آفتاب

ایرانی: بسیار خوش‌بینانه است که بگوییم ترکیه در قبال سوریه تغییر موضع می‌دهد

ایرانی: بسیار خوش‌بینانه است که بگوییم ترکیه در قبال سوریه تغییر موضع می‌دهد

در شرایطی که رسانه های مخالف دولت بشار اسد در اخباری ضد و نقیض خبر از سقوط بخش های مهم این شهر می دهند یک کارشناس مسائل خاورمیانه اظهار داشت این اخبار تصور دقیقی از اوضاع فعلی حلب نیست.

زهره نوروزپور: در چند روز گذشته رسانه های مخالف دولت سوریه با سیاه نمایی خبری، از تضعیف ارتش بشار اسد و طرف روسی در اوضاع فعلی حلب خبر می دهند، بنگاههای خبرپراکنی عربی که همسو با مواضع سعودی در منطقه است حتی در لابلای اخبار خود خبر از سقوط حلب یا کنترل بخش وسیعی از این شهر به دست نیروهای مخالف می دهد. در این میان شبکه خبری بی بی سی جهان پرده از حضور نیروهای انگلیسی در شهر حلب داد. در شرایط فعلی پیش آمده و انتشار اخبار ضد و نقیض که از سوی مقامات سوری و روسی تکذیب شده است، اردوغان به روسیه سفر کرد. اوضاع حلب از لحاظ استراتژیک و نزدیکی این شهر به مرز ترکیه برای اردوغان بسیار مهم است. برخی تحلیلگران سفر اردوغان به روسیه را این طور ارزیابی کردند که ترکیه می خواهد سیاست های فعلی خود را در قبال سوریه تغییر دهد. حال این سوال مطرح است که اوضاع حلب چه ارتباطی به سفر اردوغان دارد و آیا این سفر تاثیری در بحران سوریه داشته است؟ در این باره خبرگزاری خبرآنلاین با محمد ایرانی سفیر اسبق ایران در اردن و مدیر کل خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه گفتگو کرده است که از نظر می گذرانید:

برخی رسانه های اپوزیسیون دولت بشار اسد خبر از کنترل وسیع این شهر به دست نیروهای مخالف می دهند بعضی هم می گویند این شهر سقوط کرده است ، اما مقامات روسی و سوری قویا این اخبار را تکذیب کرده اند، لطفا برای ما از اوضاع فعلی حلب بگویید و تشریح کنید که به چه صورت است؟

حلب دومین شهر بزرگ سوریه محسوب می شود. به لحاظ ابعاد بزرگ جغرافیایی همیشه مورد تنش بوده است. تعداد زیادی از مردم سوریه در این شهر زندگی می کنند.

با فراز و فرود پیش آمده اخیر بین طرفداران دوست و ارتش سوریه و مخالفین، لذا تصور کنیم که این شهر به راحتی دست به دست خواهد شد این اخبار دقیقی نیست که این روزها می شنویم.  از ابتدای درگیری و بحران در داخل سوریه اولین نقطه ای که تحت تاثیر این بحران قرار گرفت شهر حلب بود. به دلیل نزدیک بودن به مرز ترکیه تعداد زیادی از مخالفین و معارضین دولت کنونی سوریه درترکیه به سر می بردند و آموزش های نظامی وسیعی در این زمینه دیده بودند و گرایش نزدیکی هم به ترکیه داشتند و از انجا توانستند وارد این حوزه شوند.


وقتی حلب تضعیف شد بخش عمده ای از این شهر در اختیار مخالفین قرار گرفت گرچه نیروهای نظامی ارتش هم حضور داشتند و در پادگان های شهر فعالیت نظامی وسیعی داشتند اما به هر حال برخی از قسمت های وسیع این شهر به دست مخالفین افتاد.
از ابتدای شروع بحران درگیری در حلب، اطراف این شهر همیشه نزاع و تنش وجود داشته است منتهی فرق تحولات این روزها در درگیری های گذشته این بوده است که بارها این مناطق و مناطق بزرگ این شهر دست به دست شده است. از خلال دو سال قبل به این طرف، منطقه شرق حلب به طور دقیق تر عمده این شهر از فرودگاه به طرف شمال در اختیار دولت بوده است. منطقه غرب حلب به دلیل نزدیکی به مناطق ادلب و کوهستانی بودن این ناحیه در نزدیکی مرز ترکیه در اختیار مخالفین بوده است. در حال حاضر در شرایط  فعلی بیشتر درگیری ها مربوط به شرق و جنوب حلب است.

هفته گذشته که نیروهای نظامی سوریه و هم پیمانان آنان توانستند قسمتی از کاسپیدو را ازاد کنند محاصره شرق حلب کامل شد.
آنان نگران بودند که به تدریج اگر این حلقه کامل شود شهر حلب در آختیار ارتش سوریه قرار می گیرد. به این ترتیب سلسه اقدامات نظامی شکل گرفت، وحدتی بین گروه های مخالف و مبارز به دلیل نگرانی که برایشان ایجاد شده بود با تجهیزات نیروو امکانات، با حمایت های داخلی و خارجی، توانستند بخش هایی که از دست داده بودند در این چند روز گذشته باز پس بگیرند.
این بخش های آزاد شده کانال هایی بود که در حقیقت از داخل شهر به بیرون راه پیدا می کرد و بخش هایی که در داخل محاصره شده بود را باز کردند تا بتوانند مجددا ارتباطشان را با بیرون شهر برقرار کنند.

بر اساس آخرین اطلاعاتی که از وضعیت حلب داریم، فراز و فرود نظامی در مناطق مختلف حلب در حال دست به دست شدن است و این تصور درست نیست که شهر به طور کامل در اختیار مخالفین یا به طور کامل در اختیار دولت قرار گرفته باشد.
بخش هایی از این شهر از گذشته در اختیار مخالفین بوده است، همین این طور که مناطق شرق هم در اختیار دولت و ارتش بوده است.
در حال حاضر ممکن است که نسبت به پیروزهایی گذشته مقداری وضعیت به نفع نیروهای مبارزه شکل گرفته باشد، ولی تصور نمی کنم که شهر حلب در آستانه سقوط باشد و این تصور دقیقی نیست.


با توجه به اینکه عمده مخالفت اردوغان بر سر شهر حلب بود از لحاظ نزدیکی به مرز این کشور ، با اوضاع فعلی این شهر، دیدار اردوغان و پوتین مشکل حلب یا به طور کلی بحران سوریه را مرتفع تر خواهد کرد؟
برای پاسخ به این موضوع نیاز به یک مقدمه است. نکته ای که باید اشاره کنم این است که کودتایی در ترکیه شکل گرفت که نافرجام بود. ترک ها نه تنها در یک بعد داخلی دچار یک تزلزل شدند بلکه از لحاظ امنیتی و نظامی در داخل کشور هم دچار بحران شدند. این امر باعث تضعیف آقای اردوغان تا قبل از کودتا شد. نه فقط در ابعاد داخلی بلکه در ابعاد خارجی و بین الملل، به ویژه در تحولات پیرامون سوریه و در حوزه کشورهای همسایه هم بی تردید ترکیه دچار معضلاتی شد.

لذا اردوغان بعد از اینکه تا حدودی بر اوضاع داخلی مسلط شد، بر مشکلات فائق آمد، این طبیعی است که باید در رویکرد منطقه ای هم که تضعیف شده بودند موقعیتش را مجددا بازیابی کند. البته ترک ها قبل از کودتا وضعیت نامساعد خودشان را در مورد سیاست های غیر موفق در سوریه و عراق را درک کرده بودند . اردوغان با تغییر نخست وزیر و بعد از آن مواضع جدیدی که در راستای منطقه گرفت نشان داد که تلاش برای عادی سازی  در روابط با سوریه و روسیه را در نظر دارد.
این تلاش هم قبل از کودتا شکل گرفت. نشان داد که ترک ها در رویکرد منطقه نتوانستند در خلال سال های گذشته نفوذ زیادی داشته باشند. در عین حال کودتای نافرجام هم شکل گرفت و مسیر اردوغان را به عمل گرایی بیشتر یا به عبارتی به سمت واقع گرایی سوق داد.

می توانیم بگوییم که کودتای نافرجام یک نقطه گذار بود از آرمان گرایی ترکیه به سمت واقع گرایی این کشور، لذا  در تغییرات منطقه ایی که در رویکرد ترکیه شاهد هستیم مخصوصا در تحولات سوریه و عراق ناشی از همین امر است.

من معتقد نیستم که با استراتژی و سیاست فعلی ترکیه ما شاهد تغییرات جدی نسبت به عملکرد این کشور در سوریه باشیم ، به نظر این خوشبینی است که گمان کنیم اردوغان و نخست وزیر جدید ترکیه در ارتباط با رابطه خودشان با سوریه تغییر موضع دهند، به معنای اینکه اردوگاه خودشان را به اردوگاه مقابل منتقل کنند، دور از انتظار است.

به این ترتیب سفر اردوغان به روسیه از دو چالش بزرگ ترکیه قابل بررسی است، یکی چالش آمریکا و دیگری چالش با ناتو.
آمریکا از سوی اردوغان متهم است که در کودتا دست داشته است و به دنبال تغییرات و سرنگونی دولت ترکیه بوده است، تا جایی که جایگزین را هم از قبل تعیین کرد که آقای گولن باشد.
از سویی دیگر هم ناتو فشار زیادی در خلال چند روز اخیر به اردوغان وارد کرده است و همچنان این پروسه ادامه خواهد داشت.


مشکل ناتو با ترکیه بر سر چه موضوعی است؟
ناتو نگران بازداشت های نظامیان و سران ارشد ارتش ترکیه است. ارتش ترکیه یکی از موثرترین اعضای ناتو است.

از زاویه ناتو وقتی به مساله نگاه می کنیم تضعیف ارتش ترکیه به منزله تهدید ناتو به حساب می آید. در شرایطی دیدار پوتین و اردوغان شکل گرفت که هر دو طرف روسی و ترکی از همکاری با آمریکا نا امید شده اند. ترک ها به ضرری که اشاره کردیم به شدت نیاز نزدیک شدن به روسیه را دارند، این به معنای تعامل یک طرفه نیست که بگوییم روس ها نیاز به رابطه با ترک ها ندارند، این نیاز هم صرفا نیاز اقتصادی و حضور پر و پیمان مسکو در تجارت و تعاملات نفتی و هسته ای تنها نیست ، بلکه در بحث توازن راهبرد سوریه و منطقه ایی است. روس ها نیاز جدی به همکاری با ترکیه حتی به صورت نسبی دارند. لذا مهمترین بحث های دو رئیس جمهور در غالب همکاری روسی و ترکی در روند سیاسی سوریه بود. خصوصا درباره تحولاتی که در بخش شرق حلب شاهد آن بودیم.

روسها تلاش دارند در بحث منطقه ایی بتوانند بحران سوریه را به نوعی مدیریت کنند ، در این مدیریت بحران، روسیه نیاز مبرم به ترکیه دارد، این همکاری به معنای مطلق نیست به صورت نسبی است که به هر ترتیب برای محور سوری ایرانی روسی  بسیار خوشایند و مثبت بود.


موضع ترکیه و آمریکا در خصوص سوریه تا حدودی به یکدیگر نزدیک بود، با وجود چالشی که بین امریکا و ترکیه به وجود آمده است آیا تاثیر در روند سیاست منطقه ای و سوری اردوغان خواهد داشت؟

ترکیه تحولات سوریه را در ابعاد مختلف بررسی می کنند، در حال حاضر مشکلاتی که با آمریکا پیدا کرده اند به معنای این نیست که تغییر در اردوگاه خود نسبت به سوریه بدهند. به این معنا که به سمت محور ایرانی -روسی بروند و مواضعشان را کاملا تغییر دهند.
 به نظرم ترکیه در مواضع محور سوریه در برخی نقاط و محورهای مورد اختلاف گذشته، یک همسویی جدیدی شکل می دهد، اما نه به معنای اینکه دیدگاه بین دو طرف بر هم انطباق پیدا کند، به نظرم مقداری خوشبینانه است و هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.

از طرفی هم این طور نیست که ترک ها در بحران سوریه با آمریکا همسو باشند، آن ها اختلافات زیادی درباره سوریه مخصوصا در حوزه کردی با هم دارند، ترک ها به هیچ وجه مایل نبودند که  آمریکایی ها از جریانات کردی شمال سوریه که  هم پیمان حزب کارگر کردی پ.ک.ک در ترکیه است حمایت کنند و به شدت از رویکرد آمریکا نگران هستند. حتی در بحث کردی دیدگاه ترکیه به روسیه و ایران نزدیک تر است، همین می تواند یکی از موضوعات همکاری بین سه طرف روسی، ترکی و ایران باشد. بنابراین به طور مطلق نمی توان درباره محوریت هرکدام از این کشورها به ویژه در بحران سوریه نظر قاطعی بدهیم  کما اینکه هر کدام از این موضوعات مجزا به حساب می اید و تحلیل خاص خودشان را می طلبد.

بحث خیلی مهمی که برای ایران هم بسیار حائز اهمیت است بحث قدیمی خط لوله گاز است، خطی که بحث های زیادی بر سر آن بود، قرار بود این خط از سوریه به اروپا برود اما ترکیه با مخالفت های شدید خواستار انتقال خط لوله گاز از قطر شد، دراین میان روسیه هم موافق طرح ایران بود، ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ [strong]

خط لوله گاز بسیار مهم است، و مورد بررسی هم قرار گرفت. این مساله می تواند در غالب یک همکاری بستگی به بازگیری ترکها دارد. در این زمینه قطعا تمایل آن ها این خواهد بود که همکاری با روسیه را دنبال کنند، در حوزه نفت و انتقال انرژی هم از مزایای مربوط به همکاری مشابه با قطر بهره ببرند، اما اینکه آیا در مذاکرات یکی در گرو دیگری خواهد بود ، به این معنا که روس ها همکاری خودشان را با ترکیه منوط به قطع ارتباط با قطر یا با سایر طرف های ترکیه بکند ، به مذاکرات پشت پرده، مواضع و قدرت چانی زنی آنها بستگی دارد. من بعید می دانم ترک ها مایل باشند همه مسائل اقتصادی خودشان مخصوصا این مساله که بسیار حائز اهمیت است در پس از تنش بین این دو کشور در اولین دیدار همه امکانات را صرفا در اختیار روس ها قرار دهند.


چرا ترکیه برای ایران و روسیه مهم است؟

در بحث توازنی که درباره سوریه وجود دارد هرچه قدر روابط روسی و ترکی به هم نزدیک شود به طور ضمنی شرایط را برای ایران بهتر فراهم میکند. ما مدتهاست که روابط تعریف شده ای را درباره سوریه داریم و همان روند را ادامه می دهیم. ترکیه به عنوان یکی از مهمترین طرف های مقابل در تعارض با دیدگاه  روسی و ایرانی در خصوص مساله سوریه حضور دارد هر گونه نزدیک شدن به محور روسی، ایرانی و سوری دست آورد محسوب می شود. ما نمی توانیم این مساله را نادیده بگیریم ، گرچه موضوعات متعدد و پیچیده ای می تواند باشد بین سه طرف ایرانی روسی ترکی ، محورهایی که هر کدام از آنها ممکن است به بحث های بسیار طولانی در ورود به جزئیات داشته باشند. به هر حال نقطه عطفی محسوب می شود اگر ترک ها در مواضعشان نسبت به سوریه  حتی به صورت نسبی تعدیل شود. باز هم این موضوع به نفع محور سوری ایرانی روسی خواهد بود.

هم اینکه از ابتدای بحران های منطقه ایی اعتقاد ما این بود که باید روابط با ترکیه برقرار باشد. ترکیه یکی از طرف های مهم در بحران سوریه به شمار می رود و در گفتگوهای دو جانبه و چند جانبه باید حضوری پررنگ داشته باشد ما نیاز به گفتگو با ترکیه داریم ،  هم در روابط منطقه ایی هم سوریه ، نمی شود توان حضور  ترک ها را در سوریه نادیده گرفت، به نظرم این به مصلحت همه طرف ها حاضر در بحران سوریه و بازگیران منطقه است که تا حدود زیادی اختلافشان را حل کنند ، حتی اگر در مسیر تحولات راهبرد و مواضع مشترک نداشته باشند، اما در فضای گفتگو می شود خیلی از مسائل منطقه ایی را در خلال نشست هایی که شکل می گیرد حل و فصل کرد.

52310

کد N1390894

وبگردی