل خشونت ورزشگاه ها

مدیران غیر فوتبالی، ناتوان در کنترل خشونت ورزشگاه ها

تهران- ایرنا- پیشکسوتان فوتبال ایران در میزگرد تخصصی ایرنا با تاکید بر ضرورت تخصصی شدن مدیریت در فوتبال ایران عنوان کردند: تا زمانی که پست مدیریت در اختیار افراد غیر ورزشی باشد انتظار اصلاح ناهنجاری ها، انتظاری است که راه به جایی نخواهد برد.

به گزارش ایرنا، موضوع مدیریت غیر تخصصی در فوتبال ایران و تاکید بر موفقیت های کوتاه مدت محور اصلی میزگرد گروه ورزش ایرنا در راستای بررسی رفتارهای خشونت آمیز و ناهنجاری های فوتبالی بود.
میزگردی که با حضور «محمدصادق درودگر» معاون اجرایی اسبق اتحادیه فوتبال، «سید هادی طباطبایی» پیشکسوت استقلال تهران، «حسین عبدی» پیشکسوت پرسپولیس و «محمدرضا مهدوی» بازیکن سابق استقلال تهران برگزار شد.
در این میزگرد کارشناسان با آسیب شناسی مدیریت غیر تخصصی در فوتبال ایران، عنوان کردند: اطمینان نداشتن به میز مدیریت و تلاش برای کسب موفقیت در کوتاه مدت موجب شده تا بعد قهرمانی ورزش بر بعد اخلاقی و روح پهلوانی آن غلبه کند.

** درودگر: منافع افراد اجازه تخصصی شدن مدیریت را نمی دهد
سال 1372 سمیناری در زمینه شرایط عصبی مردم ایران برگزار شد. در آن سمینار تاکید شد که 70 درصد از مردم ایران با خشونت روانی و نداشتن تعادل در کنترل خود دست به گریبان هستند. از آن همایش علمی تا امروز همواره بحث خشونت گرایی مطرح شده است اما این معضل از سطح جامعه به بخش اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ورزشی سرایت کرده و تاکتیک دفاع و حمله همواره در دستور کار افراد مختلف قرار دارد.
یکی از نهادهایی که به خوبی می تواند فرهنگ سازی را در جامعه انجام دهد مدرسه است اما با وجود معلمان پرورشی و آموزشی، این نهاد برون داد زیادی نداشته و پرخاشگری از نسلی به نسل دیگر با شیوه های نوین انتقال پیدا می کند.
مدارس ایران آموزش را به سمت کنکور بردند و با کتاب های گاج، کلاغ سفید، و ... پُر کردند و بخش پرورشی آن مورد غفلت واقع شده که موجب شده تا نوجوان فقط حفظ کننده باشد و در نهایت در ورزشگاه رفتارهایی بروز دهد که خارج از روش های زندگی است.
فرهنگ سازی موضوعی تربیتی است که یک روزه انجام نخواهد شد بلکه به چشم انداز بلند مدت نیاز دارد زیرا فوتبال نیز بخشی از فرهنگ ایران است و از تمام اتفاقات نیز تاثیر می پذیرد.
اینکه چرا از متخصصان فوتبالی در مدیریت استفاده نمی شود، خود جای سوال دارد. قانون و ضرورت های استفاده از مدیریت متخصص در ورزش طراحی می شود اما به خاطر آنکه با منافع بسیاری از افراد در تضاد است یا تصویب نمی شود یا از اجرای آن طفره می روند. چند سال پیش در اتحادیه فوتبال طرحی ارائه شد که برای مدیریت قواعد خاصی تعریف و حداقل ها در نظر گرفته شد اما این طرح با مخالفت روبرو شد، چون منافع بسیاری از مدیران مورد تهدید قرار گرفت.
اگر مدیریت باشگاه های کشور به پیشکسوتان جوان و با دانشی داده شود، بدون شک وضعیت از این بهتر خواهد شد.
فراموش نکنیم که کار فرهنگی، کار فیزیکی نیست و نیاز به چشم انداز دارد. نباید بودجه های فرهنگی را در چاپ اعلامیه و پوستر خلاصه کنیم. یکی از گروههایی که می تواند فرهنگ فوتبالی را در ورزشگاهها ترویج دهد کانون هواداران است. اما لیدر ها این روزها تمام امور هواداران را به دست گرفته و نسبت به وظایف خود نیز آگاهی لازم را ندارند. لیدر ابزاری بود که با دست مدیران ساخته شد و امروز بر مدیران نیز تاثیر می گذارند. تا زمانی که لیدرها از وظایف خود آگاه نباشند وضعیت همین گونه خواهد بود و روز به روز قدرت آنان بیشتر خواهد شد.
ناهنجاری های فوتبالی و خشونت ورزشگاه ها به بهانه ای برای موج سواری برخی از افراد تبدیل شده است. نمایندگان مجلس یا شورای شهر اگر نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی اظهار نظر کنند مورد توجه کسی قرار نمی گیرد اما اظهارات آنان در زمینه فوتبال در کمترین زمان به تیتر یک تبدیل خواهد شد. استیضاح وزیر ورزش نمونه ای از آن است.
چرا فرهنگ سازی همزمان با برنامه قهرمانی پیش نمی رود؛ سوالی است که باید ریشه های آن را در مدیریت باشگاه ها مورد بررسی قرار داد، جایی که مدیران به چشم انداز موفقیت در کوتاه مدت می اندیشند و کارهای بلند مدت مد نظر آنان نیست زیرا کمتر نسبت به آینده خود امیدوار هستند و سعی دارند در کوتاه مدت نتایجی کسب کنند که به رزومه ای برای آنان تبدیل شود.
اصول باشگاه داری براساس قوانین حرفه ای نیست زیرا در حالی که باشگاه داری باید شامل رشته های متعدد باشد در ایران تنها چند باشگاه تیم متنوع دارند و در مابقی موارد تمام فعالیت باشگاه ها در فوتبال بزرگسالان خلاصه شده است و تیم های پایه به افراد مختلف سپرده می شود.

*طباطبایی: مدیریت غیر تخصصی در ورزش ناهنجاری ایجاد می کند
تدوین قانون یا اجرای قانون مساله ای است که در شرایط کنونی فوتبال ایران باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در ایران ظرفیت های فوتبالی فراوانی وجود دارد اما شیوه و میزان استفاده از این ظرفیت ها مهم است. ما باید از داشته های کنونی برای کنترل رفتارها استفاده کنیم، اگر این قوانین به درستی اجرا شود بدون شک وضعیت بهتر می شود.
استعداد و ظرفیت فوتبال ایران بالاتر از خیلی از کشورها است. ستارگان ما در سن 20 سالگی جهانی می شوند اما چگونه از این ظرفیت ها استفاده کنیم. مدیران ما در این زمینه چه کاری انجام می دهند؟
فوتبال نیروی ماهر و با دانش فوتبالی می خواهد زیرا مدیریت مهمترین بخش کنترل ناهنجاری های فوتبالی است، اگر بگوییم رفتارهای هنجارشکنانه ورزشگاه ها نتیجه رفتار و دانش مدیریتی است گزافه نیست.
چه منطقی در فوتبال ما وجود دارد که در نتیجه رفتار نامتناسب اول هوادار، بعد بازیکن و مربی و در نهایت مدیریت قربانی می شوند. چرا در نتیجه این رفتارها مدیریت به عنوان راس هرم مورد بازخواست قرار نمی گیرد.
چرا به جای آنکه شخص برای مدیریت انتخاب شود، برنامه برای باشگاه در دستور نیست و چرا راهبردی بلند مدت در فوتبال ایران وجود ندارد؟
فوتبال ما از سه بخش فوتبال پایه، بدنه فوتبال و مدیریت تشکیل شده است. در صورت توجه به مدیریت و تخصصی کردن آن، می شود بدنه و فوتبال پایه را بیمه کرد. اگر چنین رخ دهد بدون شک معضلات فوتبال کاهش پیدا می کند.
فوتبال ایران نیاز به خون تازه دارد و باید افراد با انگیزه های جدید در این بخش تزریق شوند تا شرایط تغییر کند. از کوچکترین تغییرات استقبال کنیم و ایراد نگیریم چرا باید فلان آدم دبیر سخنگوی فوتبال شده است بلکه حمایت کنیم تا این راهبرد به سرانجام برسد.
تا زمانی که مدیریت ما به گونه ای باشد که مدیران اشتباهات خود را قبول نکنند هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. مدیریت اگر اشتباه خود را بپذیرد هیچ اتفاقاقی نخواهد افتاد، مدیر حرفه ای اشتباه خود را می پذیرد اما آماتورها زمین و زمان را مقصر در ناکامی جلوه می دهند.
باید اشتباهمان را بپذیریم تا شاهد تکرار آن نباشیم این پذیرفتن تنها به مدیریت مربی و بازیکنان محدود نیست بلکه داوران ما را نیز شامل می شود. ورزش چگونه باید بر فرهنگ جامعه تاثیر بگذارد و چگونه تاثیر بپذیرد؟ ورزش می تواند تاثیر گذار بر جامعه باشد چون با انسان های خاص و چهره سرکار دارد و این رابطه از قدرت تاثیر گذاری و جهت دهی برخوردار است. آدم های حاضر در ورزش باید تاثیر گذار باشند.
به طور مداوم رویِ بد ورزش را به مردم معرفی می کنیم وقتی مدیر در برنامه پرمخاطب به مدیر دیگر هجمه می برد بدون شک بازیکن و هوادار از این اشاعه خشونت نیز تاثیر می پذیرد. مدیران ایران حرفه ای نیستند. جای برخی مدیران در راس باشگاه نیست اما آنان اصرار بر ماندن دارند و اشتباه خود را به گردن دیگران می اندازند.
لازم است مدیران ایران از ظرفیت های موجود استفاده کنند تا حداقل گوشه ای از مشکلات حل شود. درد فوتبال ما این است که از پشت میز اداره می شود. مدیری که در چمن فوتبال پایش نلنگد بدون شک درد فوتبالیست ها را درک نمی کند.
اینکه هر فردی داوطلب شود در حوزه های مختلف کار کند درست نیست بلکه باید یاد بگیریم که در حوزه دانش خود اظهارنظر کنیم. اگر اظهار نظر در حوزه غیر کاری و تخصصی باشد بدون شک مشکل حل نخواهد شد بلکه مشکلاتی را نیز به جامعه اضافه می کند.
برای تحقق مدیریت شایشه سالار و نخبه گرا نیاز به عزم ملی داریم که با حرف چند کارشناس یا چند میزگرد درست نخواهد شد بلکه باید نسل سازی در این زمینه داشته باشیم، نسلی که به خوبی هنجارهای و ناهنجارها را درک کند.

* عبدی: اخلاق و قهرمانی مکمل یکدیگرند
بررسی مشکلات فوتبال هر چند پرتکرار شده اما لازم و ضروری است؛ ما در فوتبال داشته ها را نیز از دست داده ایم و احترام و اخلاق ورزشی که سرلوحه فرهنگ ما است در مسیر تنزل به قهقرا قدم بر می دارد. اخلاق ورزشی جای خود را به بی اخلاقی های خاص داده و حرمت ها رو به زوال است.
فوتبال ایران در چند دهه گذشته پیشرفت کرده است اما با پیشرفت خیلی از رفتارها را فراموش کردیم. به عبارتی بُعد ورزشی فوتبال و قهرمانی آن را برجسته و بعد پرورشی و فرهنگ سازی آن را فراموش کردیم.
مدیریت باشگاه فراموش کردند که اخلاق و ورزش مکمل یکدیگرند و برخی بدون توجه به این کار، اخلاق دیگر سازمان ها را به فوتبال و باشگاه های ایران منتقل می کنند.
اول مدیر عامل انتخاب می شود، بعد هیات مدیره شکل می گیرد؛ آیا این هیات مدیره اختیار لازم را دارد؟!
در کنار مدیران غیر ورزشی، مدیران متخصص نیز اگر بخواهند واقعیت مدیریت را به اجرا بگذارند بدون شک منافع برخی به خطر خواهد افتاد و این امر موجب خواهد شد تا برای وی حاشیه درست کنند و این شیوه از برخورد مصداق عینی در فوتبال ایران دارد. اینکه بگوییم فلان پیشکسوت دانش دارد و می تواند مدیریت کند آیا اختیار کامل برای اجرای چشم اندازها را هم دارد؟!
اعتماد و راستگویی دو اصل اساسی مدیریت است، اگر این دو اصل در فوتبال ایران و مدیریت آن ترویج پیدا کند شرایط متفاوت خواهد شد.
به فوتبال نباید دروغ بگوییم، مشکلات را رو راست با مردم در میان بگذاریم و این شامل تمام اجزای فوتبال ایران است. دروغ نگفتن به فوتبال شرط لازم و اساسی در اصلاح فوتبال است.
مسائل و مشکلات را آنگونه که هست ببینیم نه آنگونه که برخی انتظار دارند. مربی که بازیکنی را به تیم آورده که عملکرد مناسب ندارد و انتظارات را برآورده نمی کند باید در این زمینه بپذیرد که اشتباه کرده است.
قوانین به نگارش درآمده فوتبال ایران از قوانین فرانسه قوی تر است اما اجرا و ضمانت اجرایی آن چگونه است؟ ما اجرای مناسب نداریم. خشونت های فوتبالی انگلیس چگونه مهار شد؟ چگونه تعریف شهروندان این کشور از فوتبال از جنگ به فوتبال تبدیل شد به طوری که تماشاگران در این کشور حالا تنها یک متر با زمین فاصله دارند.
برای ریشه کن کردن خشونت و بی فرهنگی در فوتبال لازم است که اشتباهات را در سلسه مراتب مورد بررسی قرار دهیم و تنها بر روی تماشاگر یا بازیکن زوم نکنیم، بلکه مدیریت، کانون هواداران، مربیان، بازیکنان و مجموعه فوتبال را مورد بررسی قرار دهیم تا بار دیگر جوانمردی در فوتبال رواج پیدا کند.
البته در این زمینه و برای پیاده شدن این چشم انداز نیاز به زمان داریم زیرا تغییر یک شبه رخ نمی دهد و باید گام به گام پیش رود؛ در غیر اینصورت به جایی نخواهیم رسید.
همچنین برای فرهنگ سازی و تطهیر فوتبال از برخی رفتار ها نیاز به قربانی است؛ قربانی کردن برخی از اصول هایی که منشا ناهنجاری هستند.
رسانه نباید برجسته کننده خشونت در فوتبال باشد بلکه بهتر است مشکلات فوتبالیست ها نیز مورد توجه رسانه ها قرار گیرد تا برای ریشه یابی مشکل مورد ارزیابی قرار گیرد.
رسانه نباید پرخاشگران را بازتاب دهد زیرا یک گزارش یا خبر موجب چهره شدن برخی از اغتشاش گران می شود. فردی تا دیروز در محله خود شناخته شده نبود با دیدن تصویر خود در رسانه ملی و برنامه پربیننده «شیر» می شود و دیگران نیز با الگو گیری از او به دنبال چهره شدن هستند.
ما واژه تماشاگر نما را به کار می بریم اما برخی مواقع خود زمینه را برای برجسته سازی آن فراهم می کنیم. رسانه نباید به وسیله ای برای این برجسته سازی تبدیل شود باید بعد زیبای ورزش را برجسته کنیم.
فضای مجازی برای فوتبال به شمشیر دولبه ای تبدیل شده است و باید سمت و سوی آن را مدیریت کنیم. اگر مدیریت این کار در جهت مثبت نباشد بدون شک اوضاع از این بدتر خواهد شد و فضای مجازی با وجود ظرفیت های بیشمار به ابزار ضد فرهنگ تبدیل می شود.

*مهدوی: هزینه تخلف باید برای فرد گران باشد
از الگوی کشورهای صاحب تجربه در کنترل خشونت استفاده کنیم. در کشوری مانند بلژیک خشونت قبیله ای نیست و تماشاگران بیشتر بر روی بازی تمرکز دارند تا اینکه بخواهند به هواخواهی یک یا چند نفر وارد دعوا شوند و در نهایت ورزشگاه ها را به آشوب بکشند.
برای الگوسازی به فرد خاطی باید هزینه تحمیل کنیم تا برای او درس عبرتی باشد. اگر جرایم راهنمایی رانندگی قدرت بازدارندگی نداشت بدون شک امروز در رانندگی شاهد هرج و مرج بودیم. برای کنترل اتفاقات فوتبال باید تلاش بر این باشد تا فرد از کرده خود پشیمان شود نه اینکه پافشاری بر تکرار خطا داشته باشد.
داوری که برای یک بازی در لیگ 2 پرچم می زند تنها 150 هزار تومن می گیرد و ممکن است به او پیشنهادهایی شود. فکر کردن به این پیشنهاد ممکن است تمرکز فرد را بهم بریزد.
وسوسه مالی و پیشنهاد به برخی از افراد درگیر در فوتبال واقعیتی انکار ناپذیر در فوتبال ایران است، واقعیتی که ممکن است برخی از بازیکنان و مربیان تیم را وسوسه کند.
لذا برای پیشگیری از این مشکلات باید نیازهای مادی افراد را تامین کنیم. لازم است مدیران باشگاهی ما این مهم را مورد توجه قرار دهند زیرا شیطان ممکن است درب خانه فوتبالیست های ایرانی را بزند.
ورزشی**2052**3991**1067**
کد N2165069

وبگردی