عبور از مانع‌های عشق و موفقیت شغلی

برای به‌دست آوردن عشق و موفقیت شغلی، لازم است مسائل این راه را شناخته و سپس حل کنیم. وجود مانع‌های درونی و بیرونی، امری است طبیعی و شناخت و حل این مسائل، جزو مسئولیت‌های شغلی …

برای به‌دست آوردن عشق و موفقیت شغلی، لازم است مسائل این راه را شناخته و سپس حل کنیم. وجود مانع‌های درونی و بیرونی، امری است طبیعی و شناخت و حل این مسائل، جزو مسئولیت‌های شغلی هر فرد است. برای دست یافتن به این هدف، راه‌کارهای زیر پیشنهاد می‌شوند:
● وداع با بی‌عشقی شغلی
بی‌عشقی و عشق شغلی، دو نقطهٔ مخالف یکدیگر هستند. اگر وقتِ شغلی خود را صرف کارهای بی‌عشق یا کم‌عشق کنیم، زمان و فرصتی برای کار عاشقانه نخواهیم داشت. برای این‌که در زندگی، فرصت کافی برای تجربهٔ عشق شغلی داشته باشیم، لازم است با کارهای بی‌عشق و کم‌عشق، وداع کنیم. در این مورد، سئوال‌های زیر را صادقانه با خود مطرح نموده و پاسخ دهید:
▪ چه کارهائی را در زندگی دنبال می‌کنید و ادامه می‌دهید که به آنان عشق و علاقهٔ کافی ندارید؟ چرا؟
▪ آیا با سعی و کوشش بیشتر، می‌توانید در این رابطه، عشق و علاقهٔ کافی شغلی (حدود ۷۵درصد یا بیشتر) به‌وجود آورید؟
اگر پاسخ‌های شما، به این دو سئوال نشان می‌دهند که به شغل‌ فعلی خود علاقه‌ٔ کافی ندارید (و نخواهید داشت) بنابراین، لازم است شغل دیگری که به آن علاقه‌مند هستید را انتخاب و دنبال کنید.
● رهائی از ترس‌های شغلی
ترس‌های مختلف، می‌توانند ما را از پیش‌‌روی در راه عشقِ شغلی باز دارند. لازم است با این ترس‌ها آشنا شویم؛ آنها را بسنجیم و مهار کنیم. به‌عنوان نمونه، ممکن است از این‌که نتوانیم شغل مورد علاقهٔ خود را به‌دست آوریم یا در آن درآمد کافی داشته باشیم، بترسیم یا ممکن است نگران حرف و نظر منفی دیگران در مورد آن شغل باشیم. ترس‌های زائد یا بی‌مورد مانند ترمزها و قفل‌های درونی هستند که اگر مقدار و قدرتشان بیش از عشق و علاقهٔ ما به شغل موردنظرمان باشد، احساس می‌کنیم نمی‌توانیم قدمی در راه پیشرفت در آن شغل برداریم. با کم کردن ترس‌های زائد می‌توانیم رفته‌رفته خود را از بند آنها رها نموده و به‌سوی عشق شغلی به حرکت در آئیم. برای رهائی از ترس‌ها، لازم است حس کردن راتمرین نمائیم؛ همان‌طور که برای یافتن مهارت‌های فکری، باید تفکر را تمرین کنیم. یکی از راه‌کارهای تجربهٔ تدریجی احساس ترس به‌منظور آشنائی و کنترل آن، این است که روزانه برای مدت کوتاهی، کاری را انجام دهیم که ترس مربوطه را در ما پدید می‌آورد. برای نمونه اگر از شروع کاری می‌ترسیم، حاضر باشیم روزانه دست‌کم ۱۵دقیقه به آن کار فکر کنیم یا آن‌را انجام دهیم. با پیروی از این برنامهٔ روزانه، به‌تدریج ترس ما از آن کار، کاهش می‌یابد و به‌همان نسبت، قدرت عمل بیشتری برای انجام آن به‌دست می‌آوریم.
● رهائی از خلاء درونی شغلی
می‌توانیم کمبودهای درونی شغلی خود را با عشق شغلی پر کنیم. هر یک از ما برای انجام کارهای مثبتی به دنیا آمده‌ایم که نسبت به آنها احساس علاقه و کشش می‌کنیم. شناخت و عمل کردن به این کارها، جزو مسئوولیت‌هائی است که نسبت به خود و مردم اجتماع داریم. اگر این مسئوولیت‌های شغلی را درک ننمائیم و انجام ندهیم، دچار احساس خلاء، پوچی، بی‌انگیزگی، خستگی و افسردگی می‌شویم. گوئی نفسمان به ما می‌گوید: ”چه کار داری می‌کنی؟! حوصله‌ام به‌شدت سر رفته و احساس بی‌کاری می‌کنم؛ چون کارهائی که تو انجام می‌دهی به هیچ‌وجه با ماهیت من هماهنگ نیستند. خواهش می‌کنم من را بهتر بشناس؛ صدایم را بشنو و بگذار در زندگی‌ات بیشتر مطرح و ابراز شوم.“
زمانی‌که صداری نفس و هویت خود را می‌شنویم و به آنها در زندگی روزمره، اجازهٔ حضور می‌دهیم، خلاء درونی شغلی نیز کم‌رنگ و سرانجام محو می‌شود و جای خود را به شوق و معنا می‌دهد.

استاد کاوه نیری، روان‌شناس