آفتاب
نقش آفرینی نیروهای امدادگر در مرز چذابه؛

حضور فرشته های نجات در مرزها/ خادمانی که آرامش می‌دهند

حضور فرشته های نجات در مرزها/ خادمانی که آرامش می‌دهند

دزفول ـ این روزها حضور فراوان امدادگران هلال احمر، فوریت های پزشکی و آتش نشانی جلوه خاصی به خدمت رسانی در مرز چذابه بخشیده است.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها ـ رویا رجبی: لباس تنشان آرامش را به زائران هدیه می دهد. صدای بوق ماشین هایشان اضطراب آور است اما همه حتی رانندگانی که از ترافیک و دیر رسیدن کلافه می شوند از روی انسانیت و احترام راه را برایشان باز می کنند.

صحبت از نیروهای هلال احمر، فوریت های پزشکی و آتش نشانی و خدمات ایمنی است که خدمت رسانی آنها در مرزها رنگ و بوی سلامتی و امنیت می دهد.

همانطور که در مرز راه می روی، رنگ لباس های سفید، قرمز و نارنجی این زحمتکشان درمیان جمعیت خودنمایی می کند عده ای از آنها در حال انجام مأموریت، عده‌ای در حال بررسی و آماده باش، عده ای در موکب های مخصوص هلال احمر مستقر هستند، عده ای نیز مستقر در خودروهای اورژانس...

هر مسافت کوتاهی که طی می شود نیز نیروهایی از هلال احمر مشاهده می شود که میز کوچکی در مقابل آنهاست و پذیرای زائرانی هستند که برای تست قند، فشار خون و ویزیت سرپایی مراجعه می کنند.

همه این خادمان عشق به خدمت رسانی به زائران حسینی را با جان و دل، با به رفتن کربلا معاوضه کرده اند.

برای گفت وگو با برخی از زحمتکشان این عرصه ها وارد مسیر پیاده روی می شوم، ظهر است و رطوبت زیاد هوا اندکی پیاده روی را طاقت فرسا و کند کرده اما تاثیری در آمار جمعیت بی شمار زائران نداشته است. همانگونه که غرق این عشق هستم در میان جمعیت دو جوان از جمعیت هلال احمر را مشاهده می کنم که در حال امداد رسانی به یک زائر هستند.

می گذارم کارشان را که انجام دهند بعد نزدیکشان می شوم. اولی نامش «مهدی احمدپور» است ۲۳ سال دارد و از جمعیت هلال احمر دزفول است.

حالمان خیلی خوب است

مهدی در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار می کند: از ۲۰ آبان ماه جاری در مرز مستقر شده ایم، روزانه ۶ تا هفت نفر از نیروهای هلال احمر دزفول برای خدمت رسانی عازم مرز می شوند.

از حس و حالش که می پرسم، می گوید: حالم خیلی خوب است چون حال زائران را خوب می کنیم. خدمت به زائران کمتر از زیارت کربلا نیست.

این نیروی جوان هلال احمر دزفول از زائران می خواهد توصیه های پزشکی را جدی بگیرند تا کمتر به مشکل برخورد کنند. مهدی تاکنون کربلا نرفته اما در جوار ارباب در حال خدمت رسانی است.

آماده باش هستیم

«محمدحسین قلمبران» نیز دیگر نیروی هلال احمر است مسئولیت اپراتور جمعیت امداد و نجات را بر عهده دارد.

وی نیز در گفت وگو با خبرنگار مهر، به حضور پرشور هلال احمری ها در مرزها اشاره می کند و می افزاید: همه ما در تمام ساعات آماده باش هستیم تا به وظیفه خود یعنی خدمت به اباعبدالله الحسین(ع) ادامه دهیم.

همانطور که به دنبال نیروهای هلال احمر می گردم چشمم به آمبولانس هلال احمر دشت آزادگان می خورد، پسر جوانی داخل آن است اشاره می دهم که بایستد، برای همکلامی با وی راهی نیست جز اینکه از زیر گاردریل رد شوم در مقابل دیدگان جمعیت لبخند می زنم و با هر زحمتی از زیر گاردریل رد می شوم. شیشه را پایین می آورد. نامش را می پرسم می گوید: «سید حسن مهدیان نسب» هستم و ۲۵ سال سن دارم.

سید حسن، ۱۰ سال است که عضو جمعیت هلال احمر است و امسال سومین سال حضورش در مرز را تجربه می کند.

وی که تاکنون دو بار به کربلا رفته است با لبخندی از روی مهربانی، عنوان می کند: خیلی خوشحال هستم که چنین سعادت بزرگی نصیب من شده شور و حال غیرقابل وصفی دارم.

در ابتدای مسیر موکب ها، بزرگی و تجهیزات زیاد موکب شهرستان دزفول عجیب خودنمایی می کند. در ابتدای موکب یک اتوبوس بزرگ نمایان است که روی آن نوشته شده مرکز اورژانس شهرستان دزفول. هر چند از رنگ آمیزی اش نیز مشخص است که برای چه چیزی در مرز مستقر شده است.

واردش می شوم در میان انبوه بیماران سرپایی در اتوبوس، مجالی برای صحبت با پزشک تیم پیدا می کنم.

پذیرش روزانه ۲۰۰ بیمار

«دکتر سبحانی» در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار می کند: اتوبوس اورژانس سیار دزفول بیش از ۱۰ روز است که در مرز چذابه مستقر شده و در هر شیفت کاری پذیرای بیش از ۲۰۰ بیمار به ویژه بیماران سرپایی است چرا که تنها قسمت درمانی سیاری است که اینگونه در مرز حضور دارد.

وی در خصوص حس و حالش این چنین توضیح می دهد: اینجا مردم به دور از تمام مسائل مادی و اجتماعی و در یک فضای کاملا معنوی حضور دارند.

دکتر سبحانی که خودش سه روز است در مرز مستقر شده است، اضافه می کند: روزانه ۶ تکنسین از نیروهای اورژانس دزفول به صورت تغییر شیفت وارد مرز شده و به خدمت رسانی می پردازند.

دکتر سبحانی همانطور که در حال صحبت است متوجه یک بیمار می شود و با یک لبخند صحبت هایش را قطع و به بالین بیمار می رود.

درس فداکاری می آموزم

در مسیر، خودروهای اورژانس و هلال احمر استان های زیادی را می بینم. تمام کشور بسیج شده اند تا به خلق حماسه اربعین بپردازند.

به سمت خودروی اورژانس استان مازندران می روم. تکنسین آن مرد جوانی است که می گوید: نامم «مصطفی» است، ۳۲ ساله هستم و دانشجوی ارشد، اهل ساری هستم.

وی بیان می کند: ۱۰ روز است برای خدمت رسانی به زائران در مرز حضور دارم و فرصت حضور در کلاس های دانشگاه را نداشته ام اما در عوض اینجا مانده ام تا درس فداکاری، وحدت و عشق به ارباب را بیاموزم و سرلوحه زندگی ام قرار دهم.

مسیر را قدم به قدم طی می کنم و صحنه های زیبای هرروزه را مشاهده می کنم. فعالیت چشمگیر موکب ها، جمعیت عظیم پیاده ها، تجمع های عزاداری و... چشم چشم می کنم برای سوژه های گزارشم تا اینکه به درمانگاه صحرایی اورژانس تهران برخورد می کنم.

موکب هایی که از سوی شهرداری تهران به عنوان درمانگاه ایجاد شده و دور تا دور آن خودروهای اورژانس و هلال احمر مستقر هستند.

همه چیز طعم و بوی عشق می دهد

وارد درمانگاه می شوم پذیرش می گوید در صف بمان. با اشاره به وسایلم می فهمانم که خبرنگار هستم. وارد اتاقک دکتر می شوم.

می گویم آقای دکتر این بار من برای پرس وجوی حال شما آمده ام، برایم از حس و حالتان بگوئید.

با صدایی سرشار از انرژی و محبت می گوید: من اینجا جز عشق چیز دیگری نمی بینم، همه چیز طعم و بوی عشق می دهد.

دکتر «محمود بزرگی» که ۴۷ ساله است و از سوی واحد شهرداری تهران به مرز چذابه آمده در ادامه می افزاید: دو بار به کربلا رفته ام اما ماندن در مرز و پذیرش بیماران و خوب کردن حال آنها برایم لذت دیگری دارد. یک هفته است که آمده ام و تا یک هفته دیگر نیز مشغول خدمت رسانی به زائران خواهم بود.

یک دکتر عمومی دیگر نیز در اتاقک بغلی است. نامش «مهدی وریجی» است حدودا ۵۰ ساله.

وی می گوید: برای سومین سال است که به مرز آمده ام. خیلی این حال و هوا و فضا را دوست دارم. یک هفته است که در چذابه ساکن هستم.

دکتر وریجی که یک بار به کربلا رفته، می افزاید: دو سال است که قصد سفر به کربلا را دارم اما با دیدن این زائران و جمعیت عظیم آنها، از رفتن پشیمان می شوم چرا که خدمت رسانی به زائران نیز اجر و ثواب بسیاری دارد.

کم کم به سالن پایانه مرزی نزدیک می شوم تا به سمت جایگاه همکاران برسم.

صدای هلی کوپتر و جمعیتی که دور آن را احاطه کرده اند از رفتن یکی از مقامات عالی رتبه کشور خبر می دهد.

در میان جمعیت پراکنده ای که به تماشای پرواز هلی کوپتر مانده اند، چشمم به دو تکنسین اورژانس می خورد که از آمبولانس پشت سرشان مشخص است از قزوین آمده اند. به سمتشان که می روم از ظاهرشان پیداست که مریض شده اند. گویا بیماری مراجعه کنندگان به آنها نیز سرایت کرده است.

اولی ماسک بر روی صورتش است و به زور می فهماند که توانایی صحبت ندارد.

تاکنون کربلا نرفته ام

دومی نامش «عباس مرادی» است و تکنسین اعزامی از استان قزوین است.

وی در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار می کند: از ۲۱ آبان ماه جاری در چذابه مستقر هستم و مقرر شده تا پنج آذرماه امسال در همین جا بمانیم.

این تکنسین خادم با بیان اینکه بسیار از این تجربه ارزشمند خوشحال است، می افزاید: تاکنون سعادت زیارت کربلا نصیبم نشده اما امیدوار هستم اباعبدالله(ع) بطلبد و سال آینده برای پابوس به صورت پیاده در اربعین شرکت کنم.

حضور فعال نیروهای آتش نشانی

نیروهای آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری شهرستان های مختلف نیز با آماده باش کامل در تمام نقاط مرز چذابه حضور دارند و حضورشان روشنی بخش دل های پراضطراب زائرانی است که تا قبل از حضور در مرز دغدغه های اینچنینی داشتند.

نزدیک چند تن از این نیروهای خدوم می شوم که در میان زائران ایستاده و به صحبت با یکدیگر پرداخته اند. از کاورهایشان مشخص است که نیروی اهواز و تهران هستند.

یکی از آنها «نادر رمضان احمدی» از نیروهای آتش نشانی اهواز است.

وی در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار می کند: حس و حال من و بقیه خدمت گزاران همانند یکدیگر  است اما تفاوت های خاص خود را نیز دارد.

این آتش نشان ۴۵ ساله که تاکنون خود به زیارت کربلانرفته است، می افزاید: دهمین روز است که به صورت شبانه روزی فعالیت می کنیم که امیدوار هستم مورد رضایت اباعبدالله الحسین(ع) قرار بگیرد.

اهدای خاموش کننده دستی به مواکب

در کنار وی «بهمن رضایی نیا» مسئول اکیپ اعزامی آتش نشانی تهران به محور چذابه نیز حضور دارد، وی می گوید که از ۱۸ آبان ماه جاری در مرز مستقر شده است.

رضایی می افزاید: از آغاز حضور در مرز بازدیدهای متعددی از مواکب داشتیم، خاموش کننده های دستی به آنها اهدا کردیم و نحوه استفاده از این دستگاه ها را نیز به موکب داران آموزش دادیم.

وی همچنین عنوان می کند: ایمنی مواکب را همواره کنترل می کنیم و گشت های پیاده، موتوری و خودرویی آتش نشانی تهران نیز دائما طول مسیر را بررسی می کنند تا مشکلی پیش نیاید.

مسئول اکیپ آتش نشانی و خدمات ایمنی اعزامی شهرداری تهران در خصوص حس و حال خود از خدمت رسانی به زائران این چنین توضیح می دهد: حس و حالم وصف ناپذیر است، شور و شوق زائران حسینی را که می بینیم انرژی مضاعف می گیریم برای ادامه فعالیتمان که امیدوار هستیم این انگیزه در روزهای آینده نیز بیشتر شود.

خبرها حکایت از آن دارد که بیش از ۱.۵ میلیون نفر از مرزهای خوزستان به کربلا رفته اند تا حماسه اربعین را خلق کنند، با این وجود باز هم جمعیت زائران در حال افزایش است و از شوق و شورها کم که نمی شود، بیشتر نیز می شود.

موکب ها روزهای پایانی خدمت رسانی را سپری می کنند اما خادمان همچنان با انرژی مثال زدنی در حال فعالیت هستند. از آن کودکان و جوانانی که التماس می کنند برای واکس زدن کفش های زائران، تا آنهایی که قرآن به دست گرفته و حسینیان را از زیر آن رد می کنند و خادمانی که تمام شبانه روز کارشان ماساژ دادن و رفع خستگی از پیاده روان کربلا است.

با انواع خوراکی ها و  نوشیدنی ها پذیرای زائران هستند. آنقدر با شکل های مختلف و با لهجه های متفاوت  اصرار به ماندن زائران برای پذیرایی می کنند که آدمی دلش نمی آید به این همه لطف و مهربانی بی توجه باشد... هر چند در تمام روزها حکایت زائرانی که بدون ویزا و گذرنامه اصرار به رفتن دارند ادامه دارد، زائرانی که با دیدن بی فایده بودن اصرارهایشان تنها کارشان می شود نشستن و گریه کردن و گاهی هم تجمع هایی اعتراضی که هیچ نتیجه ای ندارد و مسئولان نظامی و انتظامی نیز با تیزبینی هر چه تمام تر در حال رصد تخلفات و برقراری نظم و امنیت هستند...

اینجا همه جور آدم و همه جور داستانی را می توان دید هر آدمی و هر اتفاقی برای خود سوژه جداگانه ای است، اما مهم این است که تمام این اتفاقات و این داستان ها به کربلا و بین الحرمین و حسین(ع) ختم می شود.

کد N1555252

وبگردی