آفتاب

آغوش باز افکار عمومی برای فیک‌نیوزها؛ مقصر کیست؟

آغوش باز افکار عمومی برای فیک‌نیوزها؛ مقصر کیست؟

یک استاد ارتباطات می‌گوید: در بسیاری از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، محتوایی که تولید می‌شود نادرست است و توجهی هم به این نمی‌کنند که این خبر درست است یا نه؛ زیرا مکانیسم درستی ندارد و این نشان می‌دهد که سواد رسانه‌ای وجود ندارد.

فاطیما فردوس: فیک‌نیوزها و شایعات؛ معضل جدید رسانه‌های فارسی‌زبان. اخباری که آنقدر همه‌گیر شده و به مذاق افکار عمومی خوش آمده که تبدیل به ابزاری برای سودجویی‌های مالی شده است. مکانیستم ساده‌ای که قدرت راه‌ می‌اندازد و مردم را به جان هم. پیش از این اگر شایعه‌ای پخش می‌شد، انتقادها به این سمت می‌رفت که بی‌خبری است و خبرها با جزئیات کامل منتشر نمی‌شود اما نقد دیگری که به این وضعیت وارد است، ورود شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و شهروندخبرنگارانی است که بدون داشتن کوچک‌ترین سواد رسانه‌ای به شایعات دامن می‌زنند و افکار عمومی را درگیر می‌کنند. این در حالی است که بی‌اعتمادی مردم به وضعیت و شرایط، باعث شده تا اخبار فیک را راحت‌تر بپذیرند و اعتمادی به اخبار رسمی نداشته باشند.

در همین میان محمدرضا رسولی، عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه آزاد نیز در گفت‌وگو با «خبرآنلاین» می‌گوید: « مسئله ما این است که رسانه‌های غیرشناسنامه‌دار یا پیام‌رسان‌هایی که شناسنامه ندارند بسیار فعال‌ترند و همین‌ها هستند که بر موج افکار عمومی کار می‌کنند. در واقع انتشار اخبار صحیح در حاشیه است؛ یک حالتی هست که مردم دوست دارند اخبار متفاوت بشنوند و این شنیدن صدای متفاوت به رواج شایعات دامن می‌زند. بحث دیگر این است که سرعت تصحیح بسیار کم است و خیلی اوقات رسانه‌هایی که در تلاش‌اند تا اخبار صحیح را منتشر کنند هم به دام شایعات می‌افتند و مدت زمانی که طول می‌کشد تا خبر فیک تکذیب شود و خبر درست جایگزین شود روندی طی می‌شود که دیگر مردم همان شایعه را باور می‌کنند.»

در ادامه گفت‌وگوی او را با «خبرآنلاین» می‌خوانید:

چرا افکار عمومی و جامعه ایران تا این اندازه مستعد فیک‌نیوز و شایعات شده است؟

معمولا در بی‌خبری یا کم‌خبری شایعات زیاد می‌شود اما در حال حاضر ما کم‌خبر یا بی‌خبر نیستیم. مشکل این است که اخبار زیاد غیرموثق داریم؛ یکی از عواملی که به تولید و تکثیر اخبار فزاینده فیک دامن می‌زند. در واقع روال گذشته بهم خورده که با ندادن اطلاعات یا کم‌کاری خبری شایعات زیاد می‌شد. در حال حاضر اخبار درست کم داریم ولی اخبار نادرست بسیار داریم و همین مسئله خودش را تکثیر می‌کند و متاسفانه هیچ مرجعی هم وجود ندارد که به این موضوع رسیدگی کند. این اخبار نادرست بر اخبار درست غلبه می‌کند و معضلی است که دامن‌گیر شده و شبکه‌های اجتماعی هم آن را متکثر کرده‌اند.

درستی‌سنجی در رسانه‌ها تا چه اندازه جدی گرفته می‌شود؟ 

رسانه‌هایی که شناسنامه دارند بیشتر حواسشان هست ولی مسئله ما این است که رسانه‌های غیرشناسنامه‌دار یا پیام‌رسان‌هایی که شناسنامه ندارند بسیار فعال‌ترند و همین‌ها هستند که بر موج افکار عمومی کار می‌کنند. در واقع انتشار اخبار صحیح در حاشیه است؛ یک حالتی هست که مردم دوست دارند اخبار متفاوت بشنوند و این شنیدن صدای متفاوت به رواج شایعات دامن می‌زند. بحث دیگر این است که سرعت تصحیح بسیار کم است و خیلی اوقات رسانه‌هایی که در تلاش‌اند تا اخبار صحیح را منتشر کنند هم به دام شایعات می‌افتند و مدت زمانی که طول می‌کشد تا خبر فیک تکذیب شود و خبر درست جایگزین شود روندی طی می‌شود که دیگر مردم همان شایعه را باور می‌کنند.

پس می‌توان گفت نقش شبکه‌های اجتماعی در این روند بسیار زیاد است.

بله حتما همینطور است؛ در بسیاری از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، محتوایی که تولید می‌شود نادرست است و توجهی هم به این نمی‌کنند که این خبر درست است یا نه؛ زیرا مکانیسم درستی ندارد و این نشان می‌دهد که سواد رسانه‌ای وجود ندارد.

به‌نظر می‌رسد رسانه‌های آنلاین به این موضوع دامن می‌زنند؛ به‌نظر شما رسانه‌های رسمی چگونه می‌توانند در فضای فیک نیوزها وارد نشوند (چه اصولی را رعایت کنند)؟

بله دقیقا همینطور است و صاحبان خدمات و کالا در این فضا بسیار سودجویی می‌کنند؛ زیرا در فضایی قرار داریم که عرضه و تقاضا بسیار گنگ است و اخبار متفاوت و نادرستی منتشر می‌شود که فضا را برای سودجویان فراهم می‌کند. مانند داستان گران‌شدن ماکارانی یا برنح که احتکارکنندگان شایعه بالارفتن قیمت را مطرح می‌کنند تا مردم برای خرید هجوم بیاورند و سودشان را ببرند. این وضعیت باید به سرعت پیگیری شود. چه کسی پیگیری کرد که اخبار مربوط به سهمیه‌بندی بنزین از کجا درز کرده است؟ اول به شکل غیررسمی و بعد رسمی اعلام شد که بنزین سهمیه‌بندی می‌شود. خب این مسئله به بی‌اعتباری و بی‌اعتمادی از سوی مردم دامن می‌زند.

این مسئله تا چه اندازه با شاخص اعتماد عمومی مردم قابل سنجش است؟

در مطالعات رسمی شاخص اعتماد عمومی مردم به زیر ۲۰ درصد رسیده است. اگر توجه کنید می‌بینید که هنوز صف‌های بنزین هست؛ دلیلش چیست؟ همان بی‌اعتمادی مردم. مردم فکر می‌کنند هر لحظه ممکن است بنزین گران شود و متاسفانه عملکرد بد رسانه‌ها هم در دادن این آگاهی‌ها در اینکه چطور مردم را با شرایط سازگار کنند، ضعیف است. به‌عبارتی دیگر رسانه‌ها خیلی اوقات از مردم عقب می‌مانند.

در فضای مجازی با چه اقداماتی می توان مانع ازجولان فیک نیوز ها شد؟

رسانه‌ها باید در دقت، سرعت و صحت اخباری که منتشر می‌کنند تمرکز کنند؛ یعنی مرتب باید در این فضاها حضور متعدد و متکثر داشت و طوری فعالیت کرد که اخبار صحیح به‌جای اخبار فیک پخش شوند. با این حال متاسفانه ما در تمامی این موارد عقبیم؛‌ از سرعت و دقت گرفته تا صحت اخبار.

۴۷۲۳۸

کد N2159347

وبگردی