۴ دسامبر  ۵۴ ـ تدبیر ۱۹۵۰ پیش سنای روم کار دولت بوش را خراب کرد زیرا که هیچیک از مشاوران او «سنه کا» نبودند

چهارم دسامبر سال ۵۴ میلادی سنای روم بر پایه افکار افلاتون که مردم عموما یا اهل عمل هستند و یا اهل فکر و رئیس کشور باید هر دو هنر را داشته باشد تصویب کرد از آنجا که دشوار است چنین …

چهارم دسامبر سال ۵۴ میلادی سنای روم بر پایه افکار افلاتون که مردم عموما یا اهل عمل هستند و یا اهل فکر و رئیس کشور باید هر دو هنر را داشته باشد تصویب کرد از آنجا که دشوار است چنین فردی را به دست آورد، امپراتور که عمدتا مرد عمل است باید دارای یک مشاور از اصحاب فکر شود تا کامل گردد و چون در آن زمان، تنها دو فیلسوف بزرگ در «رم» وجود داشت تصمیم گرفتند که «لوسیوس آمنوس سنه کا» را که درعین حال بهترین خطیب وقت بود به عنوان مشاور اول و «بوروس» فیلسوف دیگر را جانشین مشاور قرار دهند.
پاره ای از مورخان قرون جدید و معاصر نوشته اند که هدف سنای روم در حقیقت تعدیل کارهای ناصواب «نرون» امپراتور وقت بود وچون "سنه کا" مدتی معلم خصوصی نرون بود اورا مشاور اول وی قرار دادند که با این مصوبه مخالفت نکند.
در پی قطعی شدن انتخاب جورج دبلیو بوش به ریاست جمهوری آمریکا با رای دیوان عالی این کشور در دسامبر ۲۰۰۰، با توجه به خصوصیات همکارانی که برگزیده بود، اصحاب حزب جمهوریخواه با توجه به تجربه سنای روم و انتصاب «سنه نکا»، به بوش پیشنهاد کردند که در کنار دفتر هر مقام و ازجمله خودش، یک فرد آگاه (همانند سنه کا) بگمارد تا دستیار فکری مقام مربوط باشد. بوش به جای یک فرد، در کنار دفتر هر مقام، یک گروه اسما «فکر» مستقر کرد که هیچکدام هم «سنه کا» نبودند و همین ها کار اورا خراب کردند. برای مثال یکی از آنان که از جامعه یهودیان آمریکا بوده است و بعدا هم برای مدتی رئیس بانک جهانی شد طرح اشغال نظامی عراق را تهیه و به دولت قبولانید و .... اوباما با توجه به این تجربه، همکاران خود را از میان افرادی انتخاب کرده است که معتقد به مدیریت مستقیم و انفرادی هستند.