اوضاع خاورمیانه از هر زمانی پیچیدهتر است. جنگ داخلی در سوریه، سرایت آن به عراق در پی ظهور فاجعهبار داعش، واکنش کشورها و گروههای مختلف به آن و تحولات در روابط کشورهای منطقه طی یک سال گذشته، این قسمت از آسیا را اکنون به آتشفشان جهان تبدیل کرده است.
در تمام بیماریهایی که دستکم طی دهههای اخیر گریبان خاورمیانه را گرفته است، بدون کوچکترین تلاشی میتوان ردپای غربیها را دید. غربیها که همواره با بهانههایی تحت عنوان دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم پای خود را به منطقه باز کردهاند، از زمان آغاز جنگ داخلی در سوریه دیگر بدون هیچ تلاشی در جهت پنهان کردن اهداف خود درصدد تامین خواستههایشان در منطقه برآمدهاند. دخالت در امور داخلی سوریه با حمایت از مخالفان و شورشیان و همزمان تلاش برای براندازی دولت بشار اسد در دمشق پردهای هم اگر بر اهداف غرب و به ویژه آمریکا باقی مانده بود، کنار زد.
دکتر جان کالابرس، تحلیلگر موسسه خاورمیانه (Middle East institute) مستقر در واشنگتن در گفتوگویی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره دخالت آمریکا و غرب در امور کشورهای خاورمیانه به ویژه سوریه میگوید: من دخالت غربیها در امور کشورهای منطقه را هم قبول دارم و هم آن را رد میکنم. غرب بدون شک در امور داخلی کشورهای خاورمیانه "دخالت" میکند، اما خود کشورهای منطقه در شرایطی که امروز به وجود آمده بسیار نقش داشتهاند.
وی با اشاره به شرایط آشفته این روزهای خاورمیانه ادامه میدهد: ترکیبی از یک نارضایتی عمیق و دخالتهای خارجی و منطقهای باعث ایجاد فضاحت کنونی شده؛ فضاحتی که اکنون برای مردم عادی منطقه تبدیل به کابوس شده است.
با این حال بسیاری معتقدند کابوس این شبهای خاورمیانه که اوجگیری آن از بروز درگیریها در سوریه سرچشمه میگیرد، در صورت عدم دخالت غرب در آن و عدم حمایت از مخالفان، هرگز به ابعاد امروزی تبدیل نمیشد. اکنون این فضاحت به حدی گسترده شده است که دیگر تحلیلگران از تجزیه کشورهای درگیر جنگی چون عراق و سوریه به عنوان رویدادی قریبالوقوع یاد میکنند.
البته در این میان شرایط سوریه در مقایسه با عراق متفاوتتر است. برگزاری مذاکرات صلح برای رسیدن به توافقی سیاسی در این کشور نشاندهنده آگاهی گروههای درگیر از بینتیجه بودن خونریزیهاست. در این میان اما گروکشی غربیها و شارژ کردن مخالفان برای رسیدن به "راهحل" مورد نظر خود باز هم مانع حل بحران موجود شده است.
در همین حال استاد علوم سیاسی دانشگاه امریکن یونیورسیتی (American University) با "شکستخورده" خواندن کشور سوریه پس از بروز بحران در آن، با اشاره به کاهش درگیریها در این کشور اظهار میکند: متاسفانه سوریه یک کشور شکست خورده است. تعداد زیادی از جمعیت این کشور آواره شدهاند؛ بسیاری از آنها دیگر هرگز به کشورشان و تعداد کمتری دیگر به خانههایشان بازنخواهند گشت. با وجود اینکه درگیریها در سوریه کاهش یافته اما وضعیت اقتصادی این کشور از هم پاشیده است و این کشور همچنان در بنبست به سر میبرد.
وی در ادامه در توصیف شرایط سوریه با تاکید بر ضرورت حل بحران در این کشور از طریق یک راهحل سیاسی عنوان میکند: در پی بروز درگیریها، سوریه در حال حاضر به دو بخش تقسیم شده که قسمتی از آن در کنترل دولت بوده در حالی که قسمتی دیگری از آن در آشوب مخالفان است. با توجه به این شرایط هیچ راه حل نظامیای برای این درگیری وجود ندارد.
با این حال تاکید بر گزینه سیاسی در حل بحران سوریه در حالی این روزها لغلغه زبان غربیهاست که اخیرا بستههای حمایتی جدیدی از مخالفان سوری توسط همین کشورها به تصویب رسیده است.
تحلیلگر آمریکایی موسسه خاورمیانه با اشاره به تضعیف مخالفان سوری و وجود تمایلات قوی برای رسیدن به راهحلی سیاسی در این کشور ادعا میکند: حتی با وجود از هم پاشیدگی مخالفان و وجود تمایلات قوی برای حل بحران در پی تداوم خشونتها در سوریه، هنوز هم رسیدن به راهحلی سیاسی آن هم با وجود دولت فعلی یا نشانههایی از آن به نظر دور از ذهن میآید.
غرب در حالی مشروعیت دولت فعلی سوریه را که پس از انتخابات اردیبهشت سال گذشته مجددا در راس قدرت ماند، زیر سوال برده و از حضور آن در هرگونه راهحل پیشنهادی برای بحران این کشور جلوگیری میکند که تاکنون نتوانسته راهی پیش پای خود یا مخالفان تحت حمایتش بگذارد. همزمان اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران مسائل خاورمیانه اطمینان میدهند نه تنها حل بحران فعلی در سوریه بلکه آرام کردن ولوله برپا شده در خاورمیانه بدون همکاری دولت کنونی دمشق ممکن نخواهد بود.
در همین حال کالابرس به عنوان کارشناس روابط بینالملل به ویژه مسائل خاورمیانه درباره رویکرد و هدف آمریکا در سوریه اظهار میکند: واضح است که آمریکا نمیخواهد سوریه کشوری شکستخورده یا تقسیم شده باقی بماند. با این حال هنوز مشخص نیست که آمریکا برای جلوگیری از بروز چنین نتایجی در سوریه چه خواهد کرد یا در حقیقت چه کاری میتواند انجام دهد.
با این حال همچنان برخی از سیاستمداران و تحلیلگران معتقدند که کشورهای غربی با ایجاد ائتلاف بینالمللی ضد داعش همزمان با عقب راندن این گروه تروریستی، به حل بحران در سوریه کمک کردهاند. این در حالی است که هنوز کارآمدی این کمپین در هدف اصلی آن حتی یعنی مقابله با پیشرفتهای گروه داعش در هالهای از ابهام قرار دارد.
دبیر نشریه "ژورنال خاورمیانه" در ادامه اظهارات خود از کاهش شتاب داعش در پیشرفتهایش به عنوان نتیجه بمباران هوایی ائتلاف در کنار اقدامات نیروهای محلی یاد کرده و میگوید: کاهش تمرکز داعش و تعداد میادین جنگی به تقلیل ابهت و تاثیرگذاری داعش کمک خواهد کرد اما اقدامات نظامی به تنهایی این گروه را "شکست" نخواهد داد. تا زمانی که اقدامات سیاسی یا غیرسیاسی دیگری برای رفع نارضایتیهای داخلی صورت نگیرد، میتوان گفت که حتی در صورت شکست داعش نوع دیگری از آن ظهور خواهد کرد.
در همین حال در پی ظهور گروههای متعدد تروریستی در خاورمیانه از جمله القاعده و داعش، گمانهزنیهایی مبنی بر تلاش بسیاری از کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حوزه دریای خلیجفارس جهت ایجاد اتحادی نظامی - سیاسی برای مقابله با چنین پدیدههایی مطرح شده است.
پژوهشگر 62 ساله موسسه خاورمیانه ایجاد چنین اتحادیهای را بین کشورهای خلیجفارس به ویژه با حضور ایران بسیار مطلوب توصیف کرده اما شکلگیری آن را با توجه به پرونده هستهای ایران در آینده نزدیک غیرمحتمل میداند.
کالابرس با اشاره به مذاکرات فشرده اخیر میان ایران و کشورهای 1+5 در این باره میافزاید: رسیدن به توافقی سیاسی در پرونده هستهای ایران میتواند راه را برای کاهش تنشها بین کشورهای حوزه خلیجفارس هموار کند اما کاهش تنشها به طور قطع به سرعت به ایجاد یک "اتحادیه همکاری" ختم نخواهد شد چرا که در پی دستیابی به توافق و کاهش تنشها، در ابتدا مسیری برای ایجاد اعتماد و از بین بردن بیاعتمادیهای موجود طی سالهای متمادی باز خواهد شد.
وی در پاسخ به سوالی درباره چگونگی همکاری در این اتحادیه با فرض شکلگیری آن اظهار میکند: در صورت شکلگیری چنین اتحادیهای، همکاری نظامی احتمالا بخشی از آن نخواهد بود. همکاریهای نظامی در چنین اتحادیهای انتظار میرود به ماموریتهای کشف و نجات و عملیات مشترک کوچکی آن هم بر اساس منافع مشترک محدود باشد.
در همین حال بسیاری معتقدند که شرایط فعلی خاورمیانه به محل منافع مشترک بسیاری از کشورهایی تبدیل شده است که در حال حاضر روابط دیپلماتیک متزلزلی دارند؛ کشورهایی چون ایران و آمریکا که میتوانند با استفاده از اهداف مشترک خود در منطقه از جمله شکست داعش به تقویت روابط خود کمک کنند.
نویسنده مقاله (United States, Britain and the Middle East: how special the relationship) "روابط استثنایی آمریکا، انگلیس و خاورمیانه" درباره هدف مشترک تهران-واشنگتن در شکست داعش در عراق و تاثیرگذاری آن در روابط آتی دو کشور اظهار میکند: ایران و آمریکا منافع مشترک بسیاری دارند که مقابله با داعش تنها یکی از آنهاست. اما روابط بین این دو کشور 36 سال بیاعتمادی و "خصومت" را تجربه کرده است؛ بیاعتمادی و خصومتی که برای از بین بردن آن و تبدیلش به همکاری و اقدامات سازنده مشترک به تمایل سیاسی قوی و مبتکرانه در طولانی مدت نیاز است.
در همین حال طی روزهای اخیر با آغاز دور جدید مذاکرات تهران و 1+5 بر سر پرونده هستهای ایران، گمانهزنیها درباره توافق احتمالی در حالی به اوج خود رسیده است که طرفین نتایج این دوره از مذاکرات را عامل قطع یا ادامه روابط دانستهاند.
کارشناس موسسه خاورمیانه در امور ایران در ادامه اظهاراتش با نگاهی به آغاز این دور از مذاکرات با ابراز امیدواری نسبت به رسیدن به توافقی مناسب میگوید: به اعتقاد من و بر اساس گزارشهایی که از فضای مذاکرات منتشر میشود میتوان گفت مواد توافق احتمالی نگرانیها و اهداف سران هر دو طرف مذاکره را در برمیگیرد و مذاکرات نتیجه خواهد داد.
همزمان، به اعتقاد برخی تحلیلگران با توجه به فشار بیسابقه مجلس نمایندگان و سنای آمریکا در کند کردن روند رسیدن به توافق میتوان گفت که مذاکرات در مسیری مناسب و رو به جلو حرکت میکند. این گفتهها در حالی مطرح میشوند که مذاکرات به صورت فشرده بین دو طرف ایرانی و آمریکایی از روز یکشنبه 24 اسفند ماه آغاز شد و از روز چهارشنبه پنجم فروردین ماه نیز پس از وقفهای یک هفتهای ادامه خواهد یافت.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: عاطفه مرادی
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است