آفتاب

حقیقتی تلخ و گزنده که پای ریاض نوشته می شود

حقیقتی تلخ و گزنده که پای ریاض نوشته می شود

بغداد - ایرنا - از شمال آفریقا تا مدیترانه و از آنجا تا سرزمین های قفقاز در روسیه، به تروریسمی آلوده شده که ماهیتی کاملا دولتی دارد و رد آن غیر قابل انکار است. برای تشریح این وضعیت لازم است بار دیگر مروری به حوادث اخیر در منطقه داشته باشیم.

1-هنگامی که تانک ها و نفربرهای ارتش عراق در اولین روزهای زمستان امسال، از بغداد راهی رمادی در استان الانبار می شدند، پیش بینی حوادث پیش رو کار چندان ساده ای نبود.

حتی زمانی که نوری المالکی در سخنرانی های اولیه در خصوص عملیات الانبار از آن به عنوان نبرد سرنوشت ساز یاد می کرد، بازهم کمتر تحلیلگری بود که می توانست آینده را گمانه زنی کند.

القاعده و عموما تروریسم موجود در منطقه خاورمیانه، این روزها توجه جهانیان را به خود جلب کرده و سراسر منطقه را به وحشت انداخته است. حتی آنهایی را که زمانی تصور می کردند می توانند در بزنگاهها از کنار این جریان های مخوف و جنایتکار منافعی کسب کرده و سیاست هایشان را جلو ببرند.

اینک به نظر می رسد، همه وحشت کرده اند؛ آن دسته از جریان های سیاسی عراق که همواره تلاش می کردند با استفاده از این گروههای تروریستی، کار خود را در روند سیاسی پیش ببرند.

مانند صالح مطلک که در کسوت معاونت نخست وزیری هم بر طبل سقوط دولت می کوبید ، حالا همه را به جنگ علیه تروریسم فرا می خواند و نمایندگانی که تا هفته گذشته از هیچ امری برای تضعیف دولت عراق دریغ نمی کردند، از جمله استعفای 44 نفری ، این روزها جسته و گریخته از تقویت ارتش در مقابله با تروریست ها سخن می گویند.

همه جدی گرفته اند؛ عشایر و مردمی که تا همین یک هفته پیش در استان الانبار به کمتر از سقوط دولت رضایت نمی دادند. حالا فریادشان از القاعده و سایر گروههای تروریستی که در میانشان صدها راهزن، سارق و عضو باندهای جنایت حضور دارند، بلند شده است.

آنان اکنون از دولت کمک می خواهند و خیلی از همین مردم به صف جنگ با تروریست ها پیوسته اند.

حالا بعد از یک نبرد نفس گیر دو هفته ای، برای مردم و جریان های سیاسی عراق کاملا مشخص شده که دست هایی از بیرون بحران اخیر را هدایت می کند.

2-اواسط پاییز امسال نوری المالکی به واشنگتن رفت و با اوباما و سایر مقامات ارشد آمریکایی دیدار و مذاکراتی انجام داد. آن هنگام خبرها به صورت سربسته حکایت از آن داشت که نوری نخست وزیرعراق خواستار کمک آمریکا به بغداد در جنگ علیه تروریسم، در چارچوب توافقنامه امنیتی واشنگتن – بغداد، شده است. البته موضوعات خیلی آشکارا به رسانه ها کشیده نشد، اما آنطور که به نظر می آمد، مالکی با پاسخ گرمی بدرقه نشد.

تلاش برای ایجاد درک عمیق تر و بهتر از شرایط منطقه و جنگ در سوریه، هدف دیگر مالکی در سفر به آمریکا بود. او تلاش داشت طرف آمریکایی را قانع کند که حذف اسد منطقه را با بحران بی ثباتی فزاینده ای روبه رو خواهد کرد و میدان برای گروههای تروریستی باز خواهد شد.

آمریکایی ها، در طول دو سه سال گذشته، با سکوت و چشم بستن بر مداخلات همپیمان عربشان در تحولات عراق و سوریه و نیز با حمایت ها و کمک های آشکارا و پنهانی به گروههای ضد اسد در سوریه، عملا از تروریسم حمایت کرده اند.

بخشی از پول و تسلیحات اهدایی به تروریست های سوریه، به عراق هم منتقل می شد و مرزهای باز و بی در و پیکر کشورهایی چون عربستان، اردن و ترکیه، به معبری برای نقل و انتقال تروریست ها و تسهیل در تردد آنان در سراسر منطقه و نیز ایجاد نقاط امن برایشان تبدیل شده بود.

آمریکایی ها که روند کمک ها و حمایت هایشان از گروههای تروریستی سوریه، هنوز هم ادامه دارد، با شعله کشیدن بحران در الانبار عراق، گویا ظاهرا برای اولین بار به خود آمده و موضع گیری کردند. وزارت خارجه، بویژه جان کری، از جنگ دولت عراق با تروریسم منطقه حمایت کرده و بیانیه صادر کردند؛ اگرچه این موضعگیری ها هم خیلی دیر و هم تشریفاتی بود.

آمریکایی ها در پی تشدید بحران الانبار سرانجام برای حمایت از دولت عراق چند پهباد اسکن ایگر و تعدادی موشک هوا به زمین در نظر گرفتند؛ چیزی که به نظر نمی رسد کمک موثری در این نبرد باشد و ظاهرا یک حرکت نمایشی در برابر موج حمایت های مالی و تسلحیاتی عربستان و قطر از گروههای تروریستی منطقه است.

3-عربستان، از همان روزهای اول بحران سوریه، طبل و نقاره جنگ بر دوش گرفت و بطور علنی حضورش را در معرکه ای که برای سقوط رژیم اسد از طریق مسلحانه شکل گرفته بود، اعلام کرد. این کشور تا همین امروز صحنه گردان اصلی جنگ در این کشور مصیبت زده است و گویا قسم خورده تا سقوط اسد ، آن هم از طریق توسل به زور کوتاه نیاید.

به همین دلیل هم تاکنون هر تلاشی برای پایان دادن به بحران را ناکام گذاشته است. گروههای مسلح ظاهرا ملی گرا هم به اشاره ریاض از نشستن پای میز مذاکرات طفره می روند.

گروههای تروریستی منطقه نیز با سازماندهی ریاض، میان مناطق جنوبی و شرقی سوریه و استان الانبار عراق، یک پیوند جغرافیایی ایجاد کرده و گروه داعش را که همان القاعده است، با عنوان مشترک امارت اسلامی شام و عراق علم کردند تا به این پیوند مسلحانه جنبه ای واقعی هم داده باشند.

4-هنگامی که خبر دو حمله تروریستی در روسیه منتشر شد، همه نظرها به سمت ریاض و شخص بندر بن سلطان معطوف شد. چرا که دیدار جنجالی سلطان از روسیه و صحبت های رد و بدل شده وی با پوتین که به صورت غیر رسمی به رسانه ها کشیده شد، زمینه ای بود که می شد حدس زد اولین متهم حوادث ولگوگراد کیست؟

حالا پوتین رییس جمهوری روسیه ، رسما از سازمان ملل خواسته که نام عربستان را در فهرست دولت های تروریستی قرار دهد.

5- در لبنان اما روند حوادث و اتفاقات اخیر کاملا بی پرده نشان داد. نقش سعودی ها در حملات تروریستی اخیر بویژه در مقابل سفارت ایران در بیروت، غیر قابل کتمان بود. متعاقب آن دستگیری ماجد الماجد از رهبران مهمترین گروههای تروریستی وابسته به ریاض و در نهایت مرگ مشکوک وی در بیروت، فعلا همه محافل سیاسی بین المللی را گیج و شگفت زده کرده است.

تا اینجا، روند تحولات و حوادث جاری در سوریه و تلاش های ناکام برای پایان دادن به این بحران و نیز بحران بی ثباتی و حملات تروریستی در عراق و اوضاع پیچیده لبنان و همچنین حملات تروریستی در روسیه ، پای ریاض نوشته شده است.

شاید همه این سیاست ها ناشی از بخشی از حاکمیت، آن هم بخشی خودسر در دولت سعودی بوده باشد، اما قسمت تلخ و گزنده این ماجرا آنجاست که عربستان خواسته یا ناخواسته ، از خود چهره یک دولت تروریستی را به نمایش گذاشته است. اکنون سوال این است که سکوت و ندیده گرفتن این حقیقت تلخ از سوی جامعه جهانی، چه مدت دیگر می تواند ادامه یابد؟!

گزارش از محمد علی حیدری هایی

خاورم**1770**1586
کد N43373

وبگردی