آفتاب
گزارش مهر از یک اتفاق خوب برای یک مهاجر افغانستانی؛

معجزه‌ای که عرفان را نجات داد/ انسان هایی که مرز نمی شناسند

معجزه‌ای که عرفان را نجات داد/ انسان هایی که مرز نمی شناسند

پسربچه‌ای افغانستانی که از بدو تولد به دلیل یک نقص مادرزادی به سختی قادر به راه رفتن بود، امروز به لطف انسان هایی که برای یاری رسانی به هم نوعان خودمرزی نمی شناسند، طعم سلامتی را چشید.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه_ ساناز باقری‌راد: به سختی راه می‌رود، هرکس هم از کنارش عبور می‌کند با نگاهی ادامه دار خیره‌اش می‌شود. اما وقتی چهره‌اش را می‌بینند، درد از چشمانشان پا به فرار می‌گذارد و بی خیال به راهشان ادامه می‌دهند. این اتیکت «ایرانی نیست» هم، به مجوزی برای ابراز بی مهری‌شان تبدیل شده، او هم دیگر به این ترحم‌های ثانیه‌ای عادت کرده است.

عادت کرده است که به جرم متفاوت بودن ملیتش و افغانستانی بودن، درهای انسانیت به رویش بسته باشد. نه تنها او بلکه تمامی هم جنس‌هایش به این شیوه عادت دارند. از پسربچه‌ای ۱۲ ساله سخن می‌گوئیم که امروز به مدد توجه آن‌هایی که به معنای واقعی کلمه انسان اند، دیگر به سختی راه نمی‌رود. حتماً برای خیلی‌ها نیز پیش آمده است که فردی افغانستانی که نیازمند کمک باشد را دیده باشیم اما به محض فهمیدن اینکه هویت وی، قید یاری کردن یا حتی ابراز همدردی را زده‌ایم. کوچک و بزرگ هم فرقی نمی‌کند و تنها به دلیل هم ملیت نبودن با خودمان، انسان‌های نیازمند را نادیده گرفته‌ایم.

اما هنوز در این شهر مردمانی متفاوت هم قدم می‌زنند. انسان‌هایی که یاری رساندن به دیگران در ذهنشان مرزبندی نشده و انسان بودن اولین اولویت‌شان است. آن‌هایی که ایرانی، افغانستانی و اروپایی برایشان برابر است و به مهاجران افغانستانی کشور همسایه به چشم آدم‌هایی متفاوت نگاه نمی‌کنند.

مهدی خواجوی از همان دسته آدم‌ها است. یک فرد عادی که به سادگی از کنار یک هنجار عبور نکرد. همین چند روز پیش بود که در حال حرکت به سمت مطبش بود و کودکی سد راهش شد و از او برای دوستش کمک خواست. دوستش، پسری ۱۲ ساله و اهل افغانستان به نام عرفان است. همان که به سختی راه می‌رود و با دیدنش در خیابان، بسیاری نگاهش می‌کنند.

عرفان از کودکی دچار یک نقص مادرزاد بوده و از چسبندگی نخاع رنج می‌برد اما تاکنون توان مالی عمل جراحی را نداشته است. اما سه شنبه هفته گذشته مورد عمل جراحی قرار گرفت و حالش خوب است. داستان عرفان را از زبان جراح معالج وی شنیدیم. مهدی خواجوی جراح مغز و اعصاب، در گفتگو با مهر ماجرا را از ابتدا برایمان شرح داد.

انسان‌هایی که به نمایندگی از خدا دست مردم را می‌گیرند

خواجوی با توضیح از روز اول آشنایی با این کودک می‌گوید: ۱۹ اسفند بود که در حال حرکت به سمت مطبم بودم. در نزدیکی محل کارم یک کافه است که معمولاً عصرها به آنجا می‌روم، همیشه چندین پیک موتوری قرار دارند و اغلب من را می‌شناسند، یکی از آن‌ها جلو آمد و موضوع عرفان را برایم تعریف کرد و گفت: پسربچه‌ای را می‌شناسد که به سختی می‌تواند راه برود، نخاع و دندان‌هایش هم مشکل دارد.

وی ادامه می‌دهد: سپس مدارک کودک را برایم آورد و با مشاهده مدارک متوجه شدم که وی از چسبندگی و کشیدگی مادرزادی نخاع رنج می‌برد. علت ایجاد این بیماری نیز عدم مصرف اسیدفولیک توسط مادر در دوران بارداری بوده که متأسفانه بسیاری از مهاجران به دلیل عدم مراجعه به پزشک دچار این عارضه می‌شوند.

کد N2117481

وبگردی