پیدایش نوروز

جهان انجمن شد برِ تخت اوی از آن بر شدهِ فره بخت اوی به جمشید بر، گوهر افشاندند مر آن روز را روزِ نو خواندند سر سالِ نو، هرمزِ فرودین بر آسوده از رنج روی زمین به نوروزِ نو شاهِ …

جهان انجمن شد برِ تخت اوی
از آن بر شدهِ فره بخت اوی
به جمشید بر، گوهر افشاندند
مر آن روز را روزِ نو خواندند
سر سالِ نو، هرمزِ فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
به نوروزِ نو شاهِ گیتی فرو ز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
چنین جشنِ فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
مانند هر رسم و آیین باستانی تاریخ نویسان پیدایش نوروز را به اولین پادشاهان نسبت میدهندو همگی بر این امر معتقدند كه جمشید پیشدادی این رسم را بنیان نهاد.همچنین فردوسی شاعر وطن دوست ایرانی پیدایش نوروز را منتسب به جمشید میداند. گرچه وقایع ذكر شده بسیاری در شاهنامه با اوستا كتاب مقدس زرتشتیان مطابقت دارد اما متاسفانه نشانه ای از جشن نوروز و انتصاب آن به جمشید در اوستا نمی بینیم كه این امر پرسشی را در ذهن بسیاری از تاریخ نگاران مطرح كرده كه آیا این امكان وجود دارد كه این جشن ریشه ی ایرانی نداشته باشد و مربوط به آداب و سنن اقوام و مللی مانند سومریان-ایلامیان-آشوریان و بابلیان باشد كه پیش از ورود آریائیان به فلات ایران در این سرزمین یا در مناطق همجوار آن زندگی می كرده اند و از طریق آنها وارد فرهنگ ایران شده باشد؟
ولی اگر به اخبار مندرج در شاهنامه ی فردوسی و دیگر كتب تاریخی و گفتار مورخان مبنی بر اینكه جمشید در هفت هزار سال پیش دستور به برگذاری جشن نوروز میدهد كه در چهار گوشه ی امپراطوری او به شادی می پرداخته اند استناد كنیم باید گفت كه مهمترین و با شكوه ترین جشن های ایرانیان كهن جشن فروردین گاهن بود.
قبلا" گفتیم كه ایرانیان سال را ۳۶۵ روز به حساب می آوردند و هر سال را به ۱۲ ماه تقسیم كردند . ماهای ایرانی ۳۰ روز داشتند و هر روز نام مخصوصی داشت.روز نوزدهم هر ماه فروردین نام داشت(فروردین گان بمعنی فروهر یا نیروی پیشرفت)همانطور كه میدانیم فریدون هنگام مرگ بر اساس اولین مرز بندی در تاریخ قلمروی حكومتی خود را بین سه فرزند خود ایرج و تور و سلم تقسیم كرد و ایران را كه از نظر سر سبزی و پرباری محصول پر رونق تر بود به ایرج واگذار كرد.
واگذاری ایران به ایرج حسادت دو برادر دیگر را برانگیخت .ایرانیان معتقدند كه در فروردین گان ایرج به دست برادران خود به قتل رسید به همین مناسبت ایرانیان روز نوزدهم فروردین ماه هر سال به گورستان ها می رفتند و طی مراسم سنتی ویژهای یاد پادشاه خود را گرامی می داشتند.(نا مگذاری روز های دیگر هر ماه هم كه قبلا" در وبلاگ آورده شده)
بر طبق این نامگذاری ها هرگاه یكی از این روزهایی كه با نام ماهها اسمگذاری شده بودند در ماه همنامش قرار می گرفت ایرانیان آن روز را جشن می گرفتند و مهمترین و با شكوهترین جشنهای ایرانیان باستان جشن فروردین گان بود كه به علت پایان یافتن فصل سرما و آغار فصل رویش و زندگانی(بهار) بر پا می شدو این امر ریشه در این اعتقاد مذهبی ایرانیان باستان دارد كه آنها بر این باور بوده اند كه خداوند جهان را در شش مرحله آفریده است كه اول آسمان را آفرید سپس آب بعد گیاهان و بعد جانوران و در مرحله ی آخر انسان را آفرید و در پایان كار خلقت كه مصادف با آغاز سال نو بود به استراحت پرداخت . كه البته ایرانیان باستان به مناسبت هر یك از این مراحل ششگانه نیز جشنهایی برگزار می كردند !!!
كه این جشنها بیان كننده ی این واقعیت است كه ایرانیان از دیرباز شادی را مهمترین بخش از زندگانی خویش میدانسته اند .
جشن نوروز در دوران حكومت هخامنشیان شكوه و عظمت زیادی داشت كه این امر را می توان از حجاری های باقی مانده در دو طرف پله های منتهی به كاخ آپادانا در تخت جمشید مشاهده كرد (تقدیم هدایای نمایندگان ملل به پادشاهان در این روز)نوروز در دوران اشكانیان هم دارای عزت و شكوه بود ولی در زمان ساسانیان این عزت به اوج خود رسید . علت آن هم این است كه پس از حمله ی اسكندر مقدونی به ایران و نابودی امپراطوری داریوش سوم نوروز نیز رو به كمرنگی می رفت ولی باز در دوره ی ساسانیان برگذاری این جشن به اوج خود رسید و اردشیر بابكان به قصد زنده كردن افتخارات نیاكان خویش (داریوش و كوروش كبیر) دستور به بر پایی هر چه باشكوه تر نوروز در سراسر امپراطوری ساسانی داد و این جشن تا چهار صد سال تا زمان یورش تازیان با همین شكوه بر گذار می شد.....