آفتاب

یاغی شما هستی آقای مجری!

یاغی شما هستی آقای مجری!

با قاطعیت می‌توان گفت تلویزیون به صورت جزیره‌های پراکنده‌ای است که به شکل ملوک الطوایفی و خودمختار اداره می‌شود؛ بدون قاعده، بدون چشم انداز و بدون بررسی و بازخوانی گذشته!

به هر حال صداوسیما، مدت‌هاست در دست افرادی است که راه را بلد شده‌اند و در هر شرایطی می‌توانند با این رسانه کار کنند. فضای سیاسی و اجتماعی هم خیلی مهم نیست؛ قرار است در ایامی خاص، سریال ساخته شود، در روزهایی دیگر برنامه مناسبتی، در برخی شب‌های سال برنامه سرگرمی و گاهی هم برنامه سیاسی...خیلی سخت نیست که خودت را در این مسیر سازگار سازی و همیشه بمانی!
اما اینکه تلویزیون تقریبا به کارخانه «همه فن حریف سازی» تبدیل شده نگران کننده است؛ مثلا مجری‌هایی که در همه امور متخصص هستند؛ برنامه کودک اجرا می کنند، به راهیان نور می‌روند، در برنامه‌های کارآفرینی حضور فعال دارند، طنز می‌سازند، اقتصاد می‌فهمند، دکترای ارتباطات و فرهنگ دارند، منتقد سینما می‌شوند و...
در همین بلبشو هم ناگهان به یک نفر بدون سابقه برنامه‌سازی حرفه‌ای، آنتن زنده می‌دهند و بعد هم از اجرا به تهیه کنندگی و از تهیه گنندگی برنامه گفتگومحور به تهیه کنندگی سریال ارتقا می‌یابند؛ این از کرامات جام‌جم است؛ همان سرزمین عجایب؛ جعبه جادوی سابق!
برنامه «اختیاریه» که مثلا قرار است گفتگو محور باشد و مهمان با اختیار خودش به سوالات جواب دهد، شب گذشته نیکبخت واحدی را دعوت کرد تا پرونده شخصی او را روی آنتن تحویل ملت بدهد!
در بخشی از برنامه، مجری آماتور ناگهان به شبکه های اجتماعی اشاره می‌کند؛ سوال اول: نظرت درباره شبکه‌های اجتماعی چیست؟ جواب کوتاهی می‌گیرد. سوال دوم: نظرت درباره ازدواج از طریق شبکه‌های اجتماعی چیست؟
مهمان برنامه معذب می‌شود؛ می‌گوید خوب نیست!
مجری می‌گوید این را با اعتقاد می‌گویی یا بخاطر...نیکبخت مجبور می‌شود بگوید نه از سر تجربه می‌گویم!
مجری بادی به غبغب می‌اندازد و می‌گوید آهان پس به خاطر تجربه شکست خورده...خب بیشتر توضیح می‌دهی؟ جوان‌های بسیاری می‌توانند از این تجربه عبرت بگیرند و...نیکبخت هم می‌گوید نه!
مجری برنامه زرد شبکه تهران حالا می‌خواهد خودش را توجیه کند: «البته ما در اختیاریه اجباری برای پاسخگویی نداریم ولی کاش می‌گفتی ...»
در بخش دیگری از برنامه، به نیکبخت تصویری نشان می‌دهند و او هم از حسرت خط خوردن از تیم ملی در زمان علی دایی می‌گوید. مجری می‌گوید علت این اتفاقات چیست؟ نیکبخت می‌گوید اشتباهاتی داشتم و...
مجری با اختیار کامل، به مهمان برچسب می‌زند و می‌گوید: اگر داستان اخراجت از تیم ملی اسمش یاغی گری نیست، چیست؟! نیکبخت قبول نمی‌کند و کمی توضیح می‌دهد، آقای مجری دوباره می‌گوید واقعا این بود؟! سبک زندگی تو در آن روزها لطمه نزد؟ بعد هم از جداشدن نیکبخت از استقلال و رفتن به پرسپولیس و حاشیه‌هایش می‌گوید و تاکید می‌کند اسم این یاغی گری نیست؟!
و این کلمه چندبار در برنامه تکرار می‌شود!
بگذریم که آقای مجری، اطلاعات غلط زیادی به مهمان نسبت داد که مهمان خودش آنها را اصلاح کرد؛ به هرحال سرچ گوگل خیلی برای اجرای یک برنامه زنده کافی نیست!
یا اینکه به مهمان برنامه بگویند آن فیلم از آن مهمانی و...خیلی بد بود البته افراد زیادی در آن فیلم حضور داشتند اما فقط شما...یعنی چه؟! گویا این برنامه، قرار است «تحقیر مهمان و خاله‌زنک بازی» را توامان به خورد مخاطب بدهد و با «اعتراف گیری» دنبال نمایش خوب بودن است. سرک کشیدن به خصوصی‌ترین اتفاقات زندگی یک ستاره چه جذابیتی دارد که تلویزیون جمهوری اسلامی دارد به آن چنگ می‌زند؟ و متاسفانه طیف منتسب به اصولگرا اجازه این ساخت و سازها را در تلویزیون می‌گیرند!
دیگر مضحک است بگوییم این تلویزیون قرار است دانشگاه باشد! این تلویزیون قرار است همان «من و تو» و «جم» باشد با برنامه‌هایی خاص که بشورد و ببرد!
کد N2137515

وبگردی