عذر و بهانه

یکی اسبی به عاریت خواست دیگری گفت: اسب دارم اما سیاه است! اولی گفت: مگر اسب سیاه را سوار نشاید؟! دومی گفت: چون نخواهم داد همین قدر بهانه بس است!!

یکی اسبی به عاریت خواست دیگری گفت: اسب دارم اما سیاه است!
اولی گفت: مگر اسب سیاه را سوار نشاید؟!
دومی گفت: چون نخواهم داد همین قدر بهانه بس است!!