بیشتر بخوانید : صحبت های علی کریمی بعد از بازی...
به گزارش ستاره ها به نقل از خبرگزاری تسنیم، در بخش اول مصاحبه کریم باقری، حرفهای او در مورد علاقهاش به مربیگری، ماجرای دو دستگی در پرسپولیس در سال 86، قضیه اخراج پیام صادقیان و رامین رضاییان و ناگفتههای ماجرای انتقال پر سروصدای مهدی طارمی به ترکیه، کنترل برخی بازیکنان با پلیس نامحسوس و قطر و ... را خواندید
در بخش دوم گفتوگو، «آقا کریم» در مورد دلیل شکست سنگین پرسپولیس مقابل الهلال، خواسته کارلوس کیروش، حواشی تمام نشدنی فوتبال ایران، دو اشتباه بزرگ زندگیاش، علی پروین، فوتبال تبریز و ... صحبت کرده است.
خیلیها میگفتند پرسپولیس بیشتر از این توان مقابله با الهلال را نداشت. نظر شما همین است؟
بله ما بهتر از این نمیتوانستیم بازی کنیم، آنها قویتر بودند و توانستند بازی را ببرند.
بازی برگشت چطور، امکان زدن 4 گل بود؟
اگر آن پنالتی اتفاق نمیافتاد و ما از فرصتهایی که داشتیم استفاده میکردیم ممکن بود. اعتقاد دارم که الهلال بهتر از تیم ما بود. درست است که در غیاب 3-4 بازیکن بازی کردیم اما باز آنها تیم بهتری بودند.
گویا این دو بازی آخر با الهلال به اندازه 20 سال برای بازیکنان پرسپولیس تجربه داشت!
گفتم که شما جلوی بازیکنان خوب بازی کنید، خیلی چیزها از آنها یاد میگیرید، فرقی نمیکند آسیایی یا اروپایی باشد، فکر میکنم آن بازی برای بازیکنان ما تجربه خیلی خوبی بود و در این دوره به آنها کمک میکند که بعضی وقتها خیلی از کارها را میتوانند انجام دهند.
فکر میکنید این تیم دوباره میتواند در آسیا مدعی باشد؟
خیلی کارمان سخت است، خودتان میدانید، تیمها همیشه هر دوره قویتر ظاهر میشوند، تیمهای عربستانی، قطری و اماراتی قوی هستند. امسال تلاشمان را میکنیم که مثل سال گذشته باشیم و نتایج خوبی بگیریم ولی کارمان خیلی سخت است.
هرچقدر جلو میرویم پرسپولیس بهتر نتیجه میگیرد و توقعات بالا میرود، این موضوع کارتان را سخت نمیکند؟
بله همینطور است، هرچقدر شما بهتر بازی کنید توقعات بالا میرود، دوست دارند شما از استعداد و هوش و بازیات در هر بازی استفاده کنید و فکر میکنم تماشاگران بعضا انتظاراتشان به حق هست و ما هم تمام تلاشمان را میکنیم که آنها را شاد کنیم.
مربیان تیم ملی اعتقاد دارند جام جهانی مهمتر از لیگ قهرمانان آسیا است و از اینرو نمایندگان ایران در آسیا از جمله پرسپولیس در اردیبهشتماه و خردادماه در لیگ قهرمانان از ملیپوشان خود استفاده نکنند.
این امر اصلا شدنی نیست، همیشه اعتقادم این است که این مسائل در سطح مدیریت باشگاهها و فدراسیون خیلی بهتر حل میشود. لیگ قهرمانان آسیا در جای خودش مهم است، تیم ملی هم که خودتان میدانید. همه در باشگاهها بازی میکنند که در تیم ملی و جام جهانی به میدان بروند. فکر میکنم با یک برنامهریزی خوب نه باشگاهها لطمه میخورند و نه تیم ملی، باشگاهها با بازیکن قرارداد بستند که در مسابقات حساس در اختیارشان باشند، تیم بازی مهمی در آسیا دارد و نمیشود که بدون ملیپوشانش بازی کند. باشگاه هزینه کرده و حق دارد. فکر میکنم مثل بقیه کشورها باید حرفهای درباره این قضیه صحبت کنیم تا در آن موقع مشکل خاصی پیش نیاید مثل الان که فردای هر مسابقه ملیپوشان به اردوی تیم ملی میروند.
کیروش اعتقاد دارد بازیکنانی که در لیگ ایران بازی میکنند آن توانایی بدنی را ندارند که در جام جهانی مقابل اسپانیا و پرتغال به میدان بروند، شاید به خاطر همین قضیه میخواهد کل اردیبهشتماه ملیپوشان تیمش را در اختیار داشته باشد؟
کیروش هم برای خودش یکسری برنامهریزی دارد که بتواند بازیکنان را در بهترین شرایط آماده کند، مسلما کار آسانی نیست، ایشان هم میخواهد طبق برنامهاش جلو برود، ولی من فکر میکنم این بازیکنان دوره قبل هم جام جهانی بازی کردند؛ شرایط مثل الان بود، هم اردوها و هم برنامهها مثل الان بود. آن موقع هم یادتان باشد که جلوی 3 تیم همگروه تیممان خوب بازی کرد و مقابل آرژانتین موقعیتهای خوبی داشتیم، حتی میتوانستیم پنالتی هم بگیریم. توان تیم ملی ما الان بالا است، ولی در آن مقطع کیروش باید تیم ملی را با آمادگی کامل به جام جهانی برود.
شما گروه ایران را در جام جهانی چطور میبینید؟
خیلی دوست دارم که با حضور اسپانیا و پرتغال با چالش خوبی روبهرو میشویم. فکر میکنم بازی کردن جلوی تیمهای مطرح و بهترین بازیکنان جهان خیلی برای بازیکنان و تیم ملی ما خوب و مفید باشد، از این قضیه هم نباید بگذریم که تمام حواس ما به اسپانیا و پرتغال است در حالی که مراکش هم خیلی تیم خوبی است و اکثر بازیکنانش در اروپا هستند و بازی سختی جلوی مراکش خواهیم داشت.
میتوانیم بگوییم این تیم ایران بهترین تیمی است که در چند دوره جام جهانی حاضر شده است.
شما هر دورهای را بپرسید بازیکنان آن دوره میگویند ما نفرات خیلی خوبی داشتیم، اما الان شرایط فرق کرده است. همه امیدوارند تیم ملی برای اولین بار به مرحله بعد صعود کند. کار خیلی سختی داریم، شما اسپانیا و پرتغال را ببینید، بازی دوممان با اسپانیاست و کار خیلی سختی داریم، امیدوارم بازیکنان ما از این چالش به خوبی عبور و به مرحله بعد صعود کنند.
اگر مقایسهای بین دو گروه ایران در جامجهانی 98 و 2018 داشته باشیم شما کدام را سختتر میدانید؟
آن موقع تیم ملی آلمان در گروه ما بود که از نظر سنی بازیکنان باتجربهای را داشت، یوگسلاوی و آمریکا هم بودند، فکر میکنم الان نسبت به آن سال دو تیمهای سختتری همگروه ایران هستند، مخصوصا اسپانیا که تیم بسیار خوب و جزو مدعیان است.
در جام جهانی98 چطور شد که مقابل آمریکا آن قدر خوب بازی کردید اما مقابل آلمان...؟
ما احساسی هستیم، جلوی آمریکا هم که بازی خاصی بود و حتی مقابل یوگسلاوی هم خوب بازی کردیم که با یک کاشته گل خوردیم و باختیم، ما در هر 3 بازی دوست داشتیم خوب بازی کنیم و نتیجه بگیریم که جلوی آمریکا توانستیم بازی را ببریم. آن تیم ملی هم مستحق این بود که از گروهش صعود کند، چون آلمان نسبت به دورههای گذشتهاش ضعیفتر بود و حذف شد. آن مقطع مثل الان تجربه کافی را نداشتیم، اکثر بازیکنان در داخل بازی میکردند مثل الان نیست که بیشتر بازیکنان در اروپا بازی میکنند و تجربه بیشتری دارند. من فکر میکنم اگر تجربه بازیکنان الان را داشتیم بهتر عمل میکردیم.
خیلیها میگویند اگر ایویچ میماند شاید صعود میکردیم.
نظرات مختلفی هست، من آن مقطعی که به تیم ملی اضافه شدم آقای ایویچ را برکنار کرده بودند، یعنی من و خداداد که از آلمان آمدیم، سر بازی با رم بود، آن بازی برگزار شد و شب فهمیدم که ایویچ برکنار و آقای طالبی جایگزین او شده است. با اکثر بازیکنان که صحبت میکردیم از کار ایویچ تعریف میکردند و میگفتند خیلی به تیم ملی کمک کرده و اگر میماند بهتر بود. بعضی مواقع اتفاقاتی میافتد که آدم دوست ندارد.
همان جام جهانی یکسری حاشیهها در اردوی تیم ملی پیش آمد... مثل خداداد عزیزی که لباسش را بعد از تعویض به زمین کوبید...
کلا در فوتبال ما از ابتدا تا الان، حاشیه بوده و هست. ببینید بازیکنانی که جز نفرات اصلی هستند، اکثرا از تعویضشان ناراحت میشوند. رسانهها هم کار خودشان را میکنند و مسلما دوست دارند این صحنه را بازتاب دهند، ولی طبیعی است که بازیکنان در آن شرایط فکر میکنند اگر باشند میتوانند بیشتر به تیم کمک کنند ولی تفکر مربی چیز دیگری است که اگر تعویض شود بهتر است.
فکر میکنم خیلی دوست داشتید که یک جام جهانی دیگر هم تجربه کنید اما قسمت نشد، اینکه شما بعد از عدم صعود تیم ملی به جامجهانی 2002 از تیم ملی خداحافظی کردید در نوع خودش عجیب بود.
راستش را بخواهید، من انگیزهای در آن مقطع نداشتم. بابت حضور در اردوهای تیم ملی لطمات زیادی را خورده بودم، چون آن سالها خیلی بازیهای تدارکاتی در کانادا، آمریکا و دانمارک و... داشتیم در حالی که در باشگاههای اروپایی شما یک هفته با تیم تمرین نکنید ممکن است بازیهای زیادی را از دست بدهید. آن مقطع تا خودم را پیدا میکردم و با باشگاه هماهنگ میشدم دوباره باید برای تیم ملی بازی میکردم، خیلی رفت و آمد داشتم و لطمههای زیادی در باشگاه خوردم، به خاطر همین تصمیم به حداحافظی زودهنگام از تیم ملی را گرفتم ضمن اینکه انگیزهای هم نداشتم و رفتم کنار تا جوانان فرصت بازی پیدا کنند.
برانکو در آن مقطع با شما صحبت نکرد تا به تیم ملی برگردید؟
چرا اتفاقا آقای برانکو لطف در قطر با من صحبت کردند و مرا به تیم ملی هم دعوت کردند. حتی الان هم که صحبت میشود میگویند چرا به اردوی تیم ملی نیامدی؟ گفتم که در آن موقع خیلی میل بازی کردن در تیم ملی نداشتم، نظرم این بود که شاید کسی جایگزینم شود که بهتر بازی کند. زمانی هم که به تیم ملی برگشتم خواسته علی دایی سرمربی تیم ملی بود و در چند بازی در خدمت تیم ملی بودم و خداحافظی کردم.
زمانی که از تیم ملی خداحافظی کردید (قبل از جامجهانی 2002) افت شدیدی کردید اما سالی که آمدید پرسپولیس زیر نظر قطبی خیلی سال فوقالعادهای داشتید، در آن مقطع چه اتفاقی افتاد که افت کردید؟
من یکی دو مصدومیت داشتم که در سن و سال ما خیلی خوشایند نبود. سال خوبی نداشتم، ولی سال بعدش که آقای قطبی بودند و شرایط خوبی داشتیم.
نقش قطبی چه بود؟
در تیم قطبی آزادی عمل بیشتری داشتم، در آن موقع پست من را به خاطر شرایط سنیام عوض کردند و گذاشتند پشت فوروارد، خودم هم خیلی دوست داشتم جلو باشم، آن سال خیلی سال خوبی بود.
شما در بیلهفلد هم خیلی موفق بودید و تنها بازیکنی بودید که راهی لیگ برتر انگلیس شدید و در چارلتون بازی کردید، چطور شد به ایران برگشتید؟
خیلی موفق نبودم، بازی میکردم اما خیلی بهتر از اینها میتوانستم باشم. آدم در زندگیاش بعضی از اشتباهات را مرتکب میشود. فکر میکنم اگر تجربه الان را آن موقع داشتم شرایط خیلی بهتر میشد، اما جوانی و بعضی تصمیمات احساسی باعث شد که از مسیر اصلی دور شوم. در آن 3 سال در آلمان میتوانستم بهتر باشم، من آن سال که بیلهفلد بودم از نورنبرگ که آقای ماگات که مربیاش بود پیشنهاد داشتم. صحبت کردیم و ایشان همان روز که با من قرار داشتند از تیم برکنار شدند و من به بیلهفلد برگشتم. آنجا مدیربرنامه نداشتم، آن اواخر آقای فاضلی تازه به آلمان آمده بودند اما من از بیلهفلدجدا شده بودم.
تصمیم اشتباه من این بود که از این تیم جدا شدم، حتی مدیر باشگاه هم اصرار داشت که در تیم بمانم، به من یک قرارداد 5 ساله پیشنهاد داد که بمانم اما به خاطر برخورد مربی، اصرار داشتم که جدا شوم، مربیمان «یک ذره» با خارجیها خوب نبود، من را هر پستی که میگذاشت بازی میکردم، یک بار جلوی فرانکفورت یادم هست فوروارد نداشتیم، گفت تو باید فوروارد بازی کنی که اتفاقا بازی یک بر یک شد و تک گل تیم را من زدم اما شرایطم فرقی نکرد. حتی چند بار گفتم این فرصت را بده که از اول بازی کنم، متاسفانه یک نیمه یا چند دقیقه بازی میکردم تا اینکه نیمفصل با حاج آقا عابدینی صحبت کردم که تیمم را عوض کنم، این یکی از اشتباهات من بود، اگر یک کم حوصله به خرج و تمریناتم را انجام میدادم خیلی بهتر میشد.
سبک بازی شما به لیگ برتر انگلیس میخورد چرا در آنجا موفق نبودید؟
در بدو ورودم به چارلتون، گفتند که باید یک هفته با ما تمرین کند که حاجی قبول نکرد، به آنها گفت شما حتما از این بازیکن شناخت داشتید که خواستید به اینجا بیاید، خلاصه گفتند یک بازی داریم و حتما بازی کند تا سرمربی از نزدیک بازیاش را ببیند. یک بازی دوستانه با ساوتهمپتون بود که در نیمه اول آنقدر پاسخ بلند خوب دادم که در وسط نیمه گفتند؛ کافی است. رفتیم باشگاه و قرارداد 3 ساله بستیم. شما خودتان میدانید وقتی از جایی به یک جای جدید میروید زمان میبرد تا با جو آنجا آشنا شوید، خداراشکر من خیلی زود در چارلتون شرایط بازی پیدا کردم اما متاسفانه در یک ماهه اول پدرم را از دست دادم.
وقتی برای همراهی تیم ملی برای بازی با اتریش به فرودگاه لندن رفتم فهمیدم که پدرم فوت کرده است. بعد از آن دیگر به اردوی تیم ملی نرفتم و آمدم ایران. نزدیک 2 هفتهای از باشگاه اجازه گرفتم، آن اتفاق باعث شد با وجود اینکه یک ماه اول خیلی خوب تمرین کرده بودم از ترکیب اصلی دور شوم. دوباره تا خودم را پیدا کنم، بازیهای 2000 لبنان شروع شد و من یک ماه از تیم دور شدم. اول به اردوی آلمان تیم ملی رفتیم و بعد جام ملتها برگزار شد. تیمهای اروپایی را هم شما میدانید اگر یک هفته در تمرینات نباشید، جایت را از دست خواهی داد، بعد از برگشت مصدومیت یک ماهه هم داشتم. بعد از این قضایا یک بازی 20 دقیقهای توانستم انجام دهم، چند بازی هم جزو ذخیرهها بودم تا اینکه فصل تمام شد. چون قرارداد 3 ساله داشتم مربی تیم گفت ما میتوانیم تو را به یک تیم لیگ یک قرض دهیم 2-3 ماه بازی کنی، مجدد برگردی که دوباره قبول نکردم و به تهران آمدم. دیگر از آن سال به بعد تا الان با پرسپولیس هستم. مسئله مالی اصلا مطرح نبود چون قراردادم خوب بسته شده بود در حالی که اگر میماندم خیلی بهتر هم بود، متاسفانه 2 تصمیم غلط گرفتم، در حالی که باید میماندم و تلاش میکردم و موقعیت و جایگاهم را به دست میآوردم.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است