امروز با سعدی ـ شنبه ۲۱ آبان

آخر ای سنگ دل سیم زنخدان تا چند؟ تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند؟ خار در پای گل از دور به حسرت دیدن تشنه باز آمدن از چشمهٔ حیوان تا چند؟ گوش در گفتن شیرین تو واله تا کی؟ چشم در …

آخر ای سنگ دل سیم زنخدان تا چند؟
تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند؟
خار در پای گل از دور به حسرت دیدن
تشنه باز آمدن از چشمهٔ حیوان تا چند؟
گوش در گفتن شیرین تو واله تا کی؟
چشم در منظر مطبوع تو حیران تا چند؟
بیم آن است دما دم که بر آرم فریاد
صبر پیدا و جگر خوردن پنهان تا چند؟
تو سر ناز بر آری ز گریبان هر روز
ما ز جورت سر فکرت به گریبان تا چند؟
رنگ دستت نه به حنّا است که خون دل ما است
خوردن خون دل خلق به دستان تا چند؟
سعدی از دست تو از پای درآید روزی
طاقت بار ستم تا کی و هجران تا چند؟