آفتاب
یادداشت مهمان

مروری بر فیلم «صلح سرخ»؛ طراحی دقیق ِ موقعیتی دشوار

مروری بر فیلم «صلح سرخ»؛ طراحی دقیق ِ موقعیتی دشوار

عزیزالله حاجی مشهدی منتقد در یادداشتی به بررسی و نقد فیلم کوتاه «صلح سرخ» ساخته رحیم طوفان پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، عزیزالله حاجی مشهدی منتقد سینما در یادداشتی فیلم کوتاه «صلح سرخ» به کارگردانی رحیم طوفان را مورد نقد و بررسی قرار داد.

در متن این یادداشت آمده است: «تماشای برخی از فیلم‌های کوتاه داستانی به خوبی نشان می دهد که به شرط وفادار ماندن به ویژگی های اساسی فیلم کوتاه – به ویژه رعایت ایجاز در بیان سینمایی و کم گویی و گزیده گویی و کاربرد درست و سنجیده زبان تصویر یعنی زبان اختصاصی سینما – از یک فیلم کوتاه خوش ساخت بیش از یک اثر سینمایی یا فیلم تلویزیونی می توان لذت برد.

رحیم طوفان با سابقه ساخت نزدیک به ۱۴ فیلم کوتاه و تجربه اندوزی در برخی از بخش های فنی تولید فیلم، از جمله فیلمبردار و طراحی نماهای هوایی، در تازه ترین فیلم کوتاه خود یعنی «صلح سرخ» با محوریت موضوع آوارگان جنگ سوریه، به گوشه هایی از زندگی پناهندگان و آورگان جنگی می پردازد. موضوعی که صد البته جدا از نمایش جغرافیای جنگ خاصی، به خوبی می تواند برای بسیاری از مخاطبان بین المللی این گونه فیلم ها، تماشایی و جالب توجه باشد به ویژه که مکان و موقعیت و جغرافیای کار در نوع تاثیرگذاری قصه و درونمایه فیلم بر ذهن و روح مخاطب فیلم، تاثیر چندانی ندارد. به همین روی، جدا از جغرافیای کار، ایده محوری و درونمایه اثر می تواند برای بسیاری از تماشاگران چنین فیلمی در هر کجای جهان پرکشش و تامل برانگیز باشد.

در نخستین نمای فیلم، دست دختر جوان کرد سوری که در نقطه صفر مرزی، در فاصله در دو ردیف سیم خاردار، مرز دو کشور سوریه وترکیه را نشان می دهد، با تلاش زیاد به سختی دراز می شود تا بتواند یک دستمال سفید را به سرباز ترک آن سوی سیم خاردار بدهد! سرباز آن سوی سیم خاردار نیز تا آنجا که در توان دارد برای گرفتن دستمال سفید دست هایش را از آن سوی سیم، دراز می کند و درحالی که گوشه لبش با تیز سیم خاردار به خون می نشیند، موفق می شود که دستمال را از دست دخترک بقاپد.

در نمای باز، یک موقعیت مرزی با حال و هوای خاص آن (با ردیف سیم خاردارها، دکل دیده بانی و حضور چند سرباز و نگهبان مرز ) به نمایش در می آید و خیلی زود در می یابیم که پدر ومادر دختر، با استفاده از یک موقعیت عاطفی پیش آمده و دلبستگی میان سرباز نگهبان ترک و دختر کرد سوری، از فضای به نسبت امن، برای فراری دادن برخی از آوارگان سوری سود می برند.

جایی که دختر با بازی قابل قبول کاترین اصلانی از مناسبات کاسبکارانه خانواده اش سر در می آورد، موقعیتی به راستی دشوار و دردناک پدید می آید که دخترک را بر سر دو راهی میان عشق و خیانت خانواده اش، قرار می دهد. درست در لحظه ای که سربازی دیگر، در همان موقعیت و محل قرار همیشگی دخترک با سرباز ترک از راه می رسد و در برابر دخترک می ایستد و او را به دوستی  دعوت می کند، دخترک در موقعیتی دشوار به چالشی جدی وا داشته می شود. از یک سو، خود را قربانی و واسطه یک معامله ننگین از سوی خانواده اش می بیند و از سویی دیگر، در می یابد که با تن دادن به همین معامله ناخوشایند، می تواند نجات بخش جان بسیاری از پناهندگان آواره از جنگ باشد. پشت پا زدن او به همه دلبستگی هایش، او را به انجام عملی وادار می کند که شاید تا حدودی قهرمانانه و ایثارگرانه نیز تلقی شود.

رحیم طوفان گذشته از کارگردانی، در مقام طراح صحنه و تدوینگر اثر با خلق موقعیتی دشوار از یک منطقه مرزی با ویژگی های طبیعی خاص- از جمله سردی هوا و بادخیز بودن منطقه - فضایی برای فیلم خود خلق می کند که در حکم فضایی نمادین از موقعیتی دشوار و پر از سوز و سرما که می تواند حتی با شعله کم فروغ عشقی ساده و بی پیرایه، گرم شود و روح زندگی در آن جریان یابد، موفق می شود که تماشاگر فیلم خود را بی نیاز از درک زبان اصلی آدم های فیلم ( ترکی یا عربی) با واسطه زبان تصویر به درک مضمون و درونمایه فیلم رهنمون شود. استفاده از صداهای طبیعی باد و مجموعه فضاسازی ها حتی در غیاب موسیقی متن فیلم نیز، تاثیرات مطلوبی برجای می گذارد و تماشاگر فیلم را در فضایی سرد و پرسوز، به دقت و تامل وا می دارد.

اگرچه در مجموعه اثر، رگه های آشکاری از تجربه اندوزی و نشانه های  یک فیلم تجربی به روشنی پیدا است، با این همه، چیزی که در «صلح سرخ» می توانست به انسجام هر چه  بیش تر این فیلم منجر شود، تلاش در جهت ایجاد تعادل و توازن منطقی میان نوآوری در فرم و شکل کلی اثر با محتوا و ساختار فیلمنامه آن است، به گونه ای که بتوان صفت تجربی بودن و نوآور بودن اثر را در هر دو وجه فیلم، تعمیم داد.»

کد N1534604

وبگردی