شیدایی قطره

مکث در شبانگاهی که ماه جلوتر از خورشید می دود و ستارگانی که تبار خویش رااز آسمان می پرسند خاکی که بر دامنه اش می نشیند بهار مکث در آن هنگامه که نا به هنگام سوسن مو افشانی می …

مکث
در شبانگاهی که
ماه جلوتر از خورشید می دود
و ستارگانی که
تبار خویش رااز آسمان می پرسند
خاکی که بر دامنه اش
می نشیند بهار
مکث
در آن هنگامه که نا به هنگام
سوسن مو افشانی می کند
و آویشن میآ ید به سخن
مکث
در زمانی که زمانه
هویت خود را می طلبد از حرکت
و در گهواره ی فریاد
یک عالمه سکوت می کشند فریاد
مکث
از بی تابی دریا که تشنه ی سکون است
و از شیدایی قطره
که قطره ای آرام نیست
مکث
از حرکتی که مکث می رود
به خواستگاه
مکث ...

شعر از استاد پاپی