به گزارش خبرنگار ایلنا، مراسم تشییع پیکر ابوالفضل زرویی نصرآباد با عنوان «گریه بر لبخند» با حضور چهرههای طنز و ادبیات فارسی و برخی از مدیران فرهنگی ازجمله علی موسوی گرمارودی، غلامعلی حدادعادل، شهرام شکیبا، محمدجواد حقشناس، ناصر فیض در حوزه هنری برگزار شد.
شهرام شکیبا با بیان اینکه هیچ وقت گمان نمیکردم در چنین مراسمی حضور داشته باشم، با ذکر خاطرهای در رابطه با ایده ایجاد فرهنگسرای طنز، از نخستین رویاییاش با ابوالفضل زرویی نصرآباد به عنوان یک شگفتنی یاد کرد.
او با برشمردن توانمندیها و دانش برجسته زرویی به نظیرهای که بر ناصرخسرو نوشته شده بود، اشاره کرد و گفت: دفتر طنز حوزه هنری یک مدیر و یک کارمند داشت و آن هم ابوالفضل زرویی نصرآباد بود و بعد هم شد آنچه که نباید میشد. البته منصفانه باید گفت که زرویی و حوزه هنری همواره به یکدیگر مهر میورزیدند و به حق که موسوی گرمارودی عزیز در حق زرویی گفته بود که او عبید زاکانی روزگار ماست.
در ادامه علی موسوی گرمارودی با قرائت شعری از حکیم نظامی گنجوی که در مرثیه خاقانی سروده شده بود، سخنانش را آغاز کرد.
گرمارودی گفت: میخواستم از استعداد و دانش او بگویم ولی دیدم که مجال سخن نیست و به اجمال عرض میکنم که تحقیقات او بینظیر بود در حدی که حتی از تفاصیل دوره قبل به تذکره مقامات او هم نمیرسد. او برادر من بود که با رفتنش در داغی بیکران نشستهام و سخت است که این غم جانکاه را با خود در ادامه عمر بکشانم.
این شاعر با قرائت شعر مرثیهای در رثای زرویی سخنان خود را به پایان برد.
در ادامه مراسم ساعد باقری با قرائت شعری سخنان خود را آغاز کرد و با ذکر خاطرهای سخنانش را ادامه داد.
باقری اظهار داشت: من دیروز به سهیل محمودی میگفتم که ما با داغ قیصر (امین پور) و سید(حسن حسینی) فرو ریختیم اما با داغ ابوالفضل دیگر کمر راست نمیکنیم و داغ او هرگز کهنه نمیشود. بیان زرویی از شخصیتی میآمد که اصالت و شرافت انسانی را همچون گوهری تابناک با خود داشت. نگاشتههای او مشخص میکنند که رگ و ریشهای استوار از متون کهن فارسی با خود دارد آزاد بود و آزاد زیستن مهمترین ویژگی شخصیتیاش بود.
باقری افزود: شاید سه سال پیش بود که با سهیل محمودی قبل از عمل جراحیاش نزدش رفتیم از او پرسیدم ابوالفضل میترسی گفت که بلی که ساعد جان میترسم گفتم که ابوالفضل ترس نشانه سلامتی است هر چند من هم چون شهرام شکیبا معتقدم که اتفاقی که برای جسم زرویی افتاد خودخواسته بود و او نمیخواست و نمیتوانست که برخی مسائل را تحمل کند. او آماده به دیدار پروردگارش رفت و امیدوارم که خدا به همه ما چنین آمادگی را اعطا کند هر چند هیچکس ابوالفضل زرویی نصرآباد نمیشود.
ادامه دارد...
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است