سیاستمدار متدین

کمتر کسی را می‌توان یافت که از نزدیک با مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی آشنایی داشته باشد و درگذشت این پیر سیاست او را سخت و از اعماق دل اندوهناک و متاثر نکرده باشد. اگر بخواهم راز این تاثر را فشرده و به مدد حدود بیست و پنج سال آشنایی بیان کنم، باید بگویم علت این اندوه، از دست دادن یک «سیاستمدار متدین» است.

کمتر کسی را می‌توان یافت که از نزدیک با مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی آشنایی داشته باشد و درگذشت این پیر سیاست او را سخت و از اعماق دل اندوهناک و متاثر نکرده باشد. اگر بخواهم راز این تاثر را فشرده و به مدد حدود بیست و پنج سال آشنایی بیان کنم، باید بگویم علت این اندوه، از دست دادن یک «سیاستمدار متدین» است.

انسان متدین، یعنی انسانی که عقاید و باورهای صحیح دارد، رفتارش مبتنی بر شریعت و رعایت حلال و حرام الهی است و در کنار همه اینها، اخلاق را به عنوان یک رکن مهم در رفتار، فراموش نمی کند.

زمانی که این ویژگی ها در رفتار و مواضع یک سیاستمدار تجلی پیدا می کند، اهمیتی مضاعف می یابد و زیبایی تلفیق دین و سیاست را می توان به طور عینی به تماشا نشست.

تماشای این نمونه های عملی است که تفاوت های سیاست توام با دین را از سیاست بدون دین یا با حضور کمرنگ دین، نمایان می کند و تصویری دلربا از «دولت اسلامی» یعنی دولتی را که همه دولتمردانش از چنین ویژگی ای برخوردار باشند، در معرض نگاه ما قرار می دهد.

اگر حبیب الله عسکراولادی خود را ذوب در ولایت و عاشق امام زمان(عج) و نایبش می دانست و حقیقتا هم چنین بود، اگر او را در هیات منصفه مطبوعات و هرجای دیگر، مصداق انصاف می یافتیم، اگر در حضور او براحتی می شد انتقاد کرد اما غیبت و نسبت های ناروا با عکس العمل او مواجه می شد، و اگر پیوند او با روحانیت اصیل هیچ گاه گسسته و حتی سست نشد، همه و همه به این دلیل بود که عسکراولادی، سیاست را عین دیانت می دانست و این اعتقاد را در عمل به اثبات می رساند. حبیب خدا از میان ما رفت، اما اندیشه و منش این مبارز و مجاهد فی سبیل الله و این سرباز ولایت در برابر ماست تا بدانیم می شود در عالم سیاست بود و مواضع شفاف و صریح و شجاعانه اتخاذ کرد و در عین حال دیندار بود.

مهدی فضائلی