حدود 318 شیء تاریخی و موزهای با نشانههای چهارده قرن یکتاپرستی ایرانیان را در «موزهی ملی ایران» گرد آوردهاند، تا در هفتهی میراث فرهنگی شاید یکی از بزرگترین نمایشگاههای چند سال اخیر موزهی مادر ایران را برپا کنند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، حدود 8 سالن، اتاق و حتی راهروی سالن همیشگی مکان برگزاری نمایشگاههای مختلف موزهی ملی ایران، اینبار برای «نماز در آئینه میراث فرهنگی» قُرق شدهاند تا 17 استان و بخشهای مختلف سازمان میراث فرهنگی آثار موزهای، تاریخی و معاصر ارزشمند از شهرهای مختلف کشور و متعلق به چهارده قرن پیش تاکنون، یعنی از آغاز دورهی اسلامی تا امروز را به نمایش درآورند.
به حیاط موزه که برسید احتمالا سرگردان میشوید که نمایشگاه دقیقا در چه فضایی پابرجاست؟ با کمک سرباز جلوی در ورودی ساختمان که موزه دوران اسلامی را نشان میدهد، میتوانید به مقصد برسید.
طبق معمول کنار ساختمان قدیمی احداث شده توسط گدار، گردشگران خارجی صف کشیدهاند، اما گویی کسی رغبتی ندارد از این نمایشگاه دیدن کند، البته اگر بداند که چنین نمایشگاهی در این فضا برپاست، چون تا زمان حضور ما، تنها بازدیدکننده خودمان هستیم یعنی خبرنگاران!
در داخل سالن چند استند (سازه تبلیغاتی- نمایشگاهی) دیده میشود که توضیحاتی را درباره نمایشگاه ارائه میکند.
در سالنهای سمت راست عکسهایی از سازههای معماری مرتبط با نماز یعنی مسجد و منبر و محراب، همچنین نمایشگاهی از نقاشی کودکان با موضوع نماز دیده میشود و سالنهای سمت چپ هم به نمایش آثار تاریخی مرتبط، همچنین آثار معاصر و بخش هنرهای سنتی اختصاص یافته است.
حکایت 32 بلاد کفر و قالیچه ناصرالدینشاهی
قالیچه نماز ناصرالدینشاه
در بدو ورود به سالن آثار، قطعهای از کتیبهی «پرده کعبه» متعلق به سده 11 و 12 هجری قمری مزین به آیههای 126 و 127 سوره بقره و قسمتی از سوره حمد که با خط ثلث نگاشته شده چشم هر بازدیدکننده را به خود جلب میکند، کتیبهای که دولت عربستان در سالهای 45 یا 48 به ایران اهدا کرد.
اما قالیچه ناصرالدین شاه هم جذابیت خاص خودش را دارد. قالیچهای با طرح و هنر دستان استاد کرمانی که همراه همیشگی ناصرالدینشاه در سفرهایش به بلاد دیگر بوده و در 32 کشور و شهر فرنگی از جمله ایروان، مسکو، تفلیس، قفقاز و سن پترزبورگ (روسیه و ارمنستان و گرجستان)، ورشو (لهستان)، کاسل دوک نشین اتریش، آمستردام، نوتردام، لاهه (هلند)، اسپار (بلژیک) کشتی آلبر ویکتوریا، لندن، لیورپول، منچستر، شفیلد (لندن)، ادینبورگ(اسکاتلد)، وین، سالزبورگ (اتریش)، هایدلبرگ، مونیخ (آلمان)، بوداپست (مجارستان) و پاریس (فرانسه) این شاه قاجاری بر روی آن نماز خوانده است.
ابتدا پلاک قالیچه را در سالهای گذشته در کاخ گلستان پیدا کردند و سپس با جستجو و پیگیریهای کارشناسان، خود قالیچه شناسایی شد. گویا در مرحلهای این قالیچه به موزه فرش یا سعدآباد ارسال شده و بازگشت داده نشده بود که با پیدا شدن پلاک به کاخ بازمیگردد! اما نکته قابل تأمل در نمایش این قالیچه نفیس از فرنگ برگشته قاجاری آنکه اندکی از این اثر موزهای از شیشه حفاظتی بیرون است که بر احتمال آسیب آن میافزاید.
استاندارد نگهداری قرآنهای تاریخی چیست؟
کمی آن طرفتر هم میتوانید یک اسطرلاب برنجی که با خط نستعیلق روی آن حکاکی شده "چیست این سقف بلند ساده" را ببینید که به سال 1052 هجری- قمری توسط محمد مقیم الیزدی ساخته شده است. در قدیم از این ابزار برای سنجش ارتفاع، سمت، بُعد و میل خورشید و ستارگان، تعیین وقت در ساعات روز و شب، قبله و زمان طلوع و غروب آفتاب استفاده می شده است.
به گزارش ایسنا، هرچند اسم این نمایشگاه «نماز در آیینه میراث فرهنگی» است و بازه زمانی دوره اسلامی یعنی چهارده قرن را شامل می شود، اما آنچه به نمایش درآمده بیشتر آثار معدودی از دورههای متأخر و مربوط به دوره صفوی و قاجار است.
همچنین، نورپردازی داخل برخی از ویترینهایی که قرآنها و کتب خطی در آن به نمایش درآمده مناسب نیست و به نظر میرسد این نوع نورپردازی بیشتر باعث آسیب این نسخ شود همچنان که خوشبختانه در برخی ویترینها، خاموش بودن دستگاه نورپرداز باعث آرامش خاطر از این نظر میشود.
این بخش حدود 26 اثر از دوران اسلامی موزه ملی را به نمایش گذاشته است، اما تعداد کل آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه بیش از 300 قطعه است. آثار به نمایش درآمده در این بخش شامل قرآن و نسخی با خط کوفی، محقق، نسخ، ثلث،رقاع متعلق به قرن سوم و چهارم به بعد است. قرآن کوفی و جای ادعیه متعلق به دوران سه و چهار هجری، قالیچههای طرح محرابی با آیه الکرسی و آیات مرتبط با نماز، یک آفتابه و لنگ برنجی سده 13 و 11 هجری قمری مخصوص شستن دست و وضوگرفتن، دو خط نستعلیق مزین به سوره حمد مربوط به قرن یازدهم، پارچههایی منقوش به اسلیم محرابی، کاشیهای طرح محراب و طرح قندیلهایی مزین به آیههای سوره نور از آثار قابل رویت در این بخش از نمایشگاه هستند.
مجموعهداران خصوصی در موزه ملی!
در سالن اصلی نمایشگاه آثاری مانند جعبه طلای مرصع، بازوبند دوره تیموری تا قاجار، آویز به رنگ یشم، کتاب دلایل الخیرات به خط کوفی و مغربی دوران صفوی با تصاویر مکه و مدینه، طومار دعا و کنگرهبندی دوره قاجار و طومار دعا دوره صفوی از مجموعهداری به نام دکتر محمد صادق محفوظی به نمایش درآمده است.
در بخش بعدی نمایشگاه ویترین معرفی آثار دکتر محفوظی _ مجموعهدار خصوصی _ قرار گرفته است، که یکی از برترین موزهها در خاورمیانه است.
اما ورود آثار محفوظی به موزهی مادر از این نظر اهمیت دارد که نمایش آثار یک مجموعهدار خصوصی در موزه ملی ایران به معنی تأیید رسمی رویه و رویکرد اوست، اتفاقی که آرزوی بسیاری از مجموعهداران است تا آثارشان اجازه نمایش در موزه ملی پیدا کند.
البته نباید این نظریه را از ذهن دور کرد که گروهی معتقدند اشیای باستان شناختی به روشهای غیرقانونی به دست مجموعهداران میرسد، بنابراین اساساً پذیرش مجموعهداران در این موزه به منزله مهر تأیید بر اقدامات غیر قانونی در حوزه حفاریی و نگهداری اشیا تاریخی است.
ترکیب موزه ملی و موزه هنرهای معاصر
از این قسمت که بگذریم در بخش معاصر نیز آثار نفیسی از هنرمندان معاصر چون حکاکی روی سنگ عبدالوهاب ملکی نیا، منبت مهدی مقیسی،منبت- قلمزنی مهدی طوسی، گچ بریهای علی حاجیانپور، طلاکوبی نجیب احمدی، ریزنگارههای مشبک- معرق، سمیه مشایخی، مینا کاری زیورآلات اسدالله تابع منش، سوزن دوزیهای مهین شهرکی، نگارگری مهدی نادریان، معرق چرم ایران زارع، مینا روی شیشه دادش مهرآوری، مشبک قلمزنی از بابک خولی، نگارگری جلیل زاده ، پته خانم معین زاده،سوزن دوزی و سرمه دوزی، نمد معرق،برش کاغذ، تذهیب قابل رویت است اما علاوه بر تراکم و انباشت آثار در برخی ویترینها که فرصت تماشا را از مخاطب میگیرد، هضم این موضوع نیز کمی سخت است که اینجا موزه ملی و باستان شناسی است نه موزه هنرهای معاصر!
بنابراین، هم در حق موضوع نمایشگاه و هم در حق موزه ملی، جفا شده است. موضوع نمایشگاه میتوانست دقت و غنای بیشتری داشته باشد و فقط بر آثار موزهای تمرکز کند، نه ترکیبی نامتوازن و بی نظم و نامتجانس از آثار کهن و هنر معاصر آن هم با این انباشت.
نمره 20 برای این بخش از نمایشگاه
در بخش هنرهای سنتی هم 43 اثر از پژوهشکده هنرهای سنتی شامل خاتم، معرق،نگارگری، تذهیب، پارچه بافی، نقاشی لاکی، خوشنویسی، سوزن دوزی، طلا کوبی، خوشنویسی، گلیم بافی، قالی بافی، منبت و قلمزنی به نمایش درآمدهاند، آثاری منحصر به فرد و معاصر که ثبت موزهای هم شدهاند، البته به نظر میرسد در چیدمان موزهای آنها دقت لازم به کار رفته است و ویترینها نه با انباشت مواجه اند نه نورپردازی نامناسب.
دو گالری عکس هم از بخش مردمشناسی با عنوان " جلوههای نماز در فرهنگ ایرانی" و دیگری با موضوع معماری مرتبط با نماز چون نمای مساجد و محراب و گلدسته و دیگر وجود دارد.
اما یکی از بخشهای جذاب نمایشگاه شاید سالن مخصوص کودک و نقاشیهایی با موضوع نماز است هرچند شاید در نگاه نخست این گونه به نظر آید چنین نمایشگاههایی باید در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برگزار شود نه در موزه ملی اما در مقام قیاس با سایر اشکالات از این جهت که بالاخره کودکان نیز در یکی از بخشهای موزه ای جدی گرفته شدند و برایشان وقت گذاشته شده این نمایشگاه قابل تقدیر است.
بودجه سازمان صرف چه کتابهایی میشود؟
اگر شما هم از آن دسته افرادی باشید که بتوانید کیف تبیلغاتی این نمایشگاه را دریافت کنید به جز دو کتاب «گفت و گو خدا ، هفت سین دعا» برای کودکان و کتاب «نماز و اعیاد اسلامی در ایران» برای بزرگسالان که شاید بتواند با چشمپوشی تا حدودی به کار مخاطب عام بیاید (البته اگر مخاطبی بیاید)، اما یک کتاب و شش کتابچه دیگر بدون شک مصداق حیف و میل بودجه انتشارات است چرا که در همهی آنها پیام مسعود سلطانیفر، رییس سازمان میراث فرهنگی، سید محمد بهشتی رییس پژوهشگاه، سمیع الله حسینی مکارم معاون توسعه مدیریت سازمان و حجت الاسلام حسین شاه مرادی دبیر شورای فرهنگ عمومی تکرار شده و با معرفی ساختار علمی و اجرایی همایش نماز در آیینه میراث فرهنگی ایران و ذکر نام عوامل اجرایی حداقل 42 صفحه ابتدایی کتاب چکیده مقالات به این موضوعات تخصیص یافته است این در حالی است که باقی صفحات این کتاب 134صفحهای هم مشمول چکیدهای از مقالات میشود که به کار هیچ دکس نمیآید و مشخص نیست واقعاً هدف از انتشار آن چه بوده است.
شش کتابچه کوچک دیگر هم شامل گفت و گو با آیت الله میرسید محمد یثربی، آیت الله ابراهیم امینی،دکتر علی انتظاری استاد دانشگاه علامه، احمد مسجد جامعی، سید محمد بهشتی رییس پژوهشگاه و ناصر تکمیل همایون است که علاوه بر انتشار دوباره پیامهای مقامات سازمان میراث فرهنگی در 20 صفحه نخست و تکرار معرفی ساختار از صفحه 52 تا ،68 خود متن گفت و گوها نیز تعجب برانگیز است چرا که طرز نگارش آن شبیه هیچ نوع کتاب و کتابچه ای نیست. این درحالی است که کل محتوای این چند کتابچه و چکیده مقالات را میشد در یک لوح فشرده به حاضران تقدیم کرد و از اتلاف بودجه انتشارات کاست.
خلاصه شاید بتوان گفت در کنار این همه شی تاریخی و معاصر ارزشمند که بخشهایی از آن هر کدام پتانسیل ایجاد یک نمایشگاه جدا را دارد، یک اقدام پولشویی برای یک عدهای است و رزومهای برای یک عده دیگر.
چون به طور حتم با پایان نمایشگاه کسی به یاد نخواهد داشت که چه اتفاقی در این مکان رخ داده، اما برگذارکنندگان میتوانند ادعا کنند که بزرگترین نمایشگاه قرن اخیر را برپا کردهاند.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است