به گزارش روز سه شنبه ایرنا، مشارکت اجتماعی به عنوان راهبرد مؤثر در ارتقای سلامت، به عوامل مختلفی مربوط است و شناخت و مدیریت این عوامل در هر جامعه میتواند وقوع آن را تسهیل کند.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یک مطالعه با هدف تعیین این عوامل در منطقه 2 شهرداری تهران انجام داده است. روش این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی و براساس نمونه های تصادفی 250 نفری است.
بر اساس نتایج این مطالعه افراد 18 سال و بیشتر مایل به شرکت در مطالعه و ساکن در محل به عنوان واجدین شرکت در مطالعه منظور شدند؛ دادهها براساس پرسشنامه محقق ساخته و جمعآوری و روایی و پایایی پرسشنامه در مطالعه مقدماتی نیز تأیید شد؛ دادهها با استفاده از آزمونهای تی زوجی، کای دو و آنالیز پراکنش یک طرفه تحلیل شد.
براساس یافتهها، سطح تحصیلات، میزان ساعات فراغت در روز، سابقه و مدت مشارکت در سایر فعالیت های اجتماعی با ارزیابی کلی از عوامل مرتبط با مشارکت رابطه معنیدار داشت.
همچنین کمتر از نیمی از شرکتکنندگان (42 درصد) در برنامههای ارتقای سلامت محله زندگی مشارکت داشتند. بین میزان مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت با متغیرهای سطح تحصیلات، تأهل، سابقه و مدت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی مختلف و میزان ساعات فراغت در روز نیز رابطه معنیداری مشاهده شد.
نتایج نشان داد ارتقا آگاهی عمومی، تمهید و تسهیل عوامل زمینهای بروز مشارکت اجتماعی از طریق کاهش تمرکزگرایی دولتی و برانگیختن و بسیج مردم میتواند سبب افزایش دانش و بهبود نگرش جامعه نسبت به مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت جامعه شود.
مشارکت فرهنگی، شرکت داوطلبانه افراد، گروه ها و سازمان های یک جامعه در ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی برای گسترش توسعۀ پایدار، متوازن و همه جانبه حیات فرهنگی آن جامعه است که در این معنا علاوه بر دستآوردها، نتیجۀ عوامل گوناگون اجتماعی و فرهنگی نیز قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، عوامل اجتماعی و فرهنگی مدرن با تأثیراتی که بر ارزشهای جامعه دارند، شرایط را برای تغییرات فرهنگی مهیا میکنند؛ بنابراین، ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و فردی، همواره نقش مهمی را بین عوامل گوناگون و مؤثر از یک سو و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی نظیر مشارکت فرهنگی ازسوی دیگر، ایفا می کنند.
در سالهای اخیر پژوهشهای متعددی در زمینۀ مشارکت بهویژه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران انجام شده است. برخی از این مطالعات حاکی است مشارکت در امور فرهنگی در سطح پایینی قرار دارد. سایر بررسیها نیز رابطۀ میان عوامل گوناگون و مشارکت فرهنگی را بررسی کردهاند: بهسبب ظهور عواملی نظیر رسانههای جدید ارتباطی و تأثیرات آن ها بر میزان مشارکت فرهنگی، انجام مطالعات بیشتر و مستمر ضرورت بیشتری یافته است.
موضوع اصلی این پژوهش عوامل مؤثر بر مشارکت فرهنگی در فضای دانشگاه است که در سه بعد اجتماعی، فرهنگی و فردی قرار دارند. این عوامل رسانههای جدید ارتباطی (در بعد اجتماعی)، سرمایۀ فرهنگی (در بعد فرهنگی) و سلامت اجتماعی افراد (در بعد فردی) را شامل می شوند.
وجه دیگر، نهادهای آموزشی و فرهنگی نظیر دانشگاهها است که همواره جایگاه ویژهای در نهادینهکردن مشارکت اجتماعی و فرهنگی داشتهاند؛ دانشگاهها، ضمن نظارت بر بُعد غیرمادی (ناملموس) فرهنگ که با آموزشهای رسمی و غیررسمی جریان دارد، فرهنگ مادی (عینی) را نیز رهبری میکنند؛ ازسوی دیگر روابط مستقیم و غیرمستقیم آن ها با جامعه انکارنکردنی است؛ بهطوری که تغییرات فرهنگی در محیط دانشگاه بر فضای فرهنگ عمومی در جامعه نیز اثر گذار است؛ درنتیجه در سیاستهای فرهنگی جامعه همواره به سنجش موضوعات فرهنگی در محیطهای آموزشی توجه شده است.
بر این مبنا بررسی موضوعی چون مشارکت در امور و فعالیتهای فرهنگی دانشگاهی، به دو دلیل دارا بودن وجوه ملموس و ناملموس فرهنگی و تأثیر عوامل اجتماعی محیطهای دانشگاهی بر آن اهمیت ویژهای دارد.
ازسوی دیگر اهداف و چشماندازهای فرهنگی دانشگاهها همواره برمبنای توسعۀ فرهنگی بهشکل عام و مشارکت در امور فرهنگی بهطور خاص مطرح میشوند؛ برای نمونه، در طرح راهبردی دانشگاه کاشان بر نقش مؤثر دانشگاه در حفظ و ارتقای هویت اسلامی و فرهنگی جامعه، تربیت نیروی انسانی خلاق در حوزههای مختلف، پاسخگویی دانشگاه به نیازهای گوناگون جامعه، تولید دانش، فناوری و انتقال آن به حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه تأکید شده است.
همچنین از دانشگاه بهمنزلۀ مرکز و کانون پیشرو در جامعه و مؤثر در جهتدهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن یاد شده و امید است در تولید دانش، نوآوری و انتقال دانش به حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز به رتبههای چشمگیری دست یابد.
**9484**
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یک مطالعه با هدف تعیین این عوامل در منطقه 2 شهرداری تهران انجام داده است. روش این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی و براساس نمونه های تصادفی 250 نفری است.
بر اساس نتایج این مطالعه افراد 18 سال و بیشتر مایل به شرکت در مطالعه و ساکن در محل به عنوان واجدین شرکت در مطالعه منظور شدند؛ دادهها براساس پرسشنامه محقق ساخته و جمعآوری و روایی و پایایی پرسشنامه در مطالعه مقدماتی نیز تأیید شد؛ دادهها با استفاده از آزمونهای تی زوجی، کای دو و آنالیز پراکنش یک طرفه تحلیل شد.
براساس یافتهها، سطح تحصیلات، میزان ساعات فراغت در روز، سابقه و مدت مشارکت در سایر فعالیت های اجتماعی با ارزیابی کلی از عوامل مرتبط با مشارکت رابطه معنیدار داشت.
همچنین کمتر از نیمی از شرکتکنندگان (42 درصد) در برنامههای ارتقای سلامت محله زندگی مشارکت داشتند. بین میزان مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت با متغیرهای سطح تحصیلات، تأهل، سابقه و مدت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی مختلف و میزان ساعات فراغت در روز نیز رابطه معنیداری مشاهده شد.
نتایج نشان داد ارتقا آگاهی عمومی، تمهید و تسهیل عوامل زمینهای بروز مشارکت اجتماعی از طریق کاهش تمرکزگرایی دولتی و برانگیختن و بسیج مردم میتواند سبب افزایش دانش و بهبود نگرش جامعه نسبت به مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت جامعه شود.
مشارکت فرهنگی، شرکت داوطلبانه افراد، گروه ها و سازمان های یک جامعه در ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی برای گسترش توسعۀ پایدار، متوازن و همه جانبه حیات فرهنگی آن جامعه است که در این معنا علاوه بر دستآوردها، نتیجۀ عوامل گوناگون اجتماعی و فرهنگی نیز قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، عوامل اجتماعی و فرهنگی مدرن با تأثیراتی که بر ارزشهای جامعه دارند، شرایط را برای تغییرات فرهنگی مهیا میکنند؛ بنابراین، ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و فردی، همواره نقش مهمی را بین عوامل گوناگون و مؤثر از یک سو و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی نظیر مشارکت فرهنگی ازسوی دیگر، ایفا می کنند.
در سالهای اخیر پژوهشهای متعددی در زمینۀ مشارکت بهویژه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران انجام شده است. برخی از این مطالعات حاکی است مشارکت در امور فرهنگی در سطح پایینی قرار دارد. سایر بررسیها نیز رابطۀ میان عوامل گوناگون و مشارکت فرهنگی را بررسی کردهاند: بهسبب ظهور عواملی نظیر رسانههای جدید ارتباطی و تأثیرات آن ها بر میزان مشارکت فرهنگی، انجام مطالعات بیشتر و مستمر ضرورت بیشتری یافته است.
موضوع اصلی این پژوهش عوامل مؤثر بر مشارکت فرهنگی در فضای دانشگاه است که در سه بعد اجتماعی، فرهنگی و فردی قرار دارند. این عوامل رسانههای جدید ارتباطی (در بعد اجتماعی)، سرمایۀ فرهنگی (در بعد فرهنگی) و سلامت اجتماعی افراد (در بعد فردی) را شامل می شوند.
وجه دیگر، نهادهای آموزشی و فرهنگی نظیر دانشگاهها است که همواره جایگاه ویژهای در نهادینهکردن مشارکت اجتماعی و فرهنگی داشتهاند؛ دانشگاهها، ضمن نظارت بر بُعد غیرمادی (ناملموس) فرهنگ که با آموزشهای رسمی و غیررسمی جریان دارد، فرهنگ مادی (عینی) را نیز رهبری میکنند؛ ازسوی دیگر روابط مستقیم و غیرمستقیم آن ها با جامعه انکارنکردنی است؛ بهطوری که تغییرات فرهنگی در محیط دانشگاه بر فضای فرهنگ عمومی در جامعه نیز اثر گذار است؛ درنتیجه در سیاستهای فرهنگی جامعه همواره به سنجش موضوعات فرهنگی در محیطهای آموزشی توجه شده است.
بر این مبنا بررسی موضوعی چون مشارکت در امور و فعالیتهای فرهنگی دانشگاهی، به دو دلیل دارا بودن وجوه ملموس و ناملموس فرهنگی و تأثیر عوامل اجتماعی محیطهای دانشگاهی بر آن اهمیت ویژهای دارد.
ازسوی دیگر اهداف و چشماندازهای فرهنگی دانشگاهها همواره برمبنای توسعۀ فرهنگی بهشکل عام و مشارکت در امور فرهنگی بهطور خاص مطرح میشوند؛ برای نمونه، در طرح راهبردی دانشگاه کاشان بر نقش مؤثر دانشگاه در حفظ و ارتقای هویت اسلامی و فرهنگی جامعه، تربیت نیروی انسانی خلاق در حوزههای مختلف، پاسخگویی دانشگاه به نیازهای گوناگون جامعه، تولید دانش، فناوری و انتقال آن به حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه تأکید شده است.
همچنین از دانشگاه بهمنزلۀ مرکز و کانون پیشرو در جامعه و مؤثر در جهتدهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن یاد شده و امید است در تولید دانش، نوآوری و انتقال دانش به حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز به رتبههای چشمگیری دست یابد.
**9484**
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است