غبار را از روی آینه کنار بزن!

ملکه، فیلم «دوران جدید» «نگاه» به «دفاع مقدس» است. این دوران البته تازه آغاز نشده و قدمتی به اندازه ساخت فیلم‌هایی مثل «مهاجر» و «دیده بان» و امثالشان داراست.

ملکه، فیلم «دوران جدید» «نگاه» به «دفاع مقدس» است. این دوران البته تازه آغاز نشده و قدمتی به اندازه ساخت فیلم‌هایی مثل «مهاجر» و «دیده بان» و امثالشان داراست.
این دوران و این نگاه خاصیت های ویژه ای دارد که اتفاقا مجاهدانه و اصیل و شهامت‌طلبانه و شهادتخواهانه است.و بی تردید هریک از این واژه ها نیازمند تحلیل و توضیح است که به آن خواهیم رسید.
مضمون و بخصوص- تأکید دارم- «نگاه» ملکه را نباید دست کم گرفت و به آن بی توجه بود و یا مثلا صرفا در غرقاب فرم افتاد و از منظری که فیلمساز برای بیان توجه و تنبهش انتخاب کرده غافل ماند که در این صورت نقض غرض می شود؛ هم برای فیلمساز و هم مخاطب.
برآنم که فرم «ملکه» برآمده از مضمون و مضمون در تلاقی و تداعی با فرم است.فرم از همان خاصیت هایی برخوردار است که این مضمون و محتوا با همان چیزهایی دست به گریبان است که ساختار.
ملکه نه فیلمفارسی جنگی است که با ضرب و زور جوک های جنسی یا ادا و اطوارهای لوده آلوده مخاطب را «جذب» کند و بخنداند، نه فیلم انتلکتوئل است که بخواهد ژست ضد جنگ بگیرد و حرف هایی باب میل آن طرف آبی ها بزند و نه اثر سفارشی برخی نهادهای سنبل کار است که وظیفه شان حیف و میل بیت المال باشد و بس.
نه! ملکه هیچ کدام از اینها نیست و پر از اشکال و ایراد و ضعف و نقصان هم که باشد در شرافت و اهمیت و ارزشش همین بس که جزء هیچ کدام از اینها نیست و مگر همین دستاورد، چیز کمی است؟
جنگ تحمیلی. پالایشگاه نفت آبادان. دیده بانی نمی‌تواند عراقی را ببیند. اما بر حسب تصادف سیم تلفنی پیدا می‌کند و درون بویلر پالایشگاه آبادان می رود و برایش اتفاقاتی می افتد.
ملکه، فیلم سنگینی است!
البته که سنگین است، خاصه برای مخاطبانی که تربیت سینمایی و دانش بصری و سواد هنری شان در حد فیلمفارسی های مد روز و مبتذلیات روزمره این روزهای سینمای ایران باقی مانده باشد.
ملکه مال هیچ کدام از این گروه ها نیست .به درد هیچ کدام نمی خورد اگر بنا باشد تا قیام قیامت در بر همین پاشنه بچرخد و حکم واجب تر از نان شب دارد برای همه، اگر بنا باشد بالاخره از یک جایی شروع کرد و تربیت مردم را از دست باند کهنه کار فیلم های آبگوشتی‌ساز درآورد و به دست اهلش سپرد.
چه بهتر که این اهلیت در وادی دفاع مقدس همین مردم نفس بزند.چه بهتر که با سینما، تنور سالهای غرورآمیز و اهورایی دفاع مقدس مردم سرزمین خودمان گرم شود تا بساط جشنواره های صدتا یک غاز و سیاسی کار و البته خوش رنگ و لعاب غرب و شرق عالم نو!
این دوران و این نگاه خاصیت های ویژه ای دارد که اتفاقا مجاهدانه و اصیل و شهامت طلبانه و شهادتخواهانه است.و بی تردید هریک از این واژه ها نیازمند تحلیل و توضیح است که به آن خواهیم رسید.
و ما به زودی درباره این واژه ها و درباره منظومه و اتمسفر «ملکه» صحبت خواهیم کرد و خواهیم گفت چرا با یک فیلم ارزشمند روبه روییم و این ارزش ها چیستند و برای چه و چگونه!

محمدرضا محقق