آفتاب
یادی از سراينده‌ معاصر خراساني/

داستان غم‌انگیز مقبره نیمه تمام شاعر نیشابوری/ "حیدر یغما" تا سي‌‌سالگي از سواد بي‌‌بهره بود

داستان غم‌انگیز مقبره نیمه تمام شاعر نیشابوری/ "حیدر یغما" تا سي‌‌سالگي از سواد بي‌‌بهره بود

مشهد - خبرگزاری مهر: بیست و شش سال از درگذشت حيدر يغما شاعر خشت‌مال نیشابوری می‌گذرد اما مقبره این شاعر به نام خراسانی همچنان نیمه تمام رها شده و هیچ سازمانی مسئولیت اتمام آن را قبول نمی‌کند، شاعری مردمی که با کارگری روزگار می‌گذراند و با زبان ساده‌ و روستایی خویش مفاهيم تازه‌اي را وارد ادبيات این خطه هنرپرور کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، حيدر يغما، معروف به شاعر خشت‌ مال نيشابوري،‌ از غزل‌ سرايان به نام معاصر خراسان بود، او که در سال 1302 متولد شد در 64 سالگی دار فانی را وداع گفت. این شاعر به نام خراسانی تا سي‌ سالگي از خواندن و نوشتن بي‌ بهره بود و پس از آن سواد را از طريق آموزش عمومي در جلسات قرآن فرا گرفت، به ادبيات روي آورد و در سال‌هاي وا پسين عمر شهرتي در شعر و به ويژه غزل به دست آورد.

وي در زمان حياتش دو يا سه اثر چاپ كرد و پس از وفات وي، ديوانش نيز چاپ شد، این شاعر به نام از حدود 16 سالگي تا پنجاه و هشت سالگي خشت مي‌ماليد و به همین علت به او خشت مال می گفتند.

من سواد از گردش جور زمان آموختم

وی طبع روانی در شعر داشت، چنانچه خودش در ابیاتش سروده "من سواد از گردش جور زمان آموختم" و در جای دیگری هم می‌‌گوید "نه پدر مدرسه‌‌ام داد و نه استادي درس، اوستاد سخنم گوش به اعجاز كنيد".

پسر این شاعر بنام خراسانی در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: حیدر یغما زبان ساده‌اي داشت و مفاهيم تازه‌اي به ادبيات و اجتماع عرضه کرد، اشعارش دلنشين است و صنايع بديعي و آرايه‌هاي ادبي، چندان جايي در اشعارش ندارند، چون سبك سهل و ممتنع، كه يغما در اشعارش داشت، اساساً با اين آرايه‌ها بيگانه است.

ابولفضل یغما عنوان می‌کند: شعر يغما و زندگي واقعي‌اش خيلي نزديك به هم است، به عبارت ديگر، كمتر شاعري در تاريخ ادبيات ايران هست كه مثلاً اگر به فقر و عرفان عقيده دارد در شعر و در زندگي واقعي‌اش همين عقيده ديده شود.

یغما تمام عمر را در فقر مطلق گذرانده است

وی که خود کارشناسی ارشد ادبیات دارد بیان می کند:  حتي سران ادبيات ما از اين يكرنگي در زندگي و هنر، بي‌بهره‌اند، اما در مورد يغما برعكس ديگران است چنانچه می‌گوید "من به ملك فقر پرچم كوفتم روز نخست، كس نخواهد شست از اين گرد سيماي مرا" در زندگي واقعي يغما نيز اثري از مال و منال دنيا نمي‌يابيم و تمام عمر را در فقر مطلق گذرانده است.

پسر حیدر یغما با بیان اینکه هيچ شعري را سراغ ندارند كه او براي كسي گفته باشد و صله يا پولي دريافت كرده باشد، ادامه می دهد: او اساساً هنرش را وسيله‌ معاش قرار نمي‌داد و زندگي خانواده‌اش را از راه كارگري تأمين مي‌كرد و در جایی می گوید" دستم اندر كار روزي و دهانم پر سرود، اشك چشمم با عرق‌هاي جبين آيد فرود".

پسر حیدر یغما در مورد خصوصیات زندگی پدر چنین می گوید: من خودم كه زندگي خيلي از شاعران، هنرمندان و نوابغ را خوانده‌ام هيچ كدام‌ را سراغ ندارم كه خانواده‌اش از او راضي يا حتي زندگي خانوادگي موفقي داشته باشند اما او اين طوري نبود، دنياي ديگري داشت و يكسره خود را وقف ايده‌‌هاي انساني‌اش کرده و عقيده‌‌اي به مال‌ ا ندوزي نداشت.

شاعر خشت مالی اهل خودنمایی نبود

وی ادامه می‌دهد: او خیلی ساده زیست و خیلی ساده پوشید و اصلا اهل خود نمایی نبود و می گفت "پيرهن را در بدن هر لحظه آتش مي‌زنم، گر بريزد گرد و خاك فقر از دامان من".

یغما می‌گوید: در سال‌‌هاي آخر كه به دليل دو بيماري هموروئيد و فتق كه هر دو نتيجه‌ كار سنگين بود، خشت ‌مالي را رها كرد، ضمن اينكه خشت خام درسته از مد افتاد و آجر جاي آن را گرفت، و كار روزمزدي در مزارع را پيشه ساخت، و پيري هم آرام‌آرام به سراغش مي‌آمد.

وی در مورد اشعار یغما ابراز می کند: لغات و اصطلاحات نيشابوري در اشعارش موج مي‌زند ، 80 درصد اشعارش غزل است و مقداري قصايد در دست‌ نويس‌ها دارد كه ارزش ادبي‌ زيادي ندارد و مربوط به سال‌هاي اول شاعري‌ است، همين‌‌طور رباعياتش كه از نظر ساختار ضعيف است.

داستان غم‌انگيز"مقبره حیدریغما"

یغما در مورد "مقبره حیدر یغما"می گوید: اين مقبره‌ داستان غم‌انگيزی دارد و سال‌‌هاي اول كه همه داغ‌ تر بودند كمك كردند به خصوص ارشاد كه به يك جاهايي رسيد و آقاي حسين عابدي، رئيس وقت ارشاد، خيلي تلاش كرد و چند نفري كه آن موقع در هيأت امنا بودند اما رفته رفته به فراموشي سپرده شد و حالا اصلاً معلوم نيست متولي‌اش كيست و كدام نهاد مسؤوليت دارد، چندين بار نامه ‌نگاري و پيگيري كرده‌ ام اما به جايي نرسيده، اگر كار به خودم واگذار شود، يغما آنقدر دوستان وفادار دارد كه ساخت آرامگاهش نياز به كمك دولت نداشته باشد ولي شرطش اين است كه دولت يا بسازد يا دست از سرش بردارد و آن را به خودمان واگذار شود.

حیدر یغما این شاعر ساده خشت مال خراسانی خويي انساني داشت و تلاش زيادي مي‌كرد كه همنوعان فقيرش، وضع بهتري داشته باشند و هر چيزي را در حد ضرورت مي‌خواست و معتقد بود انسان بايد براي اصلاح جامعه وقت بگذارد نه براي دنيا داري و بزرگداشت مادي خود و اطرافيانش، دركش كمي مشكل است ولي او حتي به فرزندانش هم توصيه نمي‌كرد راه او را بروند و مي‌گفت: "اين نوع زندگي، سخت و مرارت ‌بار است و شما از عهده‌ آن برنمي‌آييد".

مقبره یغما ناتمام و نیاز مند توجه مسئولان است، لازم است چنین بزرگمردان و ساده پوشانی برای جوانان این مرز و بوم الگو و اسطوره شوند و خوب است در چنین روزی مسئولان برای اتمام این مقبره همت کنند.

--------------------------

گزارش: ملیحه زرین پور 

کد N137412

وبگردی