داشتن آرامش و آسایش و دوری از اضطراب، از خواستههای همیشگی انسانها بوده است، اما زندگی ماشینی امروز نگرانیهای مختلفی برای ما در خصوص محیط کار، خانواده و اجتماع بهوجود …
داشتن آرامش و آسایش و دوری از اضطراب، از خواستههای همیشگی انسانها بوده است، اما زندگی ماشینی امروز نگرانیهای مختلفی برای ما در خصوص محیط کار، خانواده و اجتماع بهوجود میآورد که همگی اینها باعث میشوند ما از صبح تا شب به صورت پراکنده با هیجانها، تنشها، استرسها و نگرانیهایی مواجه باشیم که گاهی این فشارهای روانی با وضعیت بدنی، عصبی و روانی ما متناسب نیست.
این موضوع باعث شده بسیاری از مردم برخی اوقات احساس افسردگی میکنند، همانطور که بسیاری از آنها دچار سردرد میشوند. نمیتوان از همه ناراحتیهای روحی جلوگیری کرد، همانطور که از بروز همه بیماریهای جسمی نیز نمیتوان ایمن بود، اما میتوان بموقع به درمان آنها اقدام کرد.
فشارهای اجتماعی، فقر مادی، اختلافات خانوادگی، تصادفات، بیماریها و مرگ و میرهای پیشبینی نشده و بسیاری از عوامل خانوادگی و اجتماعی همراه با عوامل وراثتی میتوانند همه ما را دچار عدمتعادل روان سازند. اما برای پیشگیری از بیماری روانی و حفظ سلامت روان میتوان فعالیتهای ورزشی، صحبت با دیگران در رابطه با نگرانیهای خود، شناخت موقعیت و سازگاری با آن، مراقبت از خود و تلاش برای حفظ سلامت با تغذیه و ورزش مناسب و استراحت کامل، معاشرت و دوستی با دیگران و حفظ خونسردی و آرامش را مورد توجه جدی قرار داد. در مواردی هم که مشکلی وجود دارد خدمات درمانی به صورت فردی و موردی میتواند کمککننده باشد و به دنبال بهبود فرد، سطح سلامت روان جامعه بالاتر میرود. اما انتظار نمیرود با افزایش مطب پزشکان یا گسترش تختهای بخش روان بیمارستانها به تنهایی، وضع موجود بهبود پیدا کند.
به عبارت دیگر، دستیابی به سلامت روان را باید در جاهای دیگری نیز جستجو کرد. در واقع در سطوح کلان سیاستگذاری باید به این موضوع توجه شود. آنچه مسلم است اهمیت سلامت روان بر هیچکس پوشیده نیست؛ بنابراین چگونگی تامین سلامت روان گروههای سنی مختلف جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چرا که سلامت روان افراد میتواند به سلامت اجتماعی ختم شود و این دو مورد مبنای اصلی توسعه همه جانبه کشور است. در اینجا اصلاح ساختارهای کلان و پیشگیری از آثار سوء آنها بر سلامت روان جامعه مطرح است. افزایش فقر و نابرابری، روند فزاینده سپاه بیکاران و شرایط ناپایدار و بیثبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از عوامل کلان اثرگذار برشیوع اختلالات روان هستند. به عبارت دیگر سلامت روان جامعه در گرو توسعه و سلامت اجتماعی آن است.
دستیابی به سلامت روان متعلق با مشارکت تمامی عوامل حاصل میشود. از علمای دینی، رهبران سیاسی و اجتماعی گرفته تا تمامی کارگزاران و دستاندرکاران آموزش در تمامی سطوح نقش دارند و بهطور قطع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به تنهایی نمیتواند این مسوولیت را عهدهدار باشد، بلکه باید این فرهنگ را ایجاد کرد که هم افراد و هم تشکیلات و سازمانها مسوول سلامت روان جامعه هستند و باید شرایطی فراهم شود که امکان تامین، حفظ و ارتقای سلامت روان برای افراد فراهم شود. امیدواریم با برنامهریزی مناسب بتوانیم به اهداف سلامت روانی و اجتماعی در جامعه دست یابیم.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است