تمایل مردم برای استفاده از کالاهای مارکدار به آسیبها و فشارهای اقتصادی مرتبط است. زمانی که فشارهای اقتصادی در جامعه شدت میگیرد و فقر، بیکاری و تورم وجود دارد و علاوه بر …
تمایل مردم برای استفاده از کالاهای مارکدار به آسیبها و فشارهای اقتصادی مرتبط است. زمانی که فشارهای اقتصادی در جامعه شدت میگیرد و فقر، بیکاری و تورم وجود دارد و علاوه بر آن ،تفریحی نیز تعریف نشده تا مردم خودشان را تخلیه کنند، یکی از راهها برای آنکه افراد فشارهای روزمرهشان را کم کنند و شاد شوند، روی آوردن به تخلیه ظاهری از طریق پوشیدن لباسهای مارکدار یا استفاده از سایر کالاهای برند است.
در حقیقت این کار نوعی سرگرمی محسوب میشود تا افراد از طریق آن خودنمایی و احساس شادی کنند. برخی از افراد نیز به دلیل تمکن مالی این توانایی را دارند که تمام کالاهای ضروریشان را از نوع مارکدار خریداری کنند، اما همین افراد نیز که ۱۰ تا ۱۵ درصد جامعه بیشتر نیستند و قشر مرفه جامعه را تشکیل میدهند، به دلیل آنکه تفریح مناسبی ندارند برای خودنمایی مدام ماشین و لباسهای گرانقیمت برند میخرند. شاید بتوان گفت رویآوردن به کالاهای برند برای اینکه مشکلات را مخفی کنیم یا سرگرم شویم، برای مدتی بتواند فرد را آرام کند ولی راهحل دائمی نیست و باید آسیبهای اجتماعی را شناسایی و آنها را برطرف کنیم. درواقع اگر نتوانیم ریشه رفتارهای مردم را بررسی و علل آن را برطرف کنیم، آسیبهای اجتماعی روزبهروز بیشتر در جامعه نمایان میشوند. گاهی اوقات چنین رفتارهایی را به فقر فرهنگی نسبت میدهند ولی چنین دیدگاهی به نظر من درست نیست چون در تمام کشورهای پیشرفته دنیا نیز زمانی که فشارها و مشکلات اقتصادی مردم زیاد میشود، آنها برای آنکه مشکلاتشان را مخفی کنند، راهی برای سرگرمی یا کاستن از فشارهایشان پیدا میکنند تا بتوانند خود را در جامعه مطرح کنند؛ درست مثل کسی که در حالت عصبی میخندد ولی خندهاش از روی خوشحالی نیست و ممکن است به جایی برسد که طغیان کند بنابراین هر نوع رفتاری که در جامعه نمایان میشود باید توسط مسوولان مورد توجه قرار گیرد، چون معلولی از علتهاست که اگر از آنها غافل شویم، آسیبهای اجتماعی شدیدتری به وقوع میپیوندد.
دکتر مصطفی اقلیما
آسیبشناس اجتماعی/ رییس انجمن علمی مددکاری ایران
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است