اپیکور به مردم توصیه میکرد که از لذایذ طبیعی غیرضروری مثل لذت جنسی و لذت بهتر خوردن و بهتر پوشیدن و امثال آن و همچنین از لذایذ غیرطبیعی و غیرضروری مانند لذت جاه و مقام بپرهیزند. …
اپیکور به مردم توصیه میکرد که از لذایذ طبیعی غیرضروری مثل لذت جنسی و لذت بهتر خوردن و بهتر پوشیدن و امثال آن و همچنین از لذایذ غیرطبیعی و غیرضروری مانند لذت جاه و مقام بپرهیزند. این در حالی است که خود وی معیار انتخاب لذایذ را طول مدت التذاذ میداند. اما چه بسا لذاتی از این نوع(لذات طبیعی غیر ضروری و لذات غیرطبیعی غیر ضروری) وجود داشته باشد که طول مدت التذاذ آنها به مراتب از طول مدت التذاذ از لذات طبیعی ضروری بیشتر باشد.
کسانی هستند که با وجود نیاز مبرم به آب و غذا، از خوردن و آشامیدن اجتناب میکنند، زیرا لذتی که از انفاق و ایثار و یا لذتی که از نتایج حاصل از خویشتنداری و امساک میبرند به مراتب بیشتر از لذتی است که از خوردن و آشامیدن میبرند. کسانی هستند که آلام جسمانی فراوانی را متحمل میشوند و حتی از جان خود و عزیزانشان مایه میگذارند و حیات خود را فدا میکنند تا به لذتی که از حفظ آبروی خود و خانوادهاش میبرد نایل شود. آیا نمیتوان بر اساس معیار طول مدت التذاذ این نوع لذایذ را که اپیکور در زمره لذایذ طبیعی غیرضروری و یا لذتهای غیر طبیعی غیر ضروری جای میدهد بر لذتی که از خوردن و آشامیدن حاصل میشود ترجیح داد؟
کسانی هستند که حاضرند از بسیاری از خوردنیها و آشامیدنیها چشمپوشی کنند، تا در چشم دیگران عزیز شمرده شوند و احیانا به مقامی برسند. ممکن است اپیکوریان در جواب بگویند ما نیز میپذیریم که مقام و شهرت و امثال آن لذت دارد اما دستیابی به آنها مستلزم تن دادن به آلام و دردهای بیشماری است که در مقام مقایسه میبینیم که بهرهمندی از آن لذایذ، ارزش این همه درد و رنج را ندارد.
و یا اینکه این نوع از لذایذ معمولا انبوهی از درد و رنج را به دنبال خود دارند. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد به لذت مقام و ریاست برسد باید آلام بیشماری را به جان بخرد و از انواع لذایذ جسمی و روحی صرف نظر کند. سالها زحمت و رنج را باید متحمل شود، با رقیبان فراوانی باید مبارزه کند و تازه پس از وصول به مقصود خود باز هم باید منتظر سیل بیامان رنجها و سختیها و مرارتها باشد. دائماً در ترس و اضطراب و دلهره به سر میبرد. زیرا هر گونه غفلتی ممکن است موجب از دست دادن ریاستش شود. راسل میگوید: «به همان نسبتی که انسان قدرت به دست میآورد بر شمار کسانی که بدو حسد میورزند و لذا میخواهند بدو آسیب برسانند، افزوده میشود. حتی اگر انسان از مصیبت خارجی جان به در برد، در چنین وضعی آرامش روح بر او حرام میشود».
از همین روست که اپیکور میگوید باید گمنام زندگی کرد و از زندگی اجتماعی پرهیز نمود تا از دشمنی دیگران در امان بود. در پاسخ میگوییم هر چند در بسیاری از موارد چنین است، اما عمومیت و کلیت ندارد. چنین نیست که هر کسی بخواهد به ریاست و مقامی دست پیدا کند باید رنجهای بیشماری را متحمل شود. به هر حال، اگر برای کسی میسر شد که بدون رنج و زحمت به مقام و ریاستی برسد آیا باید از این لذت اجتناب کند؟ بر اساس مبنای خود اپیکور در انتخاب لذت، اجتناب از چنین لذایذی صحیح نیست. در حالی که خود او این دسته از لذایذ را جزء لذایذ غیر ضروری به حساب میآورد.
حسین راضی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است