شعر من

می خواهم شعری بسرایم که شعله های بی قافیگی در آن زبانه نکشد. می خواهم شعری بسرایم که ردیف هایش مشخص باشد. می خواهم شعری بسرایم به زیبایی کلمات هستی بخش. شعری با رعایت همه چیز، شعری …

می خواهم شعری بسرایم که شعله های بی قافیگی در آن زبانه نکشد. می خواهم شعری بسرایم که ردیف هایش مشخص باشد.
می خواهم شعری بسرایم به زیبایی کلمات هستی بخش. شعری با رعایت همه چیز، شعری با زیبایی منحصر به فرد.
شعری که در آن من باشم، تو باشی، حتی او، می خواهم او هم باشد. ولی دل نگرانم، نگران از این که نمی توانم به گونه ای بنویسم که همه زیبایی ها در آن باشد، قافیه داشته باشد و ردیف.
می خواهم شعری بگویم ولی من نمی توانم این همه را با هم بیاورم نمی توانم.

مریم عسگری/۱۵ ساله/ تهران
(عضو تیم ادبی و هنری مدرسه)