انترناسیونالیسم و درجات مختلف آن

انترناسیونالیسم Internationalism معنای مبهمی دارد و در موارد بسیاری، به کار می رود، اما مفهوم کلی آن عقاید و سیاست هایی است که بر منافع مشترک اقوام و ملت ها تکیه می کنند و با ناسیونالیسم ، …

انترناسیونالیسم Internationalism معنای مبهمی دارد و در موارد بسیاری، به کار می رود، اما مفهوم کلی آن عقاید و سیاست هایی است که بر منافع مشترک اقوام و ملت ها تکیه می کنند و با ناسیونالیسم ، مخالفت دارند.
انترناسیونالیست ها برآنند که اگر میان دولت ها همکاری مسالمت آمیز وجود نداشته باشد، ولی میان ملت ها ممکن است. بدین ترتیب، انترناسیونالیسم، آگاهی به این است که هر فرد به یک جامعه جهانی ، تعلق دارد و ملتی که او به آن تعلق دارد باید به سازمان هایی که متعلق به آن جامعه جهانی است، بپیوندد. این عقیده، در عین حال، شامل واگذاری بیشترین یا کمترین درجه حاکمیت ملی- به میزان عقیده شخص به همکاری بین المللی به موسسات بین المللی است.
کسانی که هوادار کمترین میزان واگذاری حاکمیت اند، این واگذاری را تا جایی مجاز می دانند که برای حفظ و تقویت امنیت بین المللی لازم باشد. کسانی که هوادار بیشترین میزان واگذاری هستند از نوعی حکومت جهانی جانبداری می کنند و بین این دو حد، درجات گوناگونی از انترناسیونالیسم وجود دارد. این نظریه با عقیده به “جهان میهنی” یکی نیست، زیرا انترناسیونالیسم از فرد نمی خواهد که از ملت یا دولت خود ببرد بلکه خواهان رابطه بیشتری میان فرد و دیگر ملت های جهان است.
بعد از جنگ بین المللی اول بود که انترناسیونالیسم زمینه تجربی و عملی یافت، اگر چه پیش از آن متفکرانی مانند امانوئل کانت، ویلیام پن و بسیاری دیگر طرح هایی برای برپا کردن یک سازمان جهانی برای پایان دادن به جنگ ریخته بودند. اما این طرح ها تا۱۹۱۹ کامیابی چندانی نداشت. اگر چه پیشرفت بسیاری که از۱۶۴۸ در زمینه تدوین حقوق بین الملل به دست آمده بود، و استفاده از داوری بین المللی در طول قرن نوزدهم و دو کنفرانس لاهه در۱۸۹۹ و۱۹۰۷ ، امیدهای بسیار برای تدوین قوانین بین الملل و حل مسالمت آمیز کشمکش ها برانگیخته بود، اما پیدایش جامعه ملل در۱۹۱۹ این فکر را واقعیت بخشید و سپس دیگر سازمان های بین المللی آن را پیگیری کردند. ملت باوری (ناسیونالیسم) میانه رو با انترناسیونالیسم ناسازگار نیست، ولی ناسیونالیسم تندرو مخالف آن است؛ چنانکه نازیسم و فاشیسم با اندیشه نژادباوری (راسیسم) خود و سروری جویی بر ملت های دیگر، دشمنان سرسخت انترناسیونالیسم بودند.
مارکسیسم برداشت خاصی از انترناسیونالیسم را پراکنده است. به عقیده مارکس، بورژوازی به کمک ماشین و داد و ستد آزاد جهانی، مرزهای ملی را در هم شکسته و یک نظام اقتصاد جهانی را پدید آورده است و این نظام میان طبقات محروم، به ویژه میان پرولتاریای کشورها همبستگی جهانی پدید می آورد که دراصطلاح “انترناسیونالیسم پرولتاریایی” خوانده می شود و این جریان یک شورش سراسری در جهان علیه بورژوازی پدید خواهد آورد که به ایجاد جامعه سوسیالیستی جهانی می انجامد. از این رو، مارکسیست ها به همبستگی جهانی طبقات محروم ، باور دارند و شعار معروف “زحمتکشان جهان متحد شوید”، شعار انترناسیونالیسم پرولتاریایی است. پس از به وجود آمدن اتحاد جماهیر شوروی، و به ویژه در دوران استالین، این کشور مدعی بود که مرکز انترناسیونالیسم پرولتاریایی است و عنوان “ستاد زحمت کشان جهان” را به خود می داد. استالین در تفسیری از مفهوم انترناسیونالیسم پرولتاریایی، آن را پیروی بی چون و چرا از اتحاد جماهیر شوروی می دانست.

محمد قربانی گلشن آبادی