آفتاب
رهبر ارکستر سازهای ایرانی «شاهو»:

در بی‌تفاوتی عجیبی به‌ سر می‌بریم

در بی‌تفاوتی عجیبی به‌ سر می‌بریم

رهبر گروه بزرگ سازهای ایرانی «شاهو» درباره‌ی دلیل توقف فعالیت‌های این گروه سخن گفت و مطالبی را درباره‌ی فعالیت ارکستر سازهای ملی مطرح کرد.

حامد صغیری در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس موسیقی ایسنا، اظهار کرد: ارکستر «شاهو» از آخرین کنسرتش که اسفندماه سال 93 برگزار شد، مدتی تمرین نداشت و دلیل اصلی آن هم مشکل نبودن مکانی برای تمرین بود. البته این یک معضل همیشگی برای گروه‌های بزرگ است. با تغییر مدیریت برج میلاد، مدیران این مجموعه گفتند که سیاست‌های‌شان برای تعامل با گروه‌های موسیقی تغییر کرده و نمی‌توانند به ما فضای تمرین بدهند. به طبع، شرایط برای ما سخت‌تر شد.

او ادامه داد: وقتی محلی برای تمرین وجود ندارد، نمی‌توان برنامه‌ریزی بلندمدت داشت. البته چندماه پیش با استودیوهای خصوصی وارد صحبت و بستن قرارداد شدیم و چندی است که تمرین‌های ما دوباره شروع شده و اکنون در حال تست گرفتن از نوازندگان هستیم.

صغیری با بیان این‌که ارکستر «شاهو» در ادامه‌ی فعالیت‌هایش چند نوازنده‌ی جایگزین خواهد داشت، گفت: طبیعتا وقتی ارکسترها به‌طور ثابت و مستمر کار می‌کنند، به حمایت‌های مالی هم نیاز دارند. حتی ارکسترهایی که پشتوانه قوی دارند، باز هم دچار مشکل می‌شوند. حالا فرض کنید، چه بلایی سر ارکسترهای خصوصی می‌آید؟ باید به نوازندگان حق داد که توقع داشته باشند، در مقابل اجرای رپرتوآری سنگین، دستمزد قابل قبولی دریافت کنند و قطعا وقتی این اتفاق نیفتد، آن‌ها شرایط را نمی‌پذیرند. البته این موضوع هم دخیل است که اخلاق حرفه‌ای میان نوازندگان کم شده و آن‌ها به انجام کارهای حاضری رو آورده‌اند.

کنسرت ارکستر شاهو

وی در همین باره افزود: در این چند سال همیشه این مسأله را داشته‌ایم. از طرفی مشغله‌های افراد و برخی مسائل اخلاقی باعث می‌شود که جایگزینی نوازندگان امری اجتناب‌ناپذیر باشد.

صغیری با بیان این‌که آخرین اجرای ارکستر «شاهو» به دی‌ماه سال 93 باز می‌گردد، توضیح داد: به‌طور کلی، اوضاع اجراهای صحنه‌ای خیلی خوب نیست، حتی وقتی از نوازندگان فعال در این‌باره می‌پرسم، آن‌ها می‌گویند که خیلی از شرایط راضی نیستند. البته به‌جز عده‌ی معدودی که امکانات خاصی دارند و می‌توانند در فضای فعلی کار کنند. چه از نظر مالی و چه اجرایی برای برگزاری یک کنسرت موفق به اندازه‌ی کافی فضا نیست. این موضوع باعث می‌شود، گروه‌هایی مثل ما کم‌کار شوند.

این هنرمند بیان کرد: در شرایط فعلی، برگزاری کنسرت برای ارکسترهای کوچک هم سخت است، چه برسد به ارکستر ما که استرس و هزینه‌ی زیادی برای اجرا دارد. مسائل اجرایی هم انرژی زیادی از ما می‌گیرد و کار را سخت‌تر می‌کند؛ اما این به آن معنا نیست که قصد اجرا نداریم. تمرین‌های‌مان دوباره شروع شده و باید ببینیم چه پیش می‌آید.

این آهنگساز با اشاره به سختی‌های گرفتن سالن، مجوز و ... اظهار کرد: سال گذشته قرار بود، تمرین‌های خود را در برج میلاد از سر بگیریم و آن‌ها از آنجا که درگیر جشنواره‌ی فجر بودند، درخواست ما را نپذیرفتند. بعد از آن هم گفتند که آخر سال است و سرمان خیلی شلوغ است. پس از آن هم آقای هوشیار از برج میلاد رفت و سیاست‌ها تغییر کرد. لازم است، بگویم همه‌ آنچه برای ارکستر «شاهو» رخ داده در چارچوب یک رابطه‌ی شخصی بوده است. در این سال‌ها هر وقت جایی برای تمرین خواستیم توافقی بین ما و مسؤولان صورت گرفت و براساس همین روابط، کار پیش می‌رفت.

رهبر ارکستر «شاهو» گفت: درباره‌ی بنیاد رودکی هم، آقای جمالی در نحوه‌ی تعامل با هنرمندان سلیقه‌ای عمل می‌کند. من سال‌ها با بنیاد رودکی کار و آلبوم مشترکی با آن‌ها تولید کرده‌ام. با این حال، من و آقای جمالی تا امروز فقط یک جلسه‌ی سه دقیقه‌ای مشترک داشته‌ایم.

او ادامه داد: درباره‌ی جای تمرین هم آن‌ها می‌گویند تالار رودکی به‌طور کامل در اختیار ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی است. تازه اگر هم بخواهند سالن را به ما بدهند، باید به آن‌ها اجاره بدهیم. بنابراین به نظر می‌رسد اراده‌ای برای انجام این کار وجود ندارد.

صغیری در پاسخ به این پرسش که مدیران دولتی همیشه موسیقی ایرانی را در اولویت قرار می‌دهند، اما چرا ارکستر «شاهو» از هیچ مزیتی برخوردار نیست، گفت: آن‌ها واقعیت را نمی‌گویند. ژانر موسیقی ما از پیش وجود نداشته است. ارکستر‌های بزرگ معمولا همه در اختیار ساز‌های غربی بوده‌اند، به‌جز ارکستر مضرابی آقای دهلوی دیگر ارکستر ایرانی وجود نداشته است. ارکستر مضرابی هم که از چند ساز محدود تشکیل شده بود، به‌دلیل نبودن حمایت از بین رفت.

او اظهار کرد: ما حدود 15 سال است که در این زمینه فعالیت می‌کنیم و فکر می‌کنم مانند ارکستر ما تا جایی که اسناد ثبت و ضبط شده نشان می‌دهد، ارکستر دیگری وجود ندارد. ما ارکستر بی‌رقیبی هستیم. البته درباره‌ی کیفیت سخن نمی‌گویم، اما از لحاظ ساختار اجرایی، زمان و قدمت، ارکستر دیگری نبوده که مانند ما کار کرده باشد. شاید پروژه‌هایی مانند کار آقایان حمید متبسم و همایون شجریان وجود داشتند اما آن‌ها مقطعی بودند.

رهبر ارکستر «شاهو» معتقد است: اگر قرار بود ارکستر ما، ارکستر ضعیفی باشد، اصلا مخاطب نداشت یا هر روز قطعاتش از رادیو پخش نمی‌شد. البته این قطعات بدون اجازه‌ی ما پخش می‌شوند؛ اما ما راضی هستیم که حداقل شنیده می‌شوند. همه‌ی این‌ها می‌تواند به‌تنهایی یک مدیر را قلقلک دهد تا این‌قدر بی‌تفاوت نباشد. متأسفانه ما در فضای بی‌تفاوتی عجیبی به‌سر می‌بریم.

کنسرت ارکستر شاهو

صغیری درباره‌ی انتشار آلبوم ارکستر «شاهو» نیز توضیح داد: در این‌باره باید موضوع اسف‌باری را مطرح کنم؛ البته در همه‌ی این سال‌ها چنین اتفاقاتی برای بزرگ‌ترهای‌مان هم افتاده است و اتفاقا همین مسائل باعث شد که موسیقی ما روبه اضمحلال برود. مثلا می‌گفتند چرا استاد لطفی خودش را تکرار می‌کند یا چرا استاد علیزاده آن علیزاده‌ی سال 65 نیست؟ درباره نسل ما هم همینطور است.

او ادامه داد: اوایل امسال آلبومی را با عنوان «سلطانیه» ضبط کردیم که اثری تصویری بود و با یک ارکستر 50 نفره در «گنبد سلطانیه» زنجان که قدمتی 700 ساله دارد، به‌صورت زنده اجرا و ضبط شده بود. 40 دوربین هم با کیفیت «فول اچ‌دی» این کار را ثبت کردند. فکر نمی‌کنم تا به‌حال در کشور، اثری با چنین مختصاتی تولید شده باشد، اما چرا نباید چنین کاری دیده شود؟ متأسفانه شرکت‌های پخش در حوزه موسیقی، دچار یک افیون و بیماری‌اند که البته طبیعی هم است زیرا آن‌ها کارشان تجارت است؛ اما آیا خانه موسیقی در اینجا وظیفه‌ای ندارد؟ دفتر موسیقی چطور؟ چرا کسی نباید نسبت به این کار عکس‌العمل نشان می‌داد؟ آیا دفتر موسیقی که خودش به چنین اثری مجوز داده است، نباید واکنشی به این کار داشته باشد‌؟

صغیری در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره‌ی تشکیل ارکستر سازهای ملی زیر نظر علی رهبری نیز گفت: من خیلی برای آقای علی رهبری احترام قائل هستم. او استاد مسلم در تخصص خودش است. حتی سال‌های قبل که از او برای اجرا دعوت کرده بودند، در زمان تمریناتش در بالکن تالار می‌نشستم تا فقط حرکت دستانش را ببینم. من به‌طور غیرمستقیم از او چیزهای زیادی یاد گرفتم، اما آقای رهبری در این زمینه تخصص ندارد.

رهبر ارکستر «شاهو» بیان کرد: آقای رهبری نواختن چند ساز ایرانی را بلد است؟ درباره‌ی ساختار صدادهی این سازها چقدر مطالعه کرده است؟ اگر او قطعه‌ای هم داشته، ما خروجی‌ای از او نشنیده‌ایم که با ارکستر ایرانی اجرا شده باشد. وقتی او در چنین زمینه‌ای تجربه‌ ندارد، طبیعی است که پروژه زمین می‌خورد. اگر ارکستر «شاهو» امروز صدا می‌دهد، این صدادهی نتیجه‌ی 15 سال فعالیت است. ما برای سازهای احیایی و ابداعی، نوازنده تربیت کردیم. در این ارکستر «چنگ ایرانی» داریم، چنگی که مربوط به دوران ساسانی است و اصلا شبیه «هارپ» نیست. ما براساس ساختار این چنگ، نوازنده تربیت کردیم و حالا یکی از اعضای ارکستر معلم این ساز است که خودش نوازنده تربیت کرده است.

او با بیان این‌که ارکستر چندی بعد قطعه‌ای درباره‌ی گروه‌نوازی چنگ ایرانی ارائه می‌دهد، افزود: همه‌ی این اتفاقات با هزینه و آزمون و خطا شکل گرفته است. ما برای سازها، روش نواخت طراحی کردیم و خودمان متد ایجاد کردیم. شما فکر کنید، ما نوازنده‌ای تربیت کردیم که خودش معلم شده و نوازنده تربیت کرده است. این چیز کمی به نظر می‌رسد؟

این هنرمند معتقد است: اگر مدیریت ارکستر سازهای ملی برعهده‌ی آقای فرهاد فخرالدینی بود، قطعا نتیجه‌ی بهتری حاصل می‌شد، زیرا او نگاه دیگری دارد. به هر حال، آقای فخرالدینی تخصصش موسیقی ایرانی است. شاید هم بهتر بود از افراد متخصص کمک می‌گرفتند. درست است، افرادی مانند زنده‌یادان مشکاتیان و لطفی دیگر در کنار ما نیستند، اما آقای علیزاده که هست. آیا از حسین علیزاده متخصص‌تر در زمینه‌ی موسیقی چند صدایی ایران داریم؟

صغیری در پایان اضافه کرد: درباره‌ی توقف فعالیت ارکستر از نبود رپرتوآر سخن به میان آمد؛ اما چرا اگر موضوع واقعا همین بود، فراخوانی منتشر نشد تا افرادی که در این حوزه فعالیت داشته‌اند، آثارشان را ارائه دهند. چرا سراغ افرادی که در این زمینه ذوق‌آزمایی کرده‌اند، نرفتند؟ سال‌ها پیش یک ارکستر سنتی به سرپرستی جلیل عندلیبی وجود داشت، مثلا چرا از او کمک نخواستند؟

انتهای پیام

کد N1038299

وبگردی