برای درک گذشته، میتوانیم یادداشتها و مجلات قدیمی را مطالعه کنیم. برای درک زمان حال نیاز داریم صادقانه به آینه نگاه کنیم و برای درک آینده باید رویاهایمان را در عمل محک بزنیم. …
برای درک گذشته، میتوانیم یادداشتها و مجلات قدیمی را مطالعه کنیم. برای درک زمان حال نیاز داریم صادقانه به آینه نگاه کنیم و برای درک آینده باید رویاهایمان را در عمل محک بزنیم.
تحلیل رویا دو بخش دارد. یک بخش متمرکز است بر رویاهای روزمره ما که آرزوهای ما را شکل میدهند و مشخص میکنند که به کجا باید برویم. برای رهبران سازمانی این تمرکز یعنی داشتن چشمانداز و مأموریتی که جهتگیری سازمان را ترسیم میکند و با تجربیات دستکم یک دهه گذشته، ادبیات آن امروزه برای ما کاملا آشنا است. بخش دوم اجزای ناخودآگاه رویای شبانه را تحلیل میکند.
رویاها با دشواریهای پنهانی مواجهند که ما با آنها سروکار داریم و راهی را پیش پای ما میگذارند تا درک کنیم با چه چالشهایی مواجهیم و چگونه باید در طول رویا با آنها مواجه شویم. لذا با تحلیل رویای شبانه میتوانیم شروع کنیم به عملی کردن رویا در طول روز! همین منطق میتواند برای متولیان منابع انسانی به کار رود.
ما میتوانیم گذشته خود را در مجلات و کتابها جستوجو کنیم، میتوانیم حال حاضر را با نگاه کردن در آینه آنچه اکنون انجام میدهیم درک کنیم و با آزمودن رویاهایمان آینده خود را رقم بزنیم. این رویاها در چالشهای امروز سازمانها و چگونگی واکنش متولیان منابع انسانی ریشه دارند. آنها آرزوهای متولیان منابع انسانی را آشکار میکنند. پس برای پرداختن به آینده، باید بستر و زمینه کسب و کار سازمانها را درک کرد، چشماندازی برای آینده ترسیم کرد، به چالشهای مهم توجه کرد و دستآخر سازمان منابع انسانی متناسب و متولیان منابع انسانی شایسته پرورش داد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است