آفتاب

حداقل انتظار از آقاى دکتر مطهرى

حداقل انتظار از آقاى دکتر مطهرى

هر نماینده اى در بیان نقطه نظرات خود آزاد است و نمى توان وى را به صرف اظهار نظر و عقیده مورد تعرض یا تعقیب قرار داد ، این تصریح اصول بیست و سوم و هشتاد و ششم قانون اساسى است ، تعرض به نمایند ه اى که در حال سخنرانى است گذشته از اصول قانونى از اصول اخلاقى و مدنى هم به دور است ،

تعرض برخى نمايندگان به آقاى مطهرى در نطق ايشان در جلسه روز يكشنبه ٩١/١٠/٢١ مجلس خارج از منطق واصول بود و در شأن نظام و مجلس شوراى اسلامى نبود .

هتاكى به اظهار نظر يا ابراز عقيده يك گوينده يا نويسنده ، نشاندهنده ضعف و ناتوانى و فقدان منطق در رد نظريه مخالف يا اثبات نظريه خود است .طبق ماده٧٨ آيين نامه داخلى مجلس اگر نماينده اى حتى در سخنان خود به كسى نسبت ناروا داده و يا هتك حرمت نمايد ، دفاع كتبى و شفاهى براى متهم را پيش بينى و در صورت تكرار نماينده متهتك ، تذكر و اخطار و حتى توبيخ ليكن در جلسه هيئت رييسه را منظور نموده است . پس شايسته بود آقايان بگذارند نماينده نظر خود را بگويد و سپس با رعايت آيين نامه اى كه خود وضع كرده اند و با استدلال و منطق نظريه وى را رد يا اصلاح نمايند .

اين موضوع ، مصدق در مورد همه گروهها و جريانهاست ، هر چند متأسفانه امروزه ، گاهى سخنرانيها و نوشته ها را گزينشى عرضه كرده ، ايراد را مى نويسند اما رفع شبهه و ايراد را صواب نميدانند تا بنگارند و بگويند كه اين هم البته معضلى است .

با اين مقدمه گرچه آقاى دكتر مطهرى در بيان نقطه نظرات خود آزادند و برخورد ناشايست تعدادى از نمايندگان محكوم ميشود اما: جناب آقاى مطهرى، جنابعالى شهرتى پشت سر خود داريد كه شهيدمطهرى، با يك عمر زحمت و مرارت درمطالعه وتحقيق در دين ، ضرورتهاى آن ، نيازها و آفتهاى آن البته با بصيرت ، دقت وآگاهى و شناخت لازم كه نقش بزرگ وانكار ناپذيرى در آگاهى قشر جوان و شكل گيرى انقلاب اسلامى داشت تحصيل نمود . وجود مباركى كه امام(ره) درباره ايشان جمله اى بيان داشت كه براى فرد ديگرى نفرمود"ايشان بى استثناء آثارش خوب است و من كس ديگرى را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم بى استثناء آثارش خوب است " و اين وجه تمايز اين استاد دانشمند با ديگران ازاين منظر است كه شهيد مطهرى هيچگاه بدون آگاهى و بينش سخن نگفت ، هيچگاه دستخوش هيجانات ناشى از جريانات سياسى نشد ، هيچگاه در قول و عمل از حوزه عدالت خارج نشد ، عقل او تابع احساس او نشد وامثال آن ، اثرات يك انسان مشتمل بر آثار علمى و عملى اوست.

اينكه گفته شود يكى بلا استثناء آثارش خوب است ، يعنى بايد علاوه بر آنچه ميگويد و مى نويسد ، به كردارش هم توجه كرد تا گفت بلا استثناء آثارش خوب است ، يعنى هم درحوزه قول و هم در حوزه فعل ، خود را خوب ادب كرده ، تهذيب كرده ، تربيت كرده تا اينكه آثارش ، عقلى ، نقلى و فعلى خوب بشود .

اين عقبه شاخص از پدرى اينچنين شايد مهمترين دليل گرايش مردم در انتخاب جنابعالى براى مجلس بود ، اما بعد از ورود به مجلس ، جوهره خودتانرا ، خودتان بايد بشناسيد و بشناسانيد ، عملكرد شما در اين دو دوره اى كه در مجلس حضور داريد ، نشان داد كه به عدالت خواهى پدر شهيد بسيار متمايليد ، به دغدغه اى كه جناب ايشان براى اسلام و جامعه اسلامى داشت بسيار دل مشغوليد ، به احساس مسئوليتى كه ايشان براى اعتلاء و سربلندى اسلام و وحدت اسلامى داشت توجه داريد ، اما نكند اينها تمايل نباشد و تظاهر باشد ، يا تظاهر نباشد و تغافل باشد ، يا تغافل نباشد و تجاهل باشد ، كه اگر غير از ميل و عمل آگاهانه ، انديشمندانه و منصفانه هر كدام از آنهاى ديگر باشد بجز خسارت از اين دوران فراهم شده خدمت چيز ديگرى بهره نخواهد شد .

تقاضا ميكنم مرورى بر موضعگيريها ، اظهار نظرها و سخنرانيهاى خود بياندازيد ، نكند خداى نكرده ، خواسته يا ناخواسته بلندگوى جريان انحرافى اى شويم كه البته منتقد نظام نيستند بلكه مخالفند و منهتك . نكند اطراف ما را تعدادى بگيرند كه خود را محروم از حقوق جلوه داده و مظلوم نمايى كنند وخواستار احقاق حق باشند . كف و سوت و دست هم برايمان بزنند و بكشند و ما فكر كنيم كه همه حقيقت همين است و فكر ما ، موضع ما ، عمل ما به اين انحراف پاسخ بدهد و چنان شود كه شيطان مى خواهد ، يعنى گرايش حزبى ، يعنى جانبدارى جريانى ، يعنى بى عدالتى و يعنى تخريب بنيانهاى دينى .عليرغم آنكه تصور كنيم و يا حتى ايمان داشته باشيم كه درست ميرويم.
شما نماينده مردم هستيد ، اقليت و البته اكثريت مردم . اين نه بدان معنى است كه اقليت حق وجود و نمود ندارد كه اين دور از عقل است و خارج از عدالت ، بلكه به اين معنى است كه اگر ما اقليت را مى بينيم اكثريت مردم را هم ببينيم و آنها را انكار نكنيم و در مقابل حق اقليت ، حق اكثريت را زايل ننماييم.

شما در جريان فتنه ٨٨ ديديد و شايد به اين نتيجه هم رسيديد كه كانديداهاى دامن زننده به فتنه ، ابتدا مدعى حق بودند. پس از آنكه اعلام و تبيين شد كه حق چيست پا را از حق و قانون و منطق فراتر گذاشته و آنها كه ابتدا ناخواسته بانى اميدوارى دشمنان به اضمحلال نظام بودند در ادامه ، آگاهانه سوار بر جريان پيش آمده شدند و خيل عظيم و انكار ناپذير مردم در راهپيمايى فراموش ناشدنى ٩دى را نه تنها ناديده انگاشتند ، حتى لايق عذر خواهى و كنار كشيدن خود از جريان براندازى ندانستند و عملأ خود را همسو با جريانات برانداز خارج از كشور نشان داده و بر آن اصرار كردند .

شما در نطق اخيرتان در مجلس فرموديد "با حصر آقايان مخالفيد ، هدف از طرح موضوع ، بيان نكته مهمترى است وآن رفتار اسلامى با منتقدان است ، باز شمارى ٩ دى و يا نشان دادن و پرداختن به عوامل فتنه ، ٩ دى رابه يوم الشيطان مبدل ميكند" واز اين دست سخنان كه واقعأ معلوم نيست با كدام اهداف و مقاصد بيان مي شود؟

تظاهرات ٩ دى ٨٨ براى وحدت نظام با براندازان و كانديداهاى معترض و متخلف بود يا نشان دادن و اعلام عمومى اعتراض به عملكرد و تقبيح رفتار آقايان ؟ كه اگر صدا و سيما جريان نهم دى را بازبينى و باز گويى كند و عوامل فتنه و براندازى را معرفى و درخواست هشيارى و پيشگيرى از موارد مشابه را بنمايد مخالف جريان وحدت در كشور حركت كرده است؟ اين چه حرفى است؟ آيا اين موضع گيرى آگاهانه ، عالمانه و عادلانه است؟ يا دستخوش يك جريان فكرى و همسو شدن با عوامل مخرب و برانداز نظام ؟

آيا عوامل فتنه ٨٨ و كانديداهاى معترض عليرغم آگاهى از مخالفت ميليونها ايرانى در ٩ دى ٨٨ و حمايت رسمى و علنى از رهبرى و نظام ، معترض بودند يا مخالف ؟ منتقد بودند يا معاند؟ از شما بعيد است كه معنى اين واژه ها را ندانيد و تفاوت بين آنها را درك نكنيد. آيا اينها فقط انتقاد كردند ؟ آيا تحريك مردم و سوءاستفاده از احساسات ديگران براى ادعاى ناحقى كه ميدانيم ناحق است و علم مبارزه با قانون و ضوابط و مقررات كشور برداشتن و كشاندن برخى به مبارزه و مقابله با نظام و انقلاب ، صرفأ انتقاد و اعتراض است ؟ آيا بدست گرفتن شمشير و مبارزه با نظام نيست ؟

شما در جريان مسائل پيش آمده در التهابات ٨٨ هم آقاى موسوى را آگاهانه يا ناآگاهانه با امير المومنين مقايسه كرديد و در بخشى از نامه مورخه ١٧بهمن ٨٨ خود گفتيد " فرضأ در ماجراى اخير حق تمامأ به جانب شما باشد ، بايد مانند اميرالمومنين به خاطر حفظ اسلام و وحدت اسلامى از حق خود بگذريد و البته حقوق عمومى در جاى خود پيگيرى خواهد شد " اين قياس مع الفارق در حالى ميشود كه راهپيمايى عظيم ٩ دى قبل از آن صورت گرفته و سره از ناسره بيان شد ، حق از ناحق و باطل عيان شد و فرق بين معترض ، منتقد و برانداز را مردم تعيين كردند .

اينجانب بعنوان يك موكل جنابعالى كه در انتخابات مجلس نهم به شما رأى داده ام ، حق دارم كه شما را مدافع خواست عموم مردم كه سربلندى و اعتلاى نظام اسلامى و پيشگيرى از هر گونه قول و فعلى كه موجب تضعيف نظام و فراهم كردن زمينه هاى بهره بردارى سوء دشمنان نظام ميشود بدانم . اگر نيت بدى در پيگيرى و طرح برخى مسائل نباشد ، نماينده مردم حق قانونى ورود به تمامى دستگاهها ، مكاتبه با آنها و توضيح خواهى از آنان را دارد و مى تواند مطالبات مردم را به شيوه صحيح و اصولى پيگيرى نمايد ، نه با استفاده از اين شيوه ها .

طرح برخى مسائل اينچنينى بصورت سر گشاده و يا علنى ، حسن نيت گوينده را مظنون مي كند. لازم است پيامها و پيامدها ى هر اظهار نظرى را قبل از بيان ، دقيقأ سنجيده ، بررسى نموده و آگاهانه عمل نمود ، انتظار از نماينده مردم در مجلس ، خصوصآ جنابعالى با آن سابقه علمى و پشتوانه خويشى ، مضاعف است تا عملكرد ناصحيح يا نسنجيده ، خداى ناكرده دندان طمع دشمنان و مشتاقان آسيب به كشور را تيز و آنان را به براندازى نظام و تجديد نظر در مذاكرات و اعمال فشار مجدد بر مردم ما اميدوار نكند .

کد N676367

وبگردی